آیین رونمایی کتاب «مادر ایران» با حضور عصمت احمدیان؛ مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی برگزار شد
گروه فرهنگ و هنر: آیین رونمایی کتاب «مادر ایران» با حضور عصمت احمدیان مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی و راوی کتاب، نورالهدی ماهپری نویسنده کتاب، فضهسادات حسینی مدرس دانشگاه و سحر دانشور پژوهشگر مطالعات زنان در کتابفروشی بهنشر برگزار شد. نورالهدی ماهپری، نویسنده کتاب «مادر ایران» در بخش آغازین این برنامه، در سخنانی با اشاره به مستند ساخته شده درباره مادر شهیدان فرجوانی گفت: ارزش کار مستند «بانو» این بود که امثال من و بسیاری دیگر را با خانم احمدیان آشنا کرد. وقتی این مستند را تماشا کردم احساسات مختلفی داشتم؛ هم حس حیرت، هم اندوه و مهمتر از همه، اینکه چطور امثال من، تاکنون با چنین شخصیتی آشنا نشده بودیم ولی وقتی به من گفتند تصمیم داریم کتاب زندگی مادر شهیدان فرجوانی را بنویسیم، ابتدا فکر میکردم مستند برای معرفی ایشان کفایت میکند ولی بعدا که فایل مصاحبههای کتاب را دیدم، متوجه شدم به دلیل محدودیتهای زمانی، در مستند نتوانستند همه بخشهای زندگی مادر شهیدان فرجوانی را روایت کنند، این شد که بسمالله گفتیم و شروع به نوشتن کتاب کردیم. وی با بیان اینکه تعدد فعالیتهای مادر شهیدان فرجوانی و خاطراتش، کار را برای نوشتن راحت میکرد، توضیح داد: از آنجا که نمیخواستیم یک قهرمان دستنیافتنی بسازیم و میخواستیم خود خانم فرجوانی را معرفی کنیم، تمام خاطرات تلخ و شیرین را در کنار هم آوردیم، البته از طرفی، تنوع و وسعت خاطرات، برای من، مانع بزرگی ایجاد میکرد، چرا که نمیخواستم کتاب را خاطرهمحور بنویسم، بلکه قصدم نوشتن به صورت یکپارچه و شبهداستان بود، البته نه به این معنا که تخیل در آن راه داشته باشد؛ پیوند دادن و قلاب کردن این خاطرات، سختیهایی داشت. در ادامه این برنامه، سحر دانشور، پژوهشگر مطالعات زنان نیز در سخنانی با اشاره به مستند «بانو» گفت: در این مستند که اسمش بدرستی انتخاب شده بود، ما تصویر اجمالی از مادر شهیدان فرجوانی داشتیم ولی در کتاب «مادر ایران»، با گستره زندگی این زن طرف هستیم. همچنین به نظرم انتخاب اسم «مادر ایران» برای کتاب، انتخاب هوشمندانهای بوده است و من هر چقدر از این هوشمندی بگویم، کم گفتهام؛ این عنوان ما را به بحث نظریه مادری انقلاب اسلامی گره میزند.
فضهسادات حسینی، مدرس دانشگاه نیز در سخنانی در این مراسم با اشاره به نثر روان کتاب اظهار داشت: مطمئنم نویسنده کتاب وقتی کتاب را مینوشته، از مصاحبت با مادر شهیدان فرجوانی خیلی لذت برده است. برای من که کتاب را میخواندم و در برنامههای تلویزیونی که مادر شهیدان فرجوانی را میدیدم، این اتفاق خیلی شیرین بود و باید بگویم این جنس مادرانگی برای من خیلی دلچسب هست. برای من که سالها در حوزه زنان و خانواده درس خواندهام و پژوهش کردهام، دیدن نمونههای عینی که شاید در هیچ کدام از کتابها و مقولهها نگنجد خیلی جذابیت دارد.
وی ادامه داد: شاید از لابهلای سطور کتابها چیزهایی را بخوانیم، ببینیم و بشنویم اما دیدن آدمهایی که هر کدامشان یک جنس ویژه و مختص خودشان دارند، خیلی دلچسب است، بویژه جنس مادران شهدا که نورانیت عجیبی دارند. وی تاکید کرد: وقتی بیشتر با زندگی خانواده شهدا، بویژه با همسران شهدای مدافع حرم آشنا شدم بویژه آنهایی که به لحاظ سنی به هم نزدیک بودیم، دیدم آنها هم آدمهایی هستند که مثل ما زندگی میکردند و شاید بعضیهایشان یک تحول و انقلابی درونشان شکل گرفته و کارهای خاصی که میکردند که همان برکت عمر و زندگیشان شده مثل شهید مجید قربانخانی و دیگر شهدا.
