printlogo


کد خبر: 242570تاریخ: 1400/10/20 00:00
وزیر خارجه‌ای که دیپلماسی نمی‌فهمد

نوید مؤمن: «آنالنا  بائربوک» وزیر خارجه آلمان در نخستین سفر خود در مقام وزیر خارجه به آمریکا، با «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه این کشور دیدار کرد. او در این ملاقات بر اهداف مشترک 2 کشور در ارتباط با ایران و تلاش‌ها برای احیای توافق هسته‌ای در مذاکرات وین تاکید کرد. بائربوک در این دیدار مدعی شد: «ایران اعتماد موجود در مذاکرات را تا حدود زیادی هدر داده است. در هر حال، مذاکرات با ایران وارد مرحله حساسی شده و باید در این باره تصمیمات مهمی اتخاذ شود». 
آنالنا بائربوک بتازگی در کابینه ائتلافی «اولاف شولتز» صدر اعظم آلمان، مسؤولیت وزارت خارجه را بر عهده گرفته است. وی به حزب سبز آلمان تعلق دارد؛ حزبی که مدعی حمایت از صلح و ثبات در جهان بوده و بارها به همین واسطه، سیاست‌های «آنگلا مرکل» صدراعظم سابق سرزمین ژرمن‌ها را محکوم کرده و زیر سوال برده است. با همه این اوصاف، اکنون یکی از اعضای این حزب، خود به مولد بحران در حوزه سیاست خارجی برلین تبدیل شده و بازی در زمین واشنگتن و تل‌آویو را به هر گزاره دیگری از جمله صیانت از استقلال کشورش در نظام بین‌الملل ترجیح می‌دهد. 
بهتر است خانم بائربوک قبل از آنکه بخواهد افاضه‌ای درباره توافق هسته‌ای و سرنوشت مذاکرات وین داشته باشد، کمی سوابق مذاکرات را مورد بررسی قرار دهد تا حداقل بیش از این موجب آبروریزی کشور متبوع خود نشود. سال 1397، مدتی پس از آنکه «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد. «هایکو ماس» وزیر وقت خارجه سوسیال- دموکرات آلمان از ایجاد ساختاری به نام SPV جهت ایجاد و تسهیل مراودات تجاری اتحادیه اروپایی و ایران خبر داد اما این ساختار تنها در ذهن مقامات اروپایی جا خوش کرده بود و نمود و عینیتی در فضای بیرونی نداشت! پس از مدتی، سال 1398 اروپاییان بویژه ژرمن‌ها از یک ساختار نامرئی دیگر به نام «اینستکس» پرده‌برداری کردند. آن زمان، هایکو ماس درباره اینستکس گفت: «برنامه اروپایی اینستکس باید یک تجارت مقاوم در برابر تحریم‌ها را امکان‌پذیر کند. البته همه طرف‌ها به محدودیت‌های این برنامه آگاهند. ما اروپاییان بر این عقیده‌ایم باید با همه توان برای حفظ توافق هسته‌ای با ایران کار کنیم و این تلاش‌ها ارزشش را دارد». اکنون در ابتدای سال 2022 اروپاییان نه تنها حتی یک گام برای نجات توافق هسته‌ای برنداشته‌اند، بلکه به مانعی بزرگ در مسیر دیپلماسی و تنش‌زدایی در نظام بین‌الملل تبدیل شده‌اند. بدیهی است سهم اروپاییان در ایجاد وضعیت فعلی، قطعا با سهم واشنگتن برابری می‌کند و در این حوزه، نباید تمایزی میان آنها قائل شد. در چنین شرایطی وزیر خارجه تازه‌کار دولت آلمان، بدون آنکه کمترین اشاره‌ای به بدعهدی، تخلف و تقلب ژرمن‌ها در مسیر احیای توافق هسته‌ای کند، بی‌پروا و وقیحانه جمهوری اسلامی ایران را متهم به اعتمادزدایی در روند مذاکرات می‌کند. غیر از مقامات غربی که عامدانه رو به تحریف بستر و روبنای مذاکرات وین آورده‌اند، همه دنیا بخوبی می‌داند بازیگران اروپایی بویژه ژرمن‌ها، چه نقش سلبی و بازدارنده‌ای در عمل به تعهدات برجامی غرب ایفا کردند. در این معادله، بهتر است وزیر خارجه آلمان به جای آنکه بخواهد با درشت‌گویی و بیان اظهاراتی که اساسا به هیبت وی به عنوان وزیر خارجه‌ای کم‌خرد و تازه‌کار نمی‌خورد، کمی متوجه مسؤولیت و عواقب بازی ناشیانه خود در مذاکرات وین باشد. بدیهی است اگر مذاکرات وین بر اثر زیاده‌خواهی و وارونه‌نمایی صحنه مذاکرات توسط آمریکا و مهره‌های اروپایی واشنگتن و تل‌آویو از جمله برلین بر هم بخورد، اروپاییان نیز از تبعات این ماجرا بی‌نصیب نخواهند ماند. 
 بهتر است ژرمن‌ها بدانند آنها از دید جمهوری اسلامی ایران یک «مجرم» و حتی نه یک «متهم» محسوب می‌شوند. جرم اصلی ژرمن‌ها، زمینه‌سازی برای امتیازگیری نابجا از ایران، حفظ یک‌طرفه ایران در توافق هسته‌ای و ممانعت از رفع واقعی تحریم‌های ضد ایرانی از ابتدای انعقاد برجام تاکنون است. مواضع اخیر وزیر خارجه آلمان، این جرائم را علیه برلین پررنگ‌تر ساخته است. بدیهی است کمترین بخششی در قبال این جرائم در کار نخواهد بود. مذاکرات وین آخرین فرصت ژرمن‌ها و دیگر بازیگران غربی جهت بازگشت از مسیر خطرناکی است که در پیش گرفته‌اند. قطعا تبعات هر گونه تصمیم، اقدام و شانتاژی که غرب در این باره داشته باشد، بر عهده خودشان خواهد بود! بهتر است در این میان وزیر خارجه تازه‌کار و سردرگم سرزمین ژرمن‌ها نیز پس از آموختن الفبای اولیه دیپلماسی، مذاکرات وین را به نخستین شکست سهمگین دولت جدید برلین در حوزه سیاست خارجی تبدیل نکند.

Page Generated in 0/0065 sec