محمدحسین معصومزاده: تنشها در اوکراین روزبهروز در حال اوج گرفتن است. اینکه مسیر تحولات به کدام سمت میرود همچنان برای هیچکس روشن نیست. از طرفی روسیه خواهان از دست دادن اوکراین نیست، از طرف دیگر آمریکا بعد از شکست در افغانستان نمیخواهد در اوکراین نیز شکست بخورد. بسیاری از تحلیلگران آمریکایی معتقدند فردای پایان یافتن مساله اوکراین به نفع روسیه، نخستین شلیک به سمت تایوان از جانب چین صورت خواهد گرفت. با این حال آمریکاییها خواسته یا ناخواسته به آتش تنشها در این منطقه میدمند و مسیر حلوفصل مسالمتآمیز آن را منحرف میکنند.
روسیه نشان داده است درباره مساله اوکراین بسیار جدی است و نمیخواهد اندکی انعطاف از خود نشان دهد اما این کشور به احتمال زیاد به جای اینکه یک تهاجم همهجانبه را علیه اوکراین بدون هیچ دلیل خاصی به انجام برساند، صبر پیشه خواهد کرد و منتظر یک تحریک از طرف مقابل - اوکراینی یا غربی- خواهد ماند.
مقامات روس در صحبتهای خود اشارهای به احتمال تهاجم بزرگ روسیه نداشتهاند اما تصدیق میکنند اگر این کشور مورد حمله قرار گیرد، در پاسخ قاطع تردید نخواهد کرد. تجربه روسیه نیز این گزاره را تایید میکند. حمله نیروهای نظامی گرجستان به دستور میخائیل ساکاشویلی به نیروهای حافظ صلح روس در اوستیای جنوبی در سال 2008 پاسخ شدید مسکو را به همراه داشت و نیروهای روس با تهاجم همهجانبه به گرجستان تا حومه تفلیس پیشروی کردند. در آن زمان پوتین در جایگاه نخستوزیری قرار داشت. همچنین سال 2018، 3 قایق توپدار نیروی دریایی اوکراین بدون توجه به رویههایی که روسها برقرار کرده بودند، تلاش کردند از زیر پل کریمه عبور کنند. گارد ساحلی روسیه و مرزبانان به سرعت این شناورها را بدون مقاومت خاصی تصرف کردند. امروز با تقویت نیروی دریایی اوکراین به وسیله چند کشتی جنگی، اعتماد به نفس آنان بیشتر شده و احتمال تکرار چنین سناریویی که به درگیری آشکار بدل شود دور از ذهن نیست.
ایالات متحده آمریکا به انحای گوناگون با عملکرد خود فضا را بیش از پیش متشنج میکند. در همین راستا میتوان به سخنان اخیر جو بایدن اشاره کرد که احتمال تهاجم روسیه به اوکراین را بسیار زیاد دانسته بود؛ مسالهای که از جانب اوکراینیها مقبول نیست و ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، برخلاف بایدن این احتمال را بسیار ضعیف میداند.
در کنار این، تحرکات ناتو به رهبری آمریکا نه در راستای مدیریت تنش، بلکه در راستای تشدید آن است. تقویت نیروهای جدید ایالات متحده و ناتو در کشورهای حوزه بالتیک - در نزدیکی شهر سنپطرزبورگ روسیه- خشم روسها را برانگیخته است. ظاهرا این کشورها قول دادهاند موشکهای جاولین، موشکهای ضدهوایی استینگر و سایر تسلیحات ساخت آمریکا را در اختیار اوکراین قرار دهند. از زمان به رسمیت شناخته شدن استقلال کشورهای حوزه بالتیک در اوایل دهه 90 میلادی، روسیه هرگز آنها را تهدید نکرده است. استفاده از ظرفیت این کشورها در مقابله نظامی علیه روسیه ناگزیر آنها را در تیررس مسکو قرار خواهد داد. عملکرد روسها نشان داده است هیچ قصدی برای حمله به کشورهای بالتیک در پاسخ به چنین انتقال تسلیحاتی ندارند اما اگر درگیری نظامی در جاهای دیگر مانند اوکراین رخ دهد، اقدامات نظامی روسیه، کشورهای بالتیک را صرفا به دلیل عضویت در ناتو مستثنا نمیکند.
