ثمانه اکوان: دولت آمریکا از مدتها پیش گمان میکرد سال جاری میلادی، مهمترین دغدغهاش در سیاست خارجی باید مساله رویارویی با چین و همچنین مسائل مرتبط با جنگ تجاری با این کشور باشد اما از روزهای پایانی سال ۲۰۲۱، توجه دنیا به سمت روسیه و ماجرای احتمال حمله نظامی به اوکراین رفت و مساله چین را به کلی به فراموشی سپرد.
1- به نظر میرسد تحلیلگران آمریکایی نظریاتی برای برخورد با مساله اقدامات چین علیه تایوان داشتند که حالا قرار است از همان تئوریها در مساله اوکراین نیز استفاده کنند! چند تن از تحلیلگران نظامی و سیاست خارجی در مرکز «امنیت آمریکای نوین» یا CNAS چندی پیش با شبیهسازی موقعیتها و احتمالات رفتاری چین در مقابل تایوان، تئوریای را برای دولت آمریکا درباره نحوه برخورد با چین مطرح کرده بودند با نام «قورباغه سمی». بر اساس این تئوری، اگر چین خواهان حمله به تایوان و ملحق کردن آن به خاک خود باشد، باید از جزایر کوچک تایوان در دریای چین جنوبی شروع کند؛ ۲ جزیرهای که فعلا در اختیار تایوان است اما نقشی حیاتی برای تامین منافع چین در این منطقه دارد. در شبیهسازی انجام شده، چنین فرض شده است که چین برای حمله به تایوان ابتدا از یکی از جزایر این منطقه با عنوان «دونگشا» عملیات خود را آغاز میکند. بر همین اساس، تحلیلگران این اندیشکده بر این عقیدهاند آمریکا و تایوان باید با کمک یکدیگر چنان مساله حمله به این جزیره را برای چین دشوار و پرهزینه کنند که چین بداند نمیتواند به سرزمین اصلی تایوان دست درازی داشته باشد. آنها از این استراتژی به نام «قورباغه سمی» یاد میکنند، چرا که قورباغههای سمی در مواجهه با مهاجمان و همچنین در حمله به طعمه خود، رنگهای نورانی از خود به نمایش میگذارند و با این کار در واقع به مهاجم نشان میدهند در صورت حمله، با چه تهدید بزرگی روبهرو خواهند شد. از نظر نظامی این مساله بدین معنی است که پادگانهای محلی در این جزایر، باید به قدری مسلح بوده و آمادگی مقابله با چین را حفظ کنند که در صورت حمله نظامی به آنها، چین بداند بدون خونریزی و هزینه زیاد نمیتواند آنها را به تصرف خود درآورد. این مساله باعث خواهد شد چین حتی برای حمله به جزایر تایوان به دنبال استفاده شدید از نیروی نظامی باشد و این بدین معناست که در صورتی که چنین تصمیمی در هیات حاکمه چین گرفته شود، ایالات متحده میتواند از اطلاعات مربوط به آرایش نیروهای نظامی متوجه شود چین قصد حمله نظامی به تایوان و جزایرش در دریای چین جنوبی را دارد. این کار باعث میشود چین قبل از حمله به تایوان در واقع مانند قورباغه سمی نوری را از خود ساطع کند که تا آمریکا نیز دیده میشود و ایالات متحده میتواند آماده مقابله با این اقدام شود.
این استراتژی بیشتر به این منظور مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاد شده است که توسط دولت بایدن دنبال شود که آمریکا از مدتها قبل بتواند آمادگی چین برای حمله به تایوان را مشاهده کند، زیرا در حال حاضر اصلا نمیداند و هیچ نشانهای نیز مشاهده نمیکند که پکن به دنبال حمله به تایوان باشد. بر این اساس پیشنهاد شده است تایوان نیز با آغاز مراحل اصلی این حمله باید آماده از بین بردن تمام زیرساختهایی باشد که فعلا در این جزایر وجود دارد تا چین نتواند از آنها برای حمله بعدی به تایوان استفاده کند. بعد دیگر این استراتژی آماده شدن تایوان و آمریکا برای به راه انداختن کمپین اطلاعاتی و رسانهای در سراسر دنیاست تا بتوانند از آن برای مجاب کردن کشورهای همسایه چین به ورود به این موضوع و موضعگیری در این باره استفاده کنند. از این طریق ایالات متحده میتواند با مدیریت واکنشهای منطقهای یا بینالمللی به تهاجم دیپلماتیک به چین پرداخته و ضمن منزوی کردن این کشور، به فکر استفاده از ابزارهای تنبیهی مانند تحریم اقتصادی نیز باشد.
