محمد کاسبی پس از دریافت چفیه اهدایی رهبر انقلاب:
آقای ما آقاست
رئیس حوزه هنری در عیادت از محمد کاسبی، چفیه رهبر معظم انقلاب را به هنرمند پیشکسوت کشورمان اهدا کرد. به گزارش «وطنامروز»، محمدمهدی دادمان، رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی در عیادتی سرزده، چفیه رهبر معظم انقلاب را به محمد کاسبی، هنرمند پیشکسوت کشورمان اهدا کرد. به گفته دادمان، رهبر معظم انقلاب اسلامی از احوال آقای کاسبی جویا شدند و ضمن آرزوی سلامتی برای این هنرمند، چفیه خود را از شانههایشان برداشته و به نشانه یادبود به همراه پیغامی میفرستند که؛ به آقای کاسبی بگویید برایشان دعا میکنم.
محمد کاسبی، هنرمند سینما و تلویزیون پس از دریافت هدیه رهبر معظم انقلاب (چفیه) و دعای ایشان برای سلامتی وی، چنین گفت: «آقامون آقاست. من هیچ وقت دلم نخواست عشق و علاقهام نسبت به این سید بزرگوار حالت بهرهبرداری تبلیغاتی بگیرد اما خانواده من، همسر و فرزندانم میدانند تنها کسی که در روی کره زمین لیاقت جانشینی امام خمینی رحمتالله علیه را داشت امام خامنهای بود». وی بارها چفیه اهدایی رهبر انقلاب را بوسید و خاطرنشان کرد: «همیشه و همیشه عشق او در قلبم است و کسانی که با من ارتباط دارند میدانند من چقدر به ایشان علاقهمندم و در تنهاییهایم ایشان را میبینم. او سید بزرگواری است». مدتی است محمد کاسبی، هنرپیشه باسابقه کشورمان به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری شده و با بیماری دست و پنجه نرم میکند. او به واسطه ایفای نقشهای مختلف در اذهان عمومی محبوب و ماندگار است.
***
ووپی گلدبرگ برای اظهارنظر ضدهولوکاستی از برنامه اخراج شد
ووپی گلدبرگ به دلیل حرف بحثبرانگیزش درباره نژادی نبودن ماجرای هولوکاست از برنامه «ویو» کنار گذاشته شد. به گزارش «وطنامروز»، ووپی گلدبرگ بازیگر فیلم مشهور «روح» به مدت ۲ هفته از برنامه «ویو» کنار گذاشته شده چون اخیرا گفته بود هولوکاست موضوعی نژادی نبوده است. کیم گادوین، رئیس شبکه ایبیسینیوز که این برنامه را پخش میکند، در بیانیهای این خبر را اعلام کرد و گفت با وجود اینکه گلدبرگ معذرتخواهی کرده است، از او خواستیم از این زمان برای یاد گرفتن درباره اثرات صحبتهایش استفاده کند. وی اضافه کرد: کل سازمان ایبیسی نیوز کنار همکاران، دوستان، خانواده و جوامع یهودیمان میایستد. گلدبرگ این حرف را در برنامه روز دوشنبه زده بود. وی در این برنامه درباره ممنوع شدن یک رمان غیرداستانی توسط مدرسهای در تنسی صحبت میکرد که داستانش درباره تجربه یک مرد در هولوکاست بود. گلدبرگ گفته بود: بیایید راستش را بگوییم چون هولوکاست درباره نژاد نیست. درباره رفتار غیرانسانی انسانها با یکدیگر است. وی تاکید کرده بود در هولوکاست یک نژاد مطرح بود و آن هم نژاد سفید بود اما گروهی از همین انسانهای سفید علیه گروهی دیگر ظلم کرده بودند، بنابراین این موضوع را نباید نژادی خواند. این صحبتها باعث شد سازمانهای یهودی آمریکا بهسرعت از آن انتقاد کنند و بگویند نازیها قصد داشتند به خاطر اینکه یهودیها را نژاد پایینتر میدانستند، آنها را به طور سیستماتیک حذف کنند. گلدبرگ در برنامه بعدی معذرتخواهی کرد و گفت که میداند کلمات اهمیت دارند و این صحبتهای وی ممکن است موجب ناراحتی برخی یهودیان شده باشد ولی او نمیخواست آنها را ناراحت کند. ووپی گلدبرگ، بازیگر فیلم مشهور «روح» یکی از چهرههای هالیوودی است که همیشه در دفاع از صلح و حقوق سیاهپوستان صحبت کرده است.
***
جهانگیر خسروشاهی درگذشت
نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی و پژوهشگر، صبح دیروز ۱۳ بهمن در پی ایست قلبی درگذشت. به گزارش «وطنامروز»، جهانگیر خسروشاهی، اول آذر ۱۳۴۰ در روستای دهق واقع در ۸۴ کیلومتری شمال غرب اصفهان در خانوادهای مذهبی و روحانی متولد شد. او خواندن و نوشتن را در مکتب آموخت و پس از دورهای تحصیل در مدرسه وارد حوزه شد و به تحصیلات حوزوی پرداخت. فعالیتهای فرهنگی خود را از ابتدای انقلاب اسلامی شروع کرد و از سال ۱۳۶۸ همکاری با حوزه هنری را آغاز کرد. حضور در مجله سوره، ۲ دوره عضویت در شورای بررسی کارگاه قصه و رمان حوزه هنری، عضویت در پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، همکاری با گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و گروه تلویزیونی روایت فتح از جمله موارد مندرج در کارنامه فرهنگی این نویسنده است. خسروشاهی سال ۱۳۷۷ به عنوان داور جشنواره فیلم دفاعمقدس و در سالهای ۱۳۷۷، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۳ به عنوان داور جشنواره انتخاب کتاب دفاعمقدس حضور داشت. او سال ۱۳۸۳ همچنین داوری انتخاب کتاب دفاعمقدس دفتر ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهدهدار بود.
او آثار زیادی از جمله داستان کوتاه، رمان و زندگینامه داستانی و مقاله به چاپ رساند و کتابهای خلفههای وحشی (۱۳۷۰)، باغ باور (۱۳۷۳)، بیرون قلعه امن نیست (۱۳۷۶)، خیابان رؤیت (۱۳۷۹) و به کلی سری (۱۳۸۱) را به عنوان مجموعداستان در کارنامه خود ثبت کرد.
از دیگر کتابهای او میتوان به موارد زیر اشاره کرد: «زخمدار» (۱۳۷۴)، «رؤیای داغ» (۱۳۸۳)، «نفر پانزدهم» (۱۳۶۱)، «صخرهها و پروانهها» (۱۳۶۹)، «همیشه با هم» (بی تا)، «دوشنبهای که میآید» (۱۳۶۷)، «غروب آبی رود» (۱۳۷۹)، «پدربزرگ، برکه و درخت گردو» (۱۳۷۹) و «از کوچههای بیخبری» (۱۳۸۱).