مساله دیگری که میتواند تنشها را به نقطه غیرقابل بازگشت سوق دهد، استقرار نظامیان آمریکایی و ناتو و همچنین تسلیح بدون کنترل مناطق متشنج است. پنتاگون چهارشنبه هفته پیش اعلام کرد 3000 نیروی آمریکایی هفتههای آتی در آلمان، لهستان و رومانی مستقر خواهند شد که پاسخی آشکار به بحران جاری در امتداد مرز روسیه و اوکراین است. جان کربی، سخنگوی پنتاگون گفت: 1000سرباز مستقر در آلمان به رومانی و 2000 سرباز مستقر در ایالات متحده به لهستان و آلمان منتقل خواهند شد.
همچنین در هفتههای اخیر، ناتو حجم گستردهای از تسلیحات را وارد اوکراین کرده است که به ادعای روسیه این سلاحها علاوه بر ارتش اوکراین به شبهنظامیان ملیگرا نیز تحویل میشود. این احتمال وجود دارد شبهنظامیان مذکور -که کاملا تحت فرمان حکومت مرکزی نیستند و حتی برای زلنسکی نیز چالشزا محسوب میشوند- با حجم تسلیحاتی که به آنان میرسد تصور کنند یارای مقاومت در برابر قوای روس را دارند و شروعکننده مسیری باشند که پایانی بر آن نیست.
اکنون منطقه دونباس را باید مرکز تحولات اخیر دانست. پوتین طی روزهای گذشته اعلام کرد شهروندان روس ساکن در مناطق «دونتسک» و «لوهانسک» باید به خدمات اجتماعی منظم که از طریق یک پورتال دولتی ترتیب داده شده دسترسی داشته باشند. دومای روسیه نیز ۲ ابتکار همزمان را درباره این مناطق دنبال میکند. ابتکار اول، پیشنهاد حزب حاکم روسیه متحد با هدف ارائه تسلیحات جدید به دونتسک و لوهانسک در پاسخ به تدارکات نظامی ناتو به کییف است. ابتکار دوم، پیشنهاد حزب کمونیست برای به رسمیت شناختن استقلال دونتسک و «جمهوریهای مردمی لوهانسک» است. بدین ترتیب به مسکو اجازه داده میشود معاهدات امنیتی با مناطق مورد مناقشه منعقد کند. هنگامی که روسیه سال 2008 آبخازیا و اوستیای جنوبی را به عنوان جمهوریهای مستقل، در واکنش به به رسمیت شناختن کوزوو توسط ناتو به رسمیت شناخت، ساکاشویلی، رئیسجمهور گرجستان، نیروهای خود را در مناطق مورد مناقشه فعال کرد و با واکنش سخت مسکو روبهرو شد؛ مسالهای که ممکن است ایالات متحده و ناتو در دونباس - البته این بار با نتایج به مراتب فاجعهبارتر- تکرار کنند.
انتقال تسلیحات ناتو به خطوط مقدم در دونباس - بویژه واحدهایی که کاملا تحت کنترل کییف نیستند- و همچنین افزایش نقش نظامی کشورهای بالتیک در بحران اوکراین میتواند شرایط را از کنترل طرفین خارج کند. در همین زمان، روسیه خود را برای پاسخ متقابل به تحریمهای جدید غرب آماده میکند. به این معنی که مسکو به جای ضد تحریمهای آشنا و قابل پیشبینی، طیف گستردهای از اقدامات را علیه اقتصاد و زیرساختهای غربیها و متحدانشان به کار میبندد. به طور مثال میتوان به توافق اخیر 25 ساله چین با روسیه برای خرید گاز روسها اشاره کرد که تا حدی صدمات قطع درآمدهای حاصل از فروش گاز به اروپا را جبران میکند.