* «مادر ایران»؛ روایتهای واقعی از یک زن قهرمان
فضهسادات حسینی با اشاره به یادداشت اخیر همسر شهید بلباسی درباره همسران شهدا اظهار داشت: بعد از این یادداشت، خیلیها نسبت به همسر شهید بلباسی هجمه کردند ولی من اتفاقا خیلی خوشحالم از اینکه آن شخصیت آرمانی و عجیبی که ما برای شهدا ساخته بودیم، کمی تغییر میکند و نوجوان هم وقتی دنبال قهرمان میگردد میتواند به شهید نزدیک شود. برای من روایتهای عینی و واقعی خیلی جذابتر از آن شخصیتپردازی آرمانی است. وی افزود: در این کتاب، ما یک مادر قوی را میبینیم؛ زنی که خودش را با هر شرایطی که هست، تطبیق میدهد. اینطور نیست که نتواند کنار بیاید، یک زن قهرمان است و ما نیاز داریم به دیدن و شناختن این زنهای قهرمان. هر کدامشان در جایگاه خودشان قهرمان هستند. قهرمان فقط زنی نیست که یک شغل اجتماعی داشته باشد؛ دکتر، استاد دانشگاه باشد یا برود راننده کامیون شود یا شغل عجیب و غریب داشته باشد. دوست دارم این کتاب را هر کسی خودش بخواند و برداشتهای خودش را داشته باشد.
عصمت احمدیان، مادر شهیدان فرجوانی و راوی کتاب «مادر ایران» هم در سخنانی در این مراسم گفت: اگر چه گفتنیها تلخ است اما شنیدنش شیرین است و زندگی سایه و روشن دارد. فرقی ندارد چه تلخیاش برای بدهکاری باشد و چه شیرینیاش برای ازدواج یا اینکه مادر شدن باشد. تلخی هم چه در اثر جنگ باشد چه در اثر جنگ نباشد، فرقی ندارد. همه اینها، هر چیزی که از طرف خداوند برای انسان رخ دهد شکر خدا را به جا میآوریم. آمدهایم دنیا تا امتحان شویم و برویم. نیامدهایم دنیا تا بگوییم و بخندیم و لباسی عوض کنیم و تفریحی کنیم. دنیا مزرعه آخرت است، هر چیزی بکاری در آخرت درو میکنی. ما به امید آخرت، همه سختیها را تحمل کردیم و تحمل هم خواهیم کرد. مادر شهیدان فرجوانی با اشاره به جانبازی دخترش در جنگ تحمیلی بیان کرد: الهی شکر که خداوند پوست کلفتی به بنده داده است، خداوند کوه را میبیند که این کوه توان دارد و برف سرش میبارد و خداوند هم توان ما را دید و این برفها را سرمان بارید.
وی ادامه داد: چیزی که در مستند هم نگفتم، این است که وقتی اسماعیل شیمیایی شده بود، خداوند ۲ دختر به او داد ولی اینها به خاطر شیمیایی شدن اسماعیل، ناقصالخلقه بودند. وقتی میآمدیم پیش امام خمینی(ره)، بارها میگفتند بچههای حاجی را هم بیاور ببینم، یک دفعه فرمودند اگر بچههای حاجی را نیاوردی خودت هم دیگر نیا. بچهها را با کمک لشکر 7 ولیعصر خدمت امام خمینی آوردیم. امام بلافاصله خودش شخصا به رئیس بنیاد شهید آن زمان زنگ زدند که بیاید و ما را به دست وی سپردند. دکترها تشخیص دادند که شیمیایی شدن اسماعیل باعث ناقصالخلقه شدن بچهها شده است؛ فاطمه 20 سال و معصومه هم 30 سال زندگی کردند. مادر شهیدان فرجوانی با اشاره به بخشی از سختیها و اتفاقات زندگیاش خطاب به حاضران اظهار داشت: انسان باید روزانه با هوای نفس خودش جنگ کند و زیر پا لهاش کند تا موفق شود. جایی که بالا باشد، آب نمیرسد. بیفت تا خداوند بلندت کند. شهدا افتادند تا من و شما بلند شویم. شهدا چشم دادند تا اشک در چشم من و شما حلقه نزند. شهدا دست دادند تا من و شما دست نیاز به هیچکس دراز نکنیم. پس در این صورت، همیشه با همین کلام، زندگی کنید و در زندگی قانع باشید.