printlogo


کد خبر: 245144تاریخ: 1400/12/1 00:00
تذکر اخیر رهبر انقلاب درباره عدم رعایت برخی نکات و ملاحظات مربوط به منافع ملی در زمان انعقاد برجام پیامدها و تبعات هولناک اشتباهات محاسباتی دولت‌ها به خصوص در تعاملات خارجی را گوشزد می‌کند
روحانی عبرتی برای همیشه

گروه سیاسی: مذاکرات وین به لحظات حساس و سرنوشت‌ساز خود رسیده و گویی همه طرف‌ها برای لحظه موعود احیای برجام در حال آماده شدن هستند. صدراعظم آلمان در کنفرانس امنیتی مونیخ می‌گوید «همه عناصر» یک توافق روی میز است. با آنکه بخش زیادی از متن نهایی آماده شده اما موضوعات مهم باقیمانده‌ای نیز وجود دارد که حل آن نیازمند تصمیمات سیاسی بویژه در واشنگتن دی سی است. در طرف دیگر ماجرا، مقامات ایرانی نظیر دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از مختصات یک توافق خوب برای ایران صحبت کرده‌اند. اما توافق خوب دارای چه پارامترهایی است؟ تجربه برجام و یادآوری هشدارها و شروط رهبرحکیم انقلاب در این بخش راهگشاست. 
به گزارش «وطن‌امروز»، رهبر انقلاب تابستان امسال در دیدار پایانی کابینه روحانی سرنوشت تعامل دولت با آمریکا و برجام را مایه عبرت خواندند و در دیدار اخیر اقشار مردم استان آذربایجان شرقی با اشاره به مساله برجام گفتند: در قضایای برجام در سال‌های ۹۴ و ۹۵ ایراد و اعتراض بنده این بود که نکاتی باید در برجام رعایت می‌شد تا مشکلات بعدی پیش نیاید و در تذکرات هم مکرر آنها را گفتم اما بعضی از آن نکات مورد توجه قرار نگرفت و مشکلات بعدی - که همه مشاهده می‌کنند - پیش آمد. با دقت به این مواضع رهبری همزمان با تلاش‌ها برای احیای برجام می‌توان ردپای نگرانی از درس نگرفتن از برجام و اتفاقاتی که موجب رقم خوردن توافقی شد که آن را خسارت محض نامیدند را به وضوح مشاهده کرد. 
از آغاز به کار دولت یازدهم در سال 92 و در ایامی که نقشه راه مذاکرات هسته‌ای دولت روحانی «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» بود، رهبری خطوط قرمز هسته‌ای را در حالی که نارسایی و ضعف آشکار تیم مذاکره‌کننده ایرانی از نگاه کارشناسان پنهان نبود با تاکید بیشتری مطالبه کردند. در زمان منتهی به توافق نهایی برجام که از مسیر توافق ژنو، لوزان و وین عبور می‌کرد تاکیدات رهبری برای حصول توافق مطلوب لغو عملی همه تحریم‌های ضدایرانی در وهله نخست بود و عدم پذیرش محدودیت‌های زمانی بلندمدت و التزام به قید زمانی مشخص برای توافق، حفظ زیرساخت صنعت هسته‌ای و عدم خدشه به فعالیت‌های هسته‌ای با ادامه فعالیت‌های تحقیق و توسعه، منوط نشدن لغو تحریم‌ها به اجرای تعهدات ایران و غیرقابل قبول بودن بازرسی‌های غیرمتعارف بخش دیگری از این خطوط قرمز بود. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه در ملاقات با رهبری اذعان کرد قادر به حفظ برخی خطوط قرمز در مذاکرات نیست و دیگر عضو تیم مذاکره‌کننده ایرانی عنوان کرد با اصرار بر برخی خطوط قرمز، توافقی در کار نبود!