مبدعان نظریه «قورباغه سمی» بر این باورند تایوان و آمریکا باید با برنامهریزی، هماهنگی و مهمتر از همه، ایجاد توازن و هماهنگی میان سیاستهای بازدارندگی خود به قدری سریع باشند که قبل از اینکه چین وارد عمل در منطقه شود، آنها اقدامات مناسب را انجام داده باشند و در واقع مانند این قورباغهها رنگهای نورانی خود را به همه نشان داده باشند و قدرت و توان دفاعی و نظامی خود را در برابر اقدامات نظامی چین به نمایش گذاشته باشند، زیرا اگر چین شروع به اقدامات نظامی خود در منطقه کند، دیگر برای اقدامات تبلیغاتی یا آماده شدن برای فعالیتهای نظامی علیه آن بسیار دیر است. بر اساس شبیهسازی انجام شده درباره حمله چین به تایوان، تحلیلگران آمریکایی به این نتیجه رسیدهاند زمانی که حمله نظامی چین آغاز شود، دیگر برای آمریکا و تایوان بسیار سخت است که جلوی پیشرفتهای نظامی چین را بگیرند و به احتمال زیاد تایوان بدون هیچ هزینه زیادی در دست چین خواهد افتاد. بر همین اساس آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند از طریق ابزارهای غیرنظامی با چین برخورد کنند نیز مدت زمانی که طول میکشد تا تحریمها تاثیر خود را بر جا بگذارند، باعث میشود چندان نتوان به کارآیی آنها اطمینان داشت.
تحلیلگران آمریکایی در عین حال معتقدند این استراتژی بدون حضور قدرتهای منطقهای و همراهی آنها با ایالات متحده نمیتواند به سرانجام برسد. آنها اعتقاد دارند حضور و همراهی کشورهایی مانند ژاپن در این مساله بسیار حیاتی است و در درگیریهای احتمالی، کشورهای همسایه باید بتوانند بدون هیچگونه ابهامی از موضع آمریکا و تایوان در این باره حمایت کنند. بنابراین تحلیلگران آمریکایی بر این عقیدهاند دولت آمریکا باید بتواند به صورت صد در صد اطمینان حاصل کند که تمام قدرتهای منطقهای از جمله ژاپن از مواضع آمریکا کاملا حمایت کرده و میدانند منافع آنها نیز در گرو حمایت از موضع آمریکا در منطقه است. آنها با این حال تا به حال نتوانستهاند از حمایت کامل کشورهای منطقه برخوردار باشند و بسیاری از کشورها، درگیری در دریای چین جنوبی یا حضور نظامی آمریکا در منطقه را به ضرر منافع خود میدانند.
2- استراتژی به کار رفته توسط دولت بایدن درباره چین تا حد زیادی به استراتژی «قورباغه سمی» شباهت دارد، با این اختلاف که قرار بوده است این استراتژی درباره چین و مساله تایوان به کار رود و حالا دولت بایدن ترجیح داده است از آن برای مساله اوکراین و روسیه استفاده کند!
دولت بایدن میداند کرملین نیتی برای جمع کردن نیروهای نظامی خود در مرز اوکراین دارد. او میخواهد کاری کند که هزینه هر نوع حمله نظامی به اوکراین برای روسیه به قدری بالا رود که حمله به اوکراین دیگر فایدهای از نظر اقتصادی برایش نداشته باشد. با این حال یک حلقه گمشده در استفاده از استراتژی «قورباغه سمی»
برای مساله روسیه وجود دارد و آن این است که حمله ابتدایی سالها پیش یعنی سال ۲۰۱۴ توسط روسیه انجام شده بود و در آن سال، شبهجزیره کریمه که میتوانست از نظر امنیتی و سیاسی همان جزیره دانگشا در تایوان باشد، به دست روسیه افتاد، آن هم بدون هیچ هزینهای برای مسکو. حالا اما دولت بایدن تلاش دارد هر روز رنگهای روشنتری از خود درباره احتمال شکلگیری جنگ و سیاستهای تهاجمی نشان دهد و این در شرایطی است که هنوز برای وقوع جنگ زمینههای لازم مهیا نشده است و دولت آمریکا و حتی دولت اوکراین نیز بخوبی به این مساله واقفند. شرایط در روسیه میتواند با یک مذاکره مثبت و مفید به نفع تمام طرفهای درگیر خاتمه یابد اما به نظر میرسد آمریکا تلاش زیادی دارد که بلافاصله به سمت استفاده از آخرین راهحل که رویارویی نظامی یا تحریمهای اقتصادی است، برود. بر همین اساس است که نمیتوان امیدوار بود مذاکرهای سازنده از طرف آمریکاییها برای حل مشکلات موجود در منطقه شکل گیرد.