«اسکان مجدد» پدیدهای طبیعی و تکراری است و به وضعیتی اشاره دارد که مهاجر ساکن یک کشور، میرود به کشور سوم.
شما خودتان را نگاه نکنید که در ۱۲ سالگی تشتک و تیله و سنگ مسطح برای هفتسنگ ذخیره میکردید. بچههای مردم اینجوریاند که مثلا یکهو هرچه جوان بالای ۱۲سال ساکن منطقه دولتآباد تهران هست، هر چه دارند میفروشند و راهی مرزهای غربی میشوند و کشور سوم هم در قالب اسکان مجدد، بررسیشان میکند.
خب! تا اینجا در فرهنگ جهان پذیرفته شده و کسی مشکلی با هیچجایش ندارد و مثلا تلفات مهاجران شرقی در مانش و لیسبون هم عددی نیست که بخواهد خاطر ملتها را اشغال کند.
اما وقتی در جایی با استفاده از نفوذ نهادهای ملل متحد و شاباش کشورهای نخود هر آش اروپایی و آمریکایی، وقت دنیا را گرفتهاند بعد با کشتار و تبعید میلیونها ساکن یک سرزمین مستقل، داخل خاک کشور مردم برای گلّههای متعدد مهاجران صهیونیست «کشور» درست کردهاند، قضیه زوردار بهنظر میرسد. این هفته اعلام شد طی یکسال گذشته ۱٠٠٠ یهودی ساکن فلسطین، به دوبی مهاجرت کرده و دارند توی رستورانها به نمادهای پیشرفت و اقتصاد و تکنولوژی و بشکه و ارّه، خدمت میکنند.
حالا یا اشغالگرها شرطی شدهاند و هر صد سال یکبار باید بروند جای جدید را بگیرند. یا کریستوف کلمبهای بوق موقع شنا به کشور مبدأ، جیپیاسشان کار نکرده. یا مثل ماجرای فرار بزرگ اسرا با قاشق، موضوع سوراخهای پراکنده در اقصینقاط رژیم جعلی، جدی است و دارند میریزند بیرون.