اوج هشدارها و شروط رهبری را می‌توان در نامه معروف ایشان به حسن روحانی مبنی بر پذیرش برجام جست‌وجو کرد. در نامه رهبری به حسن روحانی در مهرماه 94 آمده بود: محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه ‌به‌ لحظه،‌ می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده‌ کشور منتهی شود. در بخش دیگری از نامه رهبر انقلاب آمده بود: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساسا با هدف لغو تحریم‌های ظالمانه‌ اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدام‌های ایران موکول شده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرف‌های مقابل تدارک شود که از جمله‌ آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتحادیه‌ اروپایی مبنی بر لغو تحریم‌هاست. در اعلام اتحادیه‌ اروپایی و رئیس‌جمهور آمریکا، باید تصریح شود این تحریم‌ها به کلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریم‌ها باقی خواهد ماند، به ‌منزله‌ نقض برجام است. همچنین در سراسر دوره‌ برجام، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است فعالیت‌های برجام را متوقف کند. 
اما دولت تدبیر و امید که سرخوش و سرمست از برجام بود و اعتماد به حرف و قول آمریکا روح حاکم بر دستگاه سیاست خارجی شده بود و ظریف می‌گفت اگر پرزیدنت اوباما به ما قولی ‌دهد آن را می‌پذیریم و به آن احترام می‌گذاریم، موجب شد دولت به شروط مندرج در نامه رهبری عمل نکند. اما زمان زیادی نگذشت که اوباما با عمل نکردن به تعهدات و نقض برجام با تمدید تحریم‌های ISA و دولت ترامپ با پاره کردن توافق و بازگرداندن تحریم‌ها روحانی و ظریف را بشدت مجازات کنند. این عبارت رئیس کل بانک مرکزی دولت روحانی که دستاورد برجام را «تقریبا هیچ» خواند را باید «تیتر» سال‌های هسته‌ای و برجامی دولت سابق عنوان کنیم. با این وجود مقامات دولت سابق به جای عبرت‌اندوزی و اعتراف به اشتباه خود، با پاک کردن صورت مساله درباره رفع تحریم‌ها برجام را یک پیروزی اخلاقی(!) برای ایران و شکست اخلاقی آمریکا جا زدند اما رهبر انقلاب در آن مقطع هدف از حضور ایران در مذاکرات را لغو تحریم‌ها بیان کردند، نه بردن جام اخلاق. 
سال گذشته عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر سابق امور خارجه و عضو ارشد سابق تیم مذاکره‌کننده ایرانی در مذاکرات هسته‌ای در گفت‌وگویی به خوشبین نبودن رهبر انقلاب به طرف مقابل در مذاکرات اشاره و اعتراف کرد حق با رهبر انقلاب بوده است. عراقچی در این باره گفت: ایشان هیچ‌گاه نسبت به مذاکره و نیت طرف‌‌های مقابل خوشبین نبودند و از روز اول تا آخر هم فرمودند خوشبین نیستند، البته مشخص هم شد که حق با ایشان بود و در همه‌ موارد این مساله روشن شد. 
 
* شروط احیای برجام
با مشخص شدن پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا و ابراز تمایل رئیس‌جمهور جدید آمریکا برای بازگشت به برجام، رهبری شروطی را برای عدم تکرار خسارت محض و از چاله به چاه نیفتادن در صورت احیای برجام تعیین کردند. در این بین مهم‌ترین گزاره‌ای که رهبر انقلاب تاکید داشته‌اند برای طرف غربی و در داخل کشور تفهیم شود، این بوده که حفظ برجام ذاتا برای ایران ماهوی نیست و فقط لغو تحریم‌ها برای کشورمان موضوع اصلی است. رهبر انقلاب در مهم‌ترین شروط برجامی 19 دی 99 در دیدار مجازی با مردم آذربایجان شرقی گفتند: «من درباره این مسأله‌‌ برجام، 3-2 نکته‌ را عرض می‌کنم؛ نکته‌‌ اول این است که بحث می‌کنند که آمریکا برگردد به برجام یا برنگردد. ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجله‌ای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلا مسأله‌‌‌ ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه‌‌ منطقی ما و مطالبه‌‌ عقلانی ما است، رفع تحریم‌هاست؛ تحریم‌ها باید برداشته شود. این حق غصب‌ شده‌‌ ملت ایران است؛ چه آمریکا، چه اروپا -که آویزان به آمریکا و دنباله‌رو آمریکاست- وظیفه دارند این حق ملت ایران را ادا کنند. اگر تحریم‌ها برداشته شد، خب! آن برگشت آمریکا به برجام معنایی خواهد داشت - ‌البته مسأله‌‌ خسارت‌ها هست که جزو مطالبات ما است و در مراحل بعدی دنبال خواهد شد- اما چنانچه تحریم‌ها برداشته نشد، برگشت آمریکا به برجام ممکن است حتی به ضرر ما تمام شود؛ به نفع ما که نیست، [بلکه] به ضرر ما هم ممکن است باشد». 
