حجتالاسلام سیدمحمدحسین هاشمیان: یکی از مهمترین مسائلی که امروز جامعه ما درگیر آن است، «جنگ شناختی» است؛ جنگی که به دنبال تسخیر ذهن مخاطب است تا بتواند باورهای او را مطابق خواست خود شکل دهد. این نوع جنگ سابقهای طولانی دارد و متناسب با همین سابقه هم جبهه حق در درازنای تاریخ در مقابل این جنگ شناختی، سلاح جهاد تبیین را به دست گرفته است. خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) جهاد تبیین بود؛ اگر جهاد تبیین حضرت زهرا(س) نبود، دشمنان موضوع ولایت را مخدوش میکردند. سخنرانیها و خطبههای حضرت زینب(س) جهاد تبیین بود؛ اگر جهاد تبیین حضرت زینب(س) نبود، دشمنان در جنگ روایتها، روایت خودشان از واقعه کربلا را ارائه میکردند. پس نخستین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که جنگ شناختی؛ جنگی است که جبهه باطل در آن به دنبال تسخیر و شکلدهی ذهن مردم است. جنگی که در آن دشمن به دنبال القای نوع تفکر خود و نوع روایت خود است، سابقهای بس طولانی دارد و در برهههای مختلف تاریخی تنها ابزار آن تغییر کرده است. در مقابل این حمله جبهه باطل نیز یکی از اصلیترین استراتژیهای جبهه حق، جهاد تبیین بوده است. شما اگر تاریخ اسلام را به دقت بخوانید، متوجه خواهید شد وجود مقدس امیرالمومنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و مابقی ائمه اصلیترین کارشان، همین جهاد تبیین بوده است.
در دنیای معاصر نیز این جنگ شناختی با قدرت در حال پیگیری است. گاهی هدف دشمن از جنگ شناختی تغییر نظام محاسباتی مسؤولان است؛ موضوعی که بویژه در دولت قبل خیلی بیشتر با آن دست و پنجه نرم میکردیم. اگر یادتان باشد زمانی وزیر وقت امور خارجه درباره قدرت نظامی ایران اظهارنظری را مطرح کرد که با واقعیت سازگاری نداشت، رهبر معظم انقلاب در واکنشی به این اظهارنظر فرمودند برای مسؤولان فرصت بازدید از دستاوردهای نظامی را فراهم آورند تا نظام محاسباتی آنها تصحیح شود. این خودش به نوبه خود نوعی جهاد تبیین بود. ما در دورهای از تاریخ نه چندان دور خود حتی برای مسؤولان هم محتاج جهاد تبیین بودیم.
پدیدهای که در دوره کنونی بیشتر با آن مواجه هستیم، جنگ روایتهاست که در آن دشمن میخواهد ذهنیت مردم را متناسب با استانداردها و خواست خود شکل دهد، اگر مثلا جمهوری اسلامی تصمیم بگیرد در یک دادوستد کاملا عقلایی با روسیه و چین وارد مذاکره شود، بلافاصله حرف از وابستگی ایران میزنند، این همان جنگ روایتهاست. بلافاصله پروپاگانداهای دشمن وارد میشود و افکار عمومی را جهتدهی میکند.
به نظر من یکی از مهمترین کارهایی که برای جهاد تبیین میشود انجام داد، افزایش مشارکت مردم در فرآیند حکمرانی است. هر چقدر مردم در مسائل تصمیمگیری و اجرایی کشور بیشتر دخیل شوند و بیشتر نقشآفرینی کنند، ذهنیت آنها نسبت به مسائل کشور بیشتر به واقعیت نزدیک میشود. توجه داشته باشید «جهاد تبیین» از ۲ کلمه تشکیل شده که یکی از آنها جنبه کنشگری دارد و دیگری جنبه بیانی و نظری. یعنی بعد نظر و عمل در آن به هم آمیخته شده است. ما اگر جهاد تبیین را تنها در ساحت رسانهها پیگیری کنیم، به موفقیتی که باید برسیم نمیرسیم، اگرچه این را هم نباید فراموش کنیم که بار اصلی در جنگ روایتها که نیازمند جهاد تبیین است، بر دوش رسانههاست اما پازل تکمیلکننده سلسله اقداماتی که برای جهاد تبیین انجام میشود، مشارکتدهی مردم در فرآیند حکمرانی است تا مردم به صورت عملی درگیر فرآیند حکمرانی باشند، در این صورت است که فرصتها و چالشهای کشور را عینا لمس میکنند و قطعا در برابر هجوم تبلیغاتی دشمن نقش منفعل را بازی نمیکنند، بلکه کنشگرانه و آگاهانه عمل میکنند.