«وَمَنْ یُطِعِالله وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَالله عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا»؛ «و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، [روز رستاخیز] همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!»
حاجقاسم سلیمانی عزیز خواست پرواز کند. دانست پرواز و حرکت به سوی حق تعالی زیباست و خدا هم به او توان داد، لذا در کنار انبیا و اولیا و صالحان قرار گرفت، بنابراین مهم این است که خواست ما خواست خدا باشد تا دانستههایمان هم دانستههایی باشد که خدا میدهد و توانمان هم به توان خدا گره بخورد. اما کسانی که به دنبال خواستههای نفسانی و شیطانی میروند دانستههایشان هم دانستههای الهی نیست، بلکه شیطانی است و اینها تا اسفل السافلین سقوط میکنند و تا «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» هم پیش میروند. در واقعه عاشورا، امام حسین(ع) تا بینهایت پرواز کردند و جبهه مقابل امام حسین(ع) تا اسفل السافلین سقوط کرد. در درگیری حاجقاسم با تروریسم بینالمللی یعنی آمریکا هم حاجقاسم تا بینهایت پرواز کرد و دشمن تا اسفل السافلین سقوط کرد. پس رمز موفقیت حاجقاسم این است که خواست او، خواست خدا بود. خواست خدا این است که ما خلیفهالله شویم؛ «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَه إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَه». از طرفی مسیر خلیفهاللهی را هم برای ما مشخص کرده است؛ «انا هَدَیناهُ السَّبیل اِما شاکراً وَ اِما کَفوراً». همچنین ما را هم مجبور نکرده است؛ «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ». خداوند متعال به ما فرموده که توان خود را به توان خدا گره بزنیم و خواست، اراده، علم و آگاهی خود را از خدا بگیریم، آنگاه توانمان به توان خدا گره میخورد. «الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛ دانستیهایمان را به دانستیهای الهی گره بزنیم. «إِن تَنصُرُواْالله یَنصُرْکُمْ»؛ خدا هم کمکمان میکند. پس مهم این است که خواستنهایمان را در مسیر خواسته الهی ببریم و مطیع دستورات خدا باشیم.
برای اینکه بتوانیم در این مسیر که حاجقاسم نمونه خوبی از آن است، گام برداریم باید از تقویت ارادهها شروع کنیم. خواست ما عمدتا بر پایه این عقل ظاهربین است اما اگر میخواهیم عقلمان درست ببیند باید عقلمان را به وحی و دین پیوند بزنیم.
عقلمان به هر چه میخواهد برسد باید ابتدا از دین بپرسد تا دین به آن یاد دهد که چگونه، چقدر و چطور بخواهد، چون قرآن میگوید: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ»، پس اول مردم باید بدانند که عقل کامل نیست و عقل با وحی کامل میشود و دستشان باید در دست دین، مسجد، روحانیت و ولایت باشد. حاجقاسم سلیمانی یک روستازاده بود اما همیشه با مسجد، ولایت، روحانیت، قرآن و عترت مرتبط بود.
در قدم اول فهم دینی و ولایی میخواهیم تا درست بخواهیم، سپس عمل دینی و ولایی میخواهیم؛ «أَطِیعُواالله وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ» تا درست عمل کنیم و درست قدم برداریم، بعد استقامت دینی و ولایی میخواهیم تا درست به نتیجه برسیم. «إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَاالله ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَه». راه تکرار پروژه شهدا و حاجقاسم، فهم دینی و ولایی، عمل دینی و ولایی، استقامت دینی و ولایی در همه موضوعات زندگی است. به همین دلیل حاجقاسم گفت من سرباز ولایت هستم، لذا ما اگر سرباز دین و ولایت درست کنیم، حاجقاسمها زیاد میشوند.