محمد سلحشور: رهبر حکیم انقلاب در سخنرانی روز گذشتهشان در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش بار دیگر مساله حیاتی و واجد اهمیت «جهاد تبیین» را به عنوان رسالت امروز کشور تعریف و تشریح کردند. ایشان با اشاره به گسترش انواع رسانهها در بسترهای مختلف، سیاست قطعی رسانههای معاند اسلام و ایران را تحریف واقعیتها با بهکار بستن دروغهای حرفهای دانسته و فرمودند: آنها برای اجرای این سیاست، با بزک کردن چهره زشت و فاسد رژیم طاغوت و پوشاندن خیانتهای آنها، حتی به دنبال تزئین و آرایش تصویر سراپا جنایت ساواک هستند و در مقابل، با مخدوش کردن چهره انقلاب و امام بزرگوار، پیشرفتها، حقایق و نقاط مثبت انقلاب را کاملا کتمان و نقاط ضعف را صدها برابر بزرگنمایی میکنند، بنابراین در مقابل این تهاجم رسانهای، جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است.
استفاده از قید «قطعی» و «فوری» برای این فریضه در حالی است که «جهاد تبیین» محوریترین موضوع بیانات رهبر انقلاب بوده است. چندی پیش ایشان در دیدار مداحان اهلبیت با اشاره به شیوه جهاد ائمه اطهار فرمودند: «ائمه جهاد نظامی که نمیکردند؛ جز معدودی - فقط حضرت امیرالمؤمنین، امام حسن مجتبی و حضرت امام حسین با شمشیر جنگیدند- بقیه ائمه که با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان چه بود؟ «جهاد تبیین». اینکه همین که بنده مکرر تکرار میکنم تبیین یا جهاد تبیین - تبیین کنید، روشنگری کنید - هیأت، محل جهاد تبیین است. به نظر من از این «اَحیوا اَمرَنا» این نکته بسیار مهم استفاده میشود». معظمله پیش از این در جریان دیدار پرستاران در آذرماه نیز «جهاد روایت و تبیین» را از ابعاد خردمندی و تدبیر عمیق حضرت زینب برشمردند و فرمودند: آن حضرت با روایت حقیقی، تأثیرگذار و ماندگار کربلا، فرصت نداد روایت دشمن بر واقعیت غلبه کند. پیش از این مهرماه سال جاری نیز رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مراسم عزاداری اربعین حسینی در دانشگاه تهران با مغتنم شمردن امکانات ناشی از فضای مجازی و رسانهای برای روشنگری و پاسخ به ابهامات، «تبیین و بازگویی حقایق»، «استفاده از شیوههای اخلاقی»، «بیان مسائل همراه با منطق، متانت، عقلانیت کامل و استفاده از عواطف انسانی» و «پرهیز از دشنام، تهمت، دروغ و فریبکاری در مواجهه با افکار عمومی» را اصول قطعی این جهاد خوانده بودند.
بر همین مبنا بدون هیچ شک و تردیدی میتوان رسالت «جهاد تبیین» را مهمترین کارویژه جریان انقلاب در برهه فعلی دانست؛ رسالتی که البته بدون اندیشه دینی و تسلط بر امور سیاسی و اجتماعی راه به جایی نخواهد برد.
