حنیف غفاری*: این روزها همه در انگلیس، از «پارتی گیت» سخن میگویند؛ اینکه بوریس جانسون درست در ایام اولیه شیوع کرونا در کشورش و در حالی که بنا به دستور خود، برگزاری هرگونه تجمعی را ممنوع اعلام کرده بود در یک میهمانی جمعی با حضور تعدادی از اعضای حزب محافظهکار، با آنها به میگساری پرداخته است! متعاقب این افشاگری، برخی اعضای کابینه جانسون استعفا کرده و حتی 14 نفر از اعضای محافظهکار مجلس عوام، تصمیم گرفتهاند در کنار نمایندگان حزب کارگر و لیبرال- دموکرات وی را استیضاح کنند. رهبران حزب متبوع جانسون (حزب محافظهکار) نیز به وی پیشنهاد دادهاند هر چه سریعتر قبل از استیضاح، استعفای خود را از مسند نخستوزیری اعلام کند. در این گیرودار، جانسون نیز برای فرار از استعفا یا استیضاح، به یکی از بازیگران اصلی بحران اوکراین تبدیل شده و تلاش میکند از تشدید تنشها میان مسکو و کییف به مثابه فرصتی برای سکونت بیشتر خود در خانه شماره 10 داونینگ استریت استفاده کند.
اما اصل ماجرا چیست؟ آیا هجمهای که امروز از سوی رسانهها و سیاستمداران همحزبی و غیرهمحزبی جانسون به وی وارد میشود واقعا به دلیل نقض مقررات قرنطینه عمومی توسط وی بوده یا مانند بسیاری از دفعات دیگر شاهد یک تصویرسازی انحرافی از سوی گردانندگان پشت پرده قدرت در لندن هستیم؟
واقعیت امر این است که برگزاری میهمانی مورد مناقشه در انگلیس، سال 2020 صورت گرفته است، یعنی ۲ سال از آن سپری شده! بدیهی است بسیاری از صاحبان قدرت و حتی روزنامهنگاران انگلیسی از این میهمانی و برگزاری آن آگاه بوده و حتی در زمان برگزاری، با آن مواجههای طبیعی و بیاهمیت داشتهاند. در آن زمان، جانسون در اوج قدرت قرار داشت: مذاکرات جنجالی لندن و اتحادیه اروپایی بر سر نهایی کردن توافق برگزیت و خروج نرم انگلیس از اروپای واحد به نقطه اوج خود رسیده بود. این مذاکرات قرار بود دسامبر سال 2020 به پایان برسد و در نتیجه آن، لندن و بروکسل به یک سلسله بایستهها و قواعد مشترک در پروسه حذف انگلیس از معادلات اروپای واحد پایبند بمانند. جانسون در آن زمان به سران حزب محافظهکار و افکار عمومی کشورش القا کرده بود دست برتر را در مذاکرات داشته و میتواند براحتی در مراحل حساس و تعیینکننده مذاکرات از «میشل بارنیه» و دیگر مذاکرهکنندگان اروپایی امتیاز بگیرد. او حتی در لفاظیهای خود نیز به آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان و امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه میتاخت و از موضع قدرت، به آنها درباره کارشکنی در تامین منافع و درخواستهای لندن در مذاکرات هشدار میداد.
پس از انعقاد نهایی توافق برگزیت، شاهد ارائه قرائتهای دوگانه و متناقضی از این توافق بودیم: اروپاییان معتقد بودند نهایت سختگیری ممکن در قبال لندن در پروسه خروج نهایی از اتحادیه اروپایی به عمل آمده و انگلیس بازیگر مغلوب این روند بوده است. در مقابل، جانسون خود و کشورش را پیروز این توافق دانسته و به شهروندان انگلیسی وعده داد بزودی آثار و تبعات خروج کشورشان از اروپای واحد را مشاهده خواهند کرد اما در نهایت اثبات شد جانسون دروغ میگوید! مطابق آنچه از سوی اقتصاددانان انگلیسی نیز پیشبینی شده بود، شاخصههای رشد اقتصادی در این کشور کاهش یافت. حتی اسکاتلندیها پس از خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپایی جهت برگزاری همهپرسی مجدد استقلال از این کشور خیز برداشتند و وزن استقلالطلبان اسکاتلندی شدیدا در این منطقه تقویت شد. فراتر از آن، با ایجاد اخلال در مناسبات شهروندی و حقوقی کشورهای عضو اتحادیه اروپایی و انگلیس، بسیاری از کامیونداران و صاحبان مشاغل سخت ترجیح دادند به جای انگلیس، در یک کشور عضو اتحادیه اروپایی مشغول کار شده و خاک این کشور را ترک کنند. در نتیجه، شاهد شکلگیری بحران حمل و نقل، افزایش قیمتها و کمبود نیروی کار در انگلیس بودیم. این روند همچنان ادامه دارد.
در چنین شرایطی ناگهان رسانههای انگلیسی به یاد میهمانی ۲ سال قبل نخستوزیر جنجالی خود افتادند! «پارتی گیت» پروژهای است که به صورت خاص توسط محافظهکاران یا همان همحزبیهای مخالف جانسون راهبری میشود و هدف آن، قربانی کردن جانسون پای اهداف بلندمدت این حزب سنتی انگلیس است. محافظهکاران بخوبی دریافتهاند اگر جانسون از قدرت برکنار شود و پس از دیوید کامرون و ترزا می، به سومین قربانی برگزیت مبدل شود، دیگر آنها باید قدرت را به حزب کارگر (حزب رقیب) بسپارند اما برکناری جانسون به آنها امکان خواهد داد طی سالهای آتی، با اعلام برائت از نخستوزیری که سالها حامی آن بودهاند، دوباره بر سر کار بیایند! جانسون قربانی بازی انگلیسی و پیچیدهای شده که خود او، بارها علیه مخالفان سیاسی خود صورت داده است!
* دکترای روابط بینالملل