کرده بود و منافع متعددی در این کشور داشت و از طرفی هم تمایل به ایجاد تغییرات اساسی در کشور سوریه هم نداشت. روسیه تمایلی به رفتن آقای بشار اسد از صحنه قدرت نداشت، بویژه که گزینههای جانشینی آقای اسد از یک طرف طیفهای لیبرال و غربگرا بودند که میتوانستند سوریه را عملا در دامان آمریکا و غرب بیندازند و از طرفی طیفهای تندرو و جریانهای تروریستی بودند که میتوانستند سراسر منطقه را به آشوب بکشند. واقعیت این است که به رغم همه این منافع و ملاحظاتی که روسها در سوریه داشتند، تا زمان سفر سردار سلیمانی به مسکو، به شکل مستقیم ورود نظامی نکردند.
نکته دوم اینکه تصمیم به همکاری با روسیه در سوریه یک تصمیم و ابتکار عمل کاملا ایرانی بود. در داخل ایران و مجموعه نظام این تصمیم گرفته شد که ایران برای تغییر شرایط سوریه نیازمند کمک است و در بین بازیگرانی که میتوانستند این کمک را به ایران بدهند، روسیه بهترین گزینه بود. روسیه یک قدرت قابل ملاحظه در حوزه نظامی به شمار میآید و از طرفی هم بازیگری بود که در مسائل سوریه با ایران همسو بود و همانند ایران خواهان حفظ دولت سوریه بر مسند کار و مخالف به قدرت رسیدن جریانهای تروریستی یا طیفهای غربگرا بود. بنابراین تصمیم در داخل ایران گرفته میشود که ایران به همکاری خود با روسیه عمق ببخشد. وقتی این تصمیم گرفته میشود نام افراد مختلفی برای مذاکره با روسها و طرح پیشنهاد ایران مطرح میشود. از آقای ولایتی گرفته تا آقای ظریف که وزیر امور خارجه بود تا وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح؛ همه اینها گزینههای جدیای بودند که نامشان مطرح شد تا بروند و این مذاکرات را انجام دهند.
بنده نمیخواهم منکر توانمندی هر یک از این اشخاص و مقامات شوم اما امروز میتوانیم این جمعبندی را داشته باشیم که اگر سردار سلیمانی نمیرفت و آن مذاکرات را انجام نمیداد، شاید این همکاریها شکل نمیگرفت، زیرا سردار سلیمانی یک ویژگی قابل توجه داشت و آن هم ویژگی اقناعکنندگی بود که در گذشته بارها در رایزنیهای دیپلماتیک توانسته بود مسائلی را که دنبال میکرد به نتیجه برساند. به دلیل اینکه ایشان از سوی آمریکاییها تحت تحریم قرار داشت، ناگزیر سفر ایشان به شکل محرمانه انجام میشود و در جلسهای که شخص آقای پوتین و مقامات نظامی روسیه حضور داشتند، سردار سلیمانی به گونهای طرح مساله میکند و جنبههای مختلف موضوع را مطرح میکند که این جلسه برای چند ساعت به طول میانجامد، در صورتی که قرار بود زمان جلسه کوتاه باشد.
واقعیت این است که این طرح «کاملا ایرانی» بود و از طرف ایران طراحی شده بود و نگاه هم همکاریجویانه بود. برخی تلاش میکنند بگویند روسیه، نیروی هوایی ایران بود یا ایران، نیروی زمینی روسیه بود اما هیچیک از این ۲ نبود. ایران و روسیه توافق کردند برای دستیابی به یک هدف مشترک، یعنی نگه داشتن دولت سوریه و مبارزه با تروریست که میتوانست به هر دو کشور به یک اندازه آسیب بزند و از طرفی مقابله با طرحها و نقشههایی که آمریکاییها و رقبای ما در منطقه داشتند، وارد عمل شوند و بتوانند این هدف مشترک را به پیش ببرند. بنابراین ما با یک طرح کاملا ایرانی مواجه بودیم؛ طرحی که سردار سلیمانی در طراحی آن نقش بسیار مهمی ایفا کرده بود و در نهایت هم با انجام این مأموریت موفق توانست صحنه تحولات سوریه را کاملا دگرگون کند، زیرا اگر به آن تاریخ و دوره بازگردید، ملاحظه میکنید همه از قریبالوقوع بودن سقوط دمشق صحبت میکردند. این اقدام در یک برهه حساس تاریخی انجام و سردار سلیمانی موفق شد با همکاری روسها به آن اهدافی که در نظر داشت، برسد. میتوان گفت نه تنها یک همکاری خوب بین ایران و روسیه در سطح منطقه شکل گرفت، بلکه در مناسبات دوجانبه ایران و روسیه هم تاثیر قابل توجهی داشت. مثلا مباحثی مثل سامانه «اس 300» که به یک گره حقوقی و دعوای سیاسی بین ایران و روسیه مبدل شده بود، با همین سفر حل شد. یکی از پیامدهای همکاری ایران و روسیه در قضیه سوریه تغییر رویکرد روسها به همکاری دوجانبه و همکاریهای منطقهای با ایران بود. بنابراین بحثهایی که مطرح میشود که روسها از ایران به عنوان نیروی زمینی استفاده کردند یا ابتکار در سوریه یک ابتکار روسی بود، کاملا اشتباه است، چرا که اگر روسها میخواستند در سوریه حضور نظامی داشته باشند براحتی و حتی بدون هماهنگی با ایران میتوانستند این کار را انجام دهند. افرادی که این بحثها را مطرح میکنند، باید به این سوال پاسخ دهند که نفوذ و منافع روسیه قبل از سفر، سردار سلیمانی به مسکو هم وجود داشت اما چرا قبل از این سفر روسها تصمیمی مبنی بر حضور مستقیم نظامی در سوریه نداشتند و چرا بعد از این سفر روسها مجاب و اقناع میشوند حضورشان در سوریه را بیشتر کنند؟ همانطور که عرض کردم، هم طرح ایرانی بود و هم ابتکار عمل و قدرت بالای اقناعکنندگی سردار سلیمانی در این باره واقعا موثر بود، به نحوی که اگر شخص دیگری به جای ایشان میرفت، شاید در این مأموریت موفق نمیشد و نمیتوانست با روسها یک طرح همکاری منطقهای را به پیش ببرد.