* جهاد تبیین یک رسالت فراگیر
فرهنگ را میتوان مرکز ثقل منظومه مطالبات رهبر انقلاب در 3 دهه گذشته دانست؛ مطالبهای که البته با گذر زمان در قالب مفاهیم و کلیدواژههای جدید تعریف شد، تا آنجا که ایشان سال 96 با اعلام نارضایتی از نتایج فعالیت بسیاری از نهادهای فرهنگی، فرمان «آتش به اختیار» را با نیت تقویت فعالیتهای خودجوش صادر کردند. الکن بودن زبان روایتگری بسیاری از نهادهای رسمی در عرصه فرهنگ و رسانه و فقدان نگاه جامع و تاریخی به زمان و زمانه باعث شده فرهنگ به عنوان نقطه قوت و مبدا جرقه خوردن انقلاب اسلامی، تبدیل به یک نقطه آسیبپذیر جریان انقلاب شود. تجدیدنظر در بسیاری از اصول و سنن تثبیتشده میتواند گام ابتدایی برای پیشبرد صحیح مطالبه «جهاد تبیین» به عنوان رسالت امروز جریان انقلاب باشد. پیگیری «جهاد تبیین» و ادراکسازی مسیر حق و حقیقت نیازمند رشد روایتگری در جریان انقلابی است. با این حال نگاه به این امر نباید به سطح یک نگاه تکنیکی تقلیل یابد. تجربه موفق جریانات مذهبی در پیروزی انقلاب اسلامی بخوبی این واقعیت را هویدا کرد که برقرار کردن نسبت صحیح میان روایت تبیینشده و هویت اقشار مختلف جامعه چگونه میتواند به یک حرکت جمعی و رو به جلو کمک برساند. از این رو «جهاد تبیین» به عنوان رسالت جریان انقلابی تنها نباید به تکرار رویه تجربهشده پاسخگویی به شبهات منتهی شود. شناخت مخاطب و ارتباطگیری صحیح با جامعه پیشزمینه حرکت رو به جلوی جریان انقلاب در این زمینه خواهد بود. یکی از مهمترین ضعفهای نیروهای انقلابی که باعث لکنت این جریان نیز شده است عدم شناخت صحیح مخاطب است. زمانی که یک فرد یا گروه در جایگاه راوی قرار میگیرد پیش از هر چیز باید به شناختی دقیق از زبان، نظام ارزشی و معنایی، نیازها، منافع و آرزوها نائل آید. روایت پیروز روایتی است که همزبانی با شنونده خود داشته باشد، از این رو بدون شناخت صحیح مخاطب اساسا روایت راوی امکان اثرگذاری خود را از دست میدهد. یکی از مهمترین ممیزههایی که روایت را از دیگر وجوه گفتاری متمایز میکند، تلاش برای همراه کردن خواننده یا شنونده با گفتار و نوشتاری است که در مقابل خود میبیند. از همین رو مقوله مخاطبشناسی و فهم مخاطب در بستر معادلات زمانی پیششرطی است که نیروهای انقلابی پیش از هر فعالیتی باید در راستای «جهاد تبیین» فهم کنند.
* روایتگری صحیح، پیششرط جهاد تبیین
تغییر و تطور دائم فرمت رسانه به عنوان ابزار محوری انتقال پیام باعث شده بیشترین توجهات به روند این تغییرات معطوف شود، با این حال باید پذیرفت سرعت تغییر و بسط دامنه تاثیرگذاری رسانههای نوین پس از این نیز با سرعتی بیشتر ادامه پیدا خواهد کرد اما آنچه در نهایت واجد اهمیت است نگاه اجتماعی و تاریخی صحیح نسبت به شرایط هر زمان و لزوم تبیین صحیح آن در پوشش رسانههای مختلف و ابزارهای ارتباطی، جدید است. سیر سریع تحولات اجتماعی و ارتباطی عملا جامعه بشری را به نقطهای رسانده که برای همراه شدن با تغییرات، متحمل رنج و مشقت شود. در چنین فضای سیالی حتی رسانهها نیز به سختی توانایی تطبیق با تغییرات بیرونی را پیدا میکنند. با چنین مقدمهای بیراه نیست اگر ابتذال را مهمترین عارضه تغییرات سریع جامعه به حساب آوریم. از آنجا که جوهره ابتذال دوری از اصول و همراهی سطحی با تغییرات است، همواره متقاضی و خریداران زیادی داشته است. با این حال ابتذال در عالم نظر و اندیشه را میتوان پدیدهای متأخر دانست. چنین ابتذالی با ادغام مفاهیم کهن با تقاضاهای فعلی جامعه هوادار پیدا میکند و این هوادار را دال بر صحت قرائت خود میخواند. «جهاد تبیین» در عین نظر داشتن به نوآوری نباید به ابتذال منتهی شود.