بردن برای تیم ملی عادت شده، حتی اگر یک نیمه 10 نفره باشد. همانطور که انتظار میرفت تیم ملی ایران از سد امارات گذشت و صدرنشینی خود را تداوم بخشید. این بازی نکات مهمی داشت که در ادامه به آن میپردازیم.
۱- شاید بتوان گفت مهمترین شاخصه تاکتیکی تیم ملی در نیمه اول، استفاده از پاسهای قطری و دقیق و انتقال سریع توپ از این طریق به منظور استفاده از فضاهای خالی بود. گل تیم ملی دقیقا حاصل همین تبحر بود؛ تیمی که تعصب تاکتیکی ندارد، یعنی نه اصراری افراطی به بازی روی زمین دارد و نه هراسی از ارسال توپهای مستقیم. شاید به همین خاطر است که برخی منتقدان اسکوچیچ بردهای او را به توانایی بازیکنان ربط میدهند اما در واقع اسکوچیچ بخوبی توانسته در عین دادن آزادی عمل به شاگردانش، نظم تاکتیکی تیمش را حفظ کند. تنوع در نوع ساخت بازی در تیم ملی، حاصل عدم تعصب اسکوچیچ بر یک شیوه مشخص است.
۲- بهرغم اصرار اسکوچیچ به استفاده از ترکیب ثابت و بازیکنان مشخص و اینکه برخی معتقدند او باید به بازیکنان بیشتری میدان دهد اما هر بار که بازیکنان جدید به اجبار به ترکیب اضافه شدهاند یا به عنوان بازیکن تعویضی به میدان رفتهاند، نمره قبولی گرفتهاند. شاید در 8 بازی اخیر، تنها یک بازیکن نتوانسته باشد نمره قبولی بگیرد. از این نظر هم میتوان به ساختار تیم ملی اعتماد کرد.
۳- بازی کردن امید نورافکن به عنوان دفاع میانی، انتخاب عجیب اسکوچیچ بود. اینکه او چرا با وجود داشتن سیاوش یزدانی، نورافکن را که برای نخستینبار در مرکز خط دفاعی بازی میکرد در ترکیب قرار داد، شاید پیرو همان فلسفه مورد اقبال مربیان کروات باشد. مربیان کرواتی همچون برانکو و اسکوچیچ نشان دادهاند تا بتوانند و حتی با تن دادن به تغییر پست بازیکنان اصلی، ترکیب اصلی خود را از بین 15-14 بازیکن حلقه اولیه مورد اعتماد خود انتخاب میکنند. ظاهرا سیاوش یزدانی هنوز وارد این حلقه نشده است.
۴- با وجود امیر عابدزاده نیازی به شروع بازی از خط دفاعی نداریم. دقت پاسهای بلند او به عنوان یک دروازهبان در کلاس جهانی است. وقتی مهدی طارمی با دست به عابدزاده اشاره میکند که توپ را روی سینه او بفرستد، یعنی اینکه تا چه حد روی دقت پاسهای بلند امیر حساب باز کرده است.
۵- اخراج صادق محرمی، منتقدانش را در موضع قویتری قرار میدهد. محرمی انتخاب اول اسکوچیچ برای پست دفاع راست است اما پست او، همان پستی است که به واسطه دور ماندن وریا غفوری و رامین رضاییان از تیم ملی، مورد رصد منتقدان قرار میگیرد. او در صحنه اخراج سهلانگار بود.
۶- کنعانیزادگان چند دفع توپ مهم و موفقیتآمیز داشت تا نشان دهد در سطح بالایی از آمادگی قرار دارد. همین که حاشیههای اخیر بر عملکرد فنی او تاثیر نگذاشت، خود نکته مثبتی برای او بود اما احتمالا خودش هم متوجه شده است که تا چه حد باید مراقب باشد و زور اسکوچیچ هم تا حدی برای نگه داشتن او در تیم ملی میچربد و از جایی به بعد کاری از دستش برنمیآید!
۷- بازی کردن بازیکنانی چون طارمی، جهانبخش و قلیزاده در اروپا این حسن را داشته که با اعتماد به نفس بالا در مصاف با حریفان آسیایی ظاهر شوند اما این اعتماد به نفس و آرامشی که در نوع بازی این ۳ تن دیده میشود، در نوع بازی سامان قدوس دیده نمیشود. شاید دلیل آن این باشد که او خیالش از فیکس بودن راحت نیست. این وظیفه اسکوچیچ است که به یک نسبت به همه شاگردانش اعتماد به نفس بدهد، حالا به هر طریقی.