printlogo


کد خبر: 246365تاریخ: 1400/12/7 00:00
بازخوانی مواضع غرب‌گرایان درباره لزوم خلع‌ سلاح ایران به بهانه توسعه اقتصادی
کاش هاشمی بود و می‌دید!

یونس مولایی: شبح جنگ بار دیگر بر فراز آسمان اروپا سایه افکند تا صدای آشنای گلوله و انفجار که سهم تحمیل شده به مردمان اقصی نقاط جهان بویژه ساکنان مظلوم بسیاری از کشورهای خاورمیانه بود این بار در گوش قاره سبز شنیده شود. بیراه نخواهد بود اگر آغاز جنگ روسیه و اوکراین را یکی از نقاط سرنوشت‌ساز برای جهان بدانیم؛ جنگی که بیش از هر چیز اعتبار و بنیاد بسیاری از پیش فرض‌های غربی را در اذهان عمومی جهانیان ساقط کرد. نتیجه و سرانجام این جنگ - هرچه باشد- نمی‌توان از این واقعیت چشم پوشید که مردم و سیاستمداران دنیا آینه عبرت کی‌یف و لابه‌های رئیس‌جمهور این کشور برای همراه کردن اروپا و آمریکا با خود را فراموش نخواهند کرد. چند ماه پیش در جریان خروج اشغالگران آمریکایی و تراژدی فرودگاه کابل که تبدیل به سیمای آشکاری از سرانجام دخالت آمریکا در امور داخلی دیگر کشورها شده بود، بسیاری از تحلیلگران صحنه سقوط مسافران آویزان از هواپیمای آمریکایی در کنار صندلی ویژه سگ‌های آمریکایی را نمادین‌ترین قاب نظم جهانی موجود خواندند. با این حال اوکراین اروپایی که در دام عضویت ناتو تبدیل به میدان جنگی شده است، بیش از افغانستان رها شده از سوی اشغالگران، نمادی از شکست ملت‌هایی شد که استقلال و امنیت خود را در قمار همراهی با آمریکا به ثمن بخس از دست دادند. پاسخ به این سوال که سرانجام نزاع کی‌یف به کجا ختم خواهد شد و پیش‌بینی احتمالاتی که در پس این جنگ می‌تواند در جهان رنگ واقعیت به خود بگیرد موضوعی جدا از این نوشتار است که یقینا در جای خود باید به آنها پرداخت. اما یافتن پاسخ این سوال که اوکراین 2022 چه پیامی را به جهان مخابره می‌کند امری بسیار مغتنم برای انسان امروز است. 
 
* غرب، تکیه‌گاهی بر لبه دره!
نخستین گزاره‌ای که بویژه پس از استیصال مقامات اوکراینی در روزهای اخیر بیش از پیش به چشم آمد افسانه خریدن امنیت و تکیه به دولت‌های غربی با نیت تضمین آینده کشور بود. اوکراینی که حتی تا ساعت‌ها پس از آغاز درگیری‌ها به طرق مختلف به دنبال رساندن صدای خود به دیگر کشورهای اروپا و آمریکا با نیت ورود ارتش‌های دیگر به این میدان جنگی بود بیشترین جوابی که دریافت کرد مربوط به «دعا»ی بایدن و «امیدواری» دیگر کشورها برای پایان یافتن درگیری‌ها بود. کی‌یف که در سال‌های گذشته از تمام امکان‌ها برای ائتلاف با غرب استفاده کرده بود در بزنگاهی که ناگهان با آن مواجه شد همچون غریبه‌ای قابل ترحم به گوشه‌ای نهاده شد. اوکراین به رغم وسعت قابل توجه در قاره اروپا و مساعدت‌های نظامی مختلفی که در این سال‌ها دریافت کرده بود هیچگاه به دنبال «امنیت درونزا» حرکت نکرده بود و به همین خاطر در نخستین لحظه‌ای که به دنبال همراهی دیگر دولت‌ها بود کمترین امدادی پیدا نکرد. حاکمیت وابسته این کشور که افق خود را اشتراک منافع خود با واشنگتن ترسیم کرده بود تبدیل به یکی از الگوهای عبرت‌بخش دیگری شد که برای همراه شدن با غرب وارد مهلکه ویرانگری شد و سرانجام همچون گزینه‌ای سوخته با کمترین همراهی از سوی کاخ سفید مواجه شد. 
اوکراین فارغ از هر سرانجامی از امروز نقطه تردید نسبت به بسیاری از نسخه‌های تجویز شده به دولت‌های جهان است که در ازای فروختن استقلال، امنیت را از آمریکا ‌طلب می‌کنند. پیش از این نیز بسیاری از تئوریسین‌های جریان غرب‌گرا در ایران، استقلال را به عنوان سد راهی در مسیر توسعه توصیف کرده و جمهوری اسلامی را بابت پافشاری بر این اصل توبیخ کرده بودند. با این حال سقوط کی‌یف به عنوان تمثال کاملی از این رویکرد بار دیگر افکار عمومی را به این سمت رهنمون کرد که نه امنیت قابل خرید است و نه غرب تکیه‌گاهی محکم برای متحدان وابسته خود. 
 
