فرزانه دانایی: از زمانی که بحران اوکراین به موضوع امنیتی روز دنیا تبدیل و حملات نظامی روسیه علیه خاک این کشور آغاز شد، سوالی که همواره از مسؤولان اروپایی و آمریکایی در جلسات مطبوعاتی پرسیده میشود، این است: چرا ناتو و آمریکا پشت اوکراین را خالی کرده و به حمایت از این کشور در برابر حملات روسیه نپرداختند؟ چندی پیش «بوریس جانسون» در برابر همین سوال که توسط یکی از خبرنگاران اوکراینی احساساتی در جلسه مطبوعاتیاش مطرح شد، قرار گرفت. نخستوزیر انگلستان بیان کرد: «ما نمیتوانیم در اوکراین منطقه پرواز ممنوع اعلام کنیم، زیرا این کار مستلزم بردن نیرو به منطقه و درگیر شدن با نیروهای روس است». بایدن نیز در برابر همین سوال به این مساله اکتفا کرد که بگوید در حال حاضر آمریکا برنامهای ندارد با روسیه وارد نبرد نظامی شود.
سالها تلاش اوکراین برای عضویت در اتحادیه اروپایی و تبدیل شدن به عضوی از ناتو با اقدامات تهاجمی روسیه علیه این کشور با شکست روبهرو شد. اعضای ناتو غیر از اینکه نشان دادهاند تمایلی برای مقابله با روسیه در همسایگی خود ندارند، حالا گویی صحبتهای امانوئل مکرون در طول چند سال گذشته و تاکید او بر اینکه ناتو نمیتواند از اروپا در برابر تهدیدات خارجی حفاظت کند را تایید کردهاند.
ماجرای درگیری آمریکا با کشورهای اروپایی بر سر بودجه ناتو، از مدتها پیش آغاز شده بود. در دولت دونالد ترامپ این اختلافات در برخی جلسات مهم به درگیری لفظی بین ترامپ و آنگلا مرکل و امانوئل مکرون نیز انجامید. ترامپ اعتقاد داشت اروپاییها سهم مناسب و پیشبینیشده خود از بودجه ناتو را نمیپردازند و بار مسؤولیت حفاظت از اروپا تنها بر دوش آمریکا افتاده و هزینه آن از مالیاتدهندگان آمریکایی دریافت میشود. ترامپ در آن زمان از کشورهای اروپایی بویژه آلمان خواست سهم خود در ناتو و مسؤولیت خود برای افزایش قدرت ناتو را پذیرفته و به تعهدات خود در این زمینه عمل کنند.
کشورهای اروپایی که بشدت از اقدامات آمریکا بویژه دولت دونالد ترامