printlogo


کد خبر: 244286تاریخ: 1400/11/7 00:00
قضا بلا

فاش می‌گویم! از کرده خود ناشادم
حیف پولی که به این خودروی داغان دادم!
 
راه یک روز مرا خواند و دقیقا پس از آن
یکسره در وسط راه پی امدادم!
 
با من افتاده چپ آنقدر که در چپ کردن
ایربگ هم نکند نیت استمدادم
 
یا شود شعله‌ور، آن‌گاه ببینی من را
که چو سیخی خوشه بر منقلی از فولادم!
 
از صداها و تکان‌های عجیبش هر دم
جلوی چشم من آید همه اجدادم
 
هست ایراد اگر، از من و امثال من است
چند وقتی است که در جستن این ایرادم!
 
دوش رفتم به در شرکت خودرو‌سازی
تا که آن پیرِ مدیران بکند ارشادم
 
گفت: «زاویه برخورد مهم است عزیز!»
وای اگر فرمول تانژانت رود از یادم!
 
عیدم آن است که سالم برسم تا مقصد
غالبا حیف که محروم از این اعیادم
 
من به خرداد پر از حادثه عادت دارم!
یازده ماه دگر هم همه‌اش خردادم
 
چاره جز صبر نداریم و به قول سعدی:
«جهد سودی نکند، تن به قضا دردادم»

Page Generated in 0/0055 sec