بسیاری از متخصصان علوم اجتماعی معتقدند مهمترین خطری که هویت جمعی و اتحاد و انسجام ملی را در هر جامعهای تهدید کرده و در معرض خطر نابودی قرار میدهد، تبعیض و بیعدالتی است. تبعیض و مهمتر از آن احساس تبعیض، پیوندهای جامعه را از بین برده و عامل اصلی این پیوند یعنی هویت جمعی را مضمحل میکند؛ هویت مشترکی که انسانها در طول تاریخ برای حفظ آن حتی از جان و مال خویش گذشتهاند. زمانی هویت جمعی و انسجام ملی در افراد یک جامعه بیاهمیت میشود که آنان مشاهده کنند مواهب و نعمات مختص چند طبقه اجتماعی ویژه است و بار مشکلات جامعه بر دوش سایر طبقات. بر همین اساس است که قرآن کریم در آیه 25 سوره حدید هدف ارسال انبیا و انزال کتب و احکام دینی را قیام مردم برای عدالت معرفی میکند و اصلیترین عامل برای اتحاد مردم را تلاش برای برقراری عدالت عنوان میدارد. به عبارتی قرآن مجید مردم را برای یک هدف متعالی منسجم کرده و فارغ از ملیت و سلایق همه را در جهت قیام به قسط، هدایت و راهبری میکند. در روایات متعددی محور و اساس حاکمیت اسلامی و دینی، مساله عدالت عنوان شده است، چرا که در سایه عدالت است که مردم و حکومت میتوانند در مسیر رشد و شکوفایی قدم برداشته و از نعمت ثبات و امنیت برخوردار باشند. اگر در جامعهای تبعیض و از آن بدتر احساس تبعیض فراگیر شود، تمام سرمایهها و مؤلفههای هویت جمعی و انسجام ملی آسیب جدی دیده و جامعه به سمت هلاکت پیش میرود. بر همین اساس حضرت زهرا(س) در روایتی میفرمایند: «الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوب؛ خداوند عدل و دادگستری را سبب برقراری ارتباط و هماهنگی قلبها با یکدیگر قرار داد». این است که ظلم و تبعیض دلها را از هم جدا کرده و آدمیان را از هم متفرق میکند اما وقتی عدالت باشد، میان دلها اتحاد و هماهنگی خواهد بود. نتیجه ظلم و تبعیض گسسته شدن نظام جامعه و رو در رویی طبقات مختلف مردم و حکومتهاست ولی نتیجه عدل، اعتماد تمام افراد حکومت و ملت به یکدیگر و همبستگی اجتماعی و حسنتفاهم خواهد بود.
اگر با دقت بیشتری آسیبهای اجتماعی مانند سرقت، قتل، بیحرمتی؛ بلکه اساس برخی آشوبهای خونین بشری را بررسی کنیم، درمییابیم سرمنشأ اصلی آنها، فقدان یا احساس فقدان عدالت و وجود نابرابری و تبعیض بویژه در مسأله ثروت اقتصادی است، لذا امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام حجت خدا و مظهر عدالت میفرمایند: «خداوند متعال بر پیشوایان عادل واجب کرده است که بر خود تنگ بگیرند تا نیاز تهیدستان، آنان را به هیجان و شورش واندارد؛ إنّالله فَرَضَ عَلى أئِمَهِ العَدْلِ أنْ یَقْدرُوا أنفُسَهُم بِضعفه النّاسِ، کَی لا یَتبیّغ بالفَقیرِ فَقرِه».
بنابراین بیعدالتی موجب به هم ریختن جامعه و از هم پاشیدگی و ناهماهنگی قلب و جان انسانها میشود. در مقابل، اگر افراد جامعه مشاهده کردند تمام مسؤولان، زندگی مناسب با عدالت اجتماعی دارند، قلب آنها آرام میگیرند و اطمینان خود را از دست نخواهند داد و در پی آن، مردم با یکدیگر مهربانتر خواهند شد. به خاطر رعایت این ضرورت اجتماعی و مدیریتی است که پیشوای عادلان امام علی علیهالسلام میفرماید: «اگر بخواهم راه دستیابی به عسل مصفا و نان مغز گندم را بلد هستم اما هیهات که هوای نفس را به اختیار غذاهای لذیذ بکشانم، حال آنکه شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که هرگز سیر نشده و مدتهاست قرص نان به دست نیاورده است؛ وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَیْتُ الطَّرِیقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَ لَکِنْ هَیْهَاتَ أَنْ یَغْلِبَنِی هَوَایَ وَ یَقُودَنِی جَشَعِی إِلَى تَخَیُّرِ الْأَطْعِمَهِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ بِالْیَمَامَهِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِی الْقُرْصِ».
علامه فقید محمدرضا حکیمی در کتاب «قرآن و قبله، ۲ رکن بنیادین در اتحاد مسلمین» شالوده وحدت و انسجام امت و مردم را اقامه عدل و داد معرفی میکند و امت اسلام را به توجه ویژه به این عامل وحدتبخش و هویتبخش دعوت میکند: «باید مسلمانان جهان به اهمیت شعار قرآنی امت واحده پی ببرند و عظمت آن را درک کنند و تفرقهها را از میان بردارند و نابود کنند و اقامه «عدل» را شالوده وحدت بدانند».
با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد جامعه (بویژه نخبگان) و حاکمیت هر چه میتوانند برای رسیدن به یک جامعه عادلانه باید تلاش و کوشش کنند و از هر چه در توان دارند برای از بین بردن مظاهر و عوامل ایجاد بیعدالتی و فاصله طبقاتی بهره گیرند.