ایشان سپس یک ماه بعد در بهمن سال گذشته در شرایطی که آن ایام مقامات دولت جو بایدن بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به برداشتن گام اول از سوی تهران با بازگشت به محدودیت‌های برجامی می‌کردند، در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، شروط ایران را تکمیل کرده و راه‌حل را لغو همه تحریم‌ها و راستی‌آزمایی ایران عنوان کردند. رهبر انقلاب در این زمینه فرمودند: اگر بخواهیم منطقی و مستدل صحبت کنیم، آمریکا و ۳ کشور اروپایی که همه‌‌ تعهدات برجامی را زیر پا گذاشتند، دیگر حق ندارند برای برجام شرط و شروط تعیین کنند. آنها به تعهدات برجامی‌شان هیچ عمل نکردند؛ یک برهه‌‌ بسیار کوتاهی در اول کار بعضی تحریم‌ها را - نه همه‌‌ تحریم‌ها را- موقتا تعطیل کردند، دوباره برگشتند و بعد تحریم‌ها را افزایش هم دادند؛ شاید ۲ برابر، ۳ برابر تحریم‌ها را زیاد هم کردند. بنابراین آنها حق ندارند در این زمینه شرط و شروط معین کنند. آن طرفی که حق دارد برای ادامه‌‌ کار برجام شرط معین کند، ایران است. علت هم این است که ایران از اول به تمام تعهدات برجامی خودش عمل کرد، جمهوری اسلامی به تمام تعهدات برجامی عمل کرد؛ آنها نقض کردند. ما حق داریم برای ادامه‌‌ برجام شرط بگذاریم و این شرط را هم گذاشتیم و گفتیم و هیچ‌‌کس هم از آن عدول نخواهد کرد و آن این است که اگر می‌خواهند ایران به تعهدات برجامی -که چند تعهد آن را لغو کرده- برگردد، باید آمریکا تحریم‌ها را کلا لغو کند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه! باید در عمل تحریم‌ها را لغو کنند و ما راستی‌آزمایی کنیم و احساس کنیم درست تحریم‌ها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهدات برجامی برمی‌گردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتفاق مسؤولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت. 
 
* بایسته‌های توافق خوب
با وصف آنچه رفت و همچنین استفاده از تجربه گران‌قیمت و پرهزینه برجام است که می‌توان ماهیت یک توافق مطلوب برای کشورمان و مختصات آن را ترسیم کرد. به این منظور یادآوری چند موضوع برای دولت سیزدهم و تیم مذاکره‌کننده ایرانی در وین اساسی و کاربردی به نظر می‌رسد. 
  متن هرگونه توافق احتمالی که از هتل کوبورگ به جهان مخابره شود، باید انتفاع کامل اقتصادی ایران و رفع همه تحریم‌های ضد ایرانی را تضمین کند و بدیهی است این تضمین هم عینی، عملیاتی و روی زمین باید باشد، چه اینکه دولت سیزدهم با آغاز دور جدید گفت‌وگوها و اطلاق مذاکرات برای رفع تحریم‌ها به جای مذاکرات کمیسیون برجام تلاش کرده این ادراک را در طرف مقابل نهادینه‌سازی کند. بنابراین هرگونه عدول از رفع تحریم‌ها نقض غرض محسوب می‌شود و زحمات دولت سیزدهم را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. برای ایران خود برجام اصالت ماهوی ندارد و موضوعی که برای ایران توافق را معنادار کرده و موجب پذیرش تعهدات سنگین هسته‌ای می‌شود، فقط و فقط لغو تحریم‌هاست. 
  موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، مشخص کردن وضعیت حفظ زیرساخت‌های هسته‌ای در پی توافق احتمالی است. شرایط توسعه هسته‌ای کشور در برهه کنونی با سال 94 تفاوت‌های زیادی دارد، اگرچه میزان ذخایر اورانیوم غنی شده 3 و 20 درصد نسبت به سال 94 کمتر است اما تهران در حال حاضر ذخایر اورانیوم 60 درصدی در اختیار دارد که سال 94 از آن محروم بود، همچنین بهره‌گیری ایران از سانتریفیوژهای پیشرفته IR6 و حرکت به سمت تولید فلز اورانیوم فرسنگ‌ها از وضعیت برجام و قبل از آن فاصله گرفته و پیش رفته است، بنابراین وقتی آمریکا که یک بار توافق را نابود کرده و این بار هم با پیش کشیدن موانع داخلی خود- که ارتباطی به ایران ندارد و دولت بایدن مسؤول آن است- از ارائه تضمین خودداری می‌کند، منطقی نیست که پس از وقوع توافق احتمالی ایران به دوره IR1 بازگردد. شرط یک توافق، توازن در داده‌ها و ستانده‌هاست. افزون بر این تیم مذاکره‌کننده ایرانی باید با تجربه بدعهدی و خدعه طرف آمریکایی، به‌ گونه‌ای زیرساخت هسته‌ای را حفظ کند که بتواند در صورت تکرار و نقض عهد مجدد به سرعت بازدارندگی هسته‌ای خود را در کوتاه‌ترین زمان احیا کند و از طرفی همین موضوع باعث جلوگیری از خروج مجدد از توافق توسط ایالات متحده شود. 
  عنصر «زمان» موضوعی است که همچنان به ضرر طرف آمریکایی و به سود ایران کار می‌کند و تهران باید استفاده حداکثری از آن برده و تبدیل به یک امتیاز نقد در میز مذاکرات کند که هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. 
  دولت بایدن به دلیل مصارف انتخاباتی دموکرات‌ها و در پیش بودن انتخابات کنگره به توافق با ایران نیاز دارد و از طرف دیگر برای اینکه مخالفان پرقدرت خود را در آمریکا قانع و ادعا کند اشتباه مرگبار ترامپ را جبران کرده و برنامه هسته‌ای ایران را دوباره در باکس- جعبه- قرار داده و امتیاز قابل توجهی هم واگذار نکرده، ممکن است بخواهد با فشار بر ایران به یک توافق حداقلی دست پیدا کند. این نقطه بزنگاهی است که تیم ایرانی در صورت هوشمندی می‌تواند آمریکا را در منگنه قرار دهد.
***
    امیرعبداللهیان: بایدن ردپای ترامپ را دنبال می‌کند     
وزیر امور خارجه کشورمان در کنفرانس امنیتی مونیخ و در پاسخ به سوالی درباره مذاکره مستقیم با آمریکا گفت: آمریکایی‌ها طی هفته‌های قبل برای مذاکره مستقیم مرتبا به ما پیام دادند و اگر واشنگتن نیت خوب خود را برای پایان دادن به مسدود شدن دارایی‌های ما در خارج از کشور و برداشتن تحریم‌ها نشان دهد ما مذاکره مستقیم با آن را در نظر خواهیم گرفت. حسین امیرعبداللهیان افزود: وضع تحریم‌های جدید علیه ایران توسط بایدن نشان‌دهنده آن است که او در حال دنبال کردن ردپای ترامپ و ادامه دادن راه او است.

Page Generated in 0/0120 sec