* دنیای موشک‌ها در کمین دولت‌های خلع سلاح شده
در یک دهه گذشته به موازات افزایش جنگ اقتصادی آمریکا علیه کشورمان، نیروهای نظامی و قوای دفاعی ایران تبدیل به یکی از مقاصد ثابت حملات جریانات غرب‌گرا شد، تا جایی که مرحوم رفسنجانی وجود نیروی نظامی قدرتمند را مانعی بر مسیر رشد اقتصادی خوانده و خلع سلاح ژاپن و آلمان پس از جنگ دوم جهانی را نیز شاهد مثالی برای اثبات این ادعا خواند و در توئیتی دنیای فردا را دنیای گفتمان‌ها و نه موشک ‌ها خواند. از سوی دیگر مانور قدرت نظامی نیز تبدیل به یکی از سوژه‌ها برای تخریب قوای دفاعی کشور شد. موضع مشهور حسن روحانی در یکی از مناظرات انتخاباتی سال 96 که آزمایش موشک از سوی کشورمان را توطئه‌ای علیه برجام خواند در عین اینکه تکرار صدای آمریکا از زبان رئیس‌جمهور وقت بود، بخوبی نمایانگر افق دید جریان غرب‌گرا نسبت به توانایی‌های دفاعی کشورمان بود. 
سقوط سریع‌السیر اوکراین و دستان خالی مسؤولان اوکراینی آن هم در شرایطی که این کشور عمده توان دفاعی خود را به پیشنهاد غرب از کشور خارج کرده بود از دیگر صحنه‌های عبرت‌آموزی بود که مقابل دیدگان جهانیان به نمایش درآمد. گویی دنیای موشک‌ها واقعی‌ترین و البته بی‌رحم‌ترین چهره جهانی است که تا پیش از سقوط یک کشور عمق دردناکی خود را نشان نمی‌دهد. ویدئوی سخنان سفیر اوکراین در لندن که در نهایت استیصال ممکن نتایج از دست دادن توان بازدارندگی کی‌یف و اعتماد به دولت‌های غربی را نشان می‌دهد یکی از مهم‌ترین محتواهایی بود که روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی به چشم آمد. «وادیم پریستایکو» در این ویدئو با اشاره به اینکه اوکراین دو برابر کل فرانسه، بریتانیا و چین زرادخانه هسته‌ای داشته و آن را در ازای وعده دریافت کمک واگذار کرده است، گفت: این درس بزرگی برای ما و همچنین ملت‌های در آستانه هسته‌ای مانند کره شمالی و ایران است که تلاش کنند از خود دفاع کرده و سپر هسته‌ای خود را تقویت کنند. وی با بیان اینکه غربی‌ها همواره تلاش می‌کنند به دیگر کشورها گوشزد کنند که توان هسته‌ای‌شان را کنار بگذارند، گفت: غربی‌ها در ازای این واگذاری تنها توافقنامه محافظت از کشورها را امضا می‌کنند. هرچند این مواضع نیز در بستر سیاسی و تهدیدی خود علیه دولت‌های اروپایی و آمریکا باید فهمیده شود اما بخوبی سرانجام از دست دادن توان بازدارندگی را برای کشورها ترسیم می‌کند. 
به سخره گرفتن توان هسته‌ای و منع ایران از افزایش بازدارندگی در مقابل دشمنان تا بن دندان مسلحی که از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به کشورمان چشم‌پوشی نمی‌کنند یکی از تاکتیک‌های تبلیغاتی جریان غرب‌گرا در داخل کشورمان بود. خلق دوگانه کاذب و خطرناک «امنیت/ معیشت» به عنوان مقدمه فروپاشی کشور از جمله مواردی است که به شکلی خائنانه در این سال‌ها از سوی اصلاح‌طلبان پی گرفته شده است. 
حمله به توانمندی نظامی کشور، دانش هسته‌ای و گروه‌های مقاومت همسو با جمهوری اسلامی در سراسر منطقه از ثابت‌ترین خطوطی بوده که غرب‌گرایان همواره آن را در دستور کار خود قرار داده‌اند. دستان خالی اوکراین و بدعهدی تکراری غرب بار دیگر نتایج خطرناک این سناریو را به جامعه ایرانی گوشزد کرد. 
 
* افسانه نظم جهانی و نسخه اضمحلال
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افزایش روزافزون قدرت ایالات متحده آمریکا و فقدان رقیبی هم‌سطح، هضم شدن در نظم تجویزی آمریکا که «نظم جهانی» خوانده می‌شد یکی از سرخط‌های ثابت غرب‌گرایان بود. بر مبنای همین نگاه جمهوری اسلامی همواره به عنوان بازیگری که بر استقلال خود و اهداف انقلاب اسلامی تاکید دارد عضو «غیرنرمال» خوانده می‌شد و راه پیشرفت و ارتقای کشور در تبدیل شدن به بازیگری «نرمال» و در چارچوب خوانده می‌شد. طرح کلیدواژه‌هایی همچون «تنش‌زدایی» برای قدرت‌زدایی از ایران و محدود کردن اهرم‌های قدرت کشورمان در چنین فضایی پی گرفته شد. با این حال آنچه در وقایع اخیر اوکراین بخوبی به چشم آمد آن بود که قدرت‌های جهانی به مهم‌ترین مؤتلفان خود نیز که برای عضویت در این نظم جهانی تلاش می‌کنند کمترین کمکی نمی‌کنند. سرنوشت کی‌یف برای تهران‌نشینانی که با اوهام تبدیل شدن ایران به بازیگری نرمال در نظم آمریکایی جهان، به دنبال از میان برداشتن اهرم‌های قدرت کشورمان بودند، قابی عبرت‌آموز و البته پرهزینه است. 
***
    اصلاح طلبان؛ از نه غزه نه لبنان تا جانم فدای اوکراین  
درگیری‌های 48ساعت اخیر در اوکراین بار دیگر استانداردهای دوگانه اصلاح‌طلبان را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار داد. جریانی که به عنوان سمبل غرب‌گرایی در داخل ایران شناخته می‌شود و همواره تا جایی که توان داشته مسیر اوکراینیزه کردن ایران را پی گرفته بود، با نخستین آتشی که بین مسکو و کی‌یف رد و بدل شد بار دیگر در قامت صاحب عزای این نزاع حاضر شده و دیگر جریانات را متهم به حمایت از جنگ‌افروزی می‌کند.  هرچند کمترین ردی از همدردی اصلاح‌طلبان با اوکراین به عنوان نماینده غرب را نمی‌توان در فجایعی همچون جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و رژیم آل‌سعود در یمن مشاهده کرد اما آنچه در این میان بیش از همه به چشم می‌آید تشابه سیاست‌های این جریان با حکام فعلی اوکراین است. فروپاشی این روزهای کی‌یف می‌توانست نسخه‌ای باشد که اصلاح‌طلبان در چند دهه گذشته همواره برای تهران تجویز کرده بودند.

Page Generated in 0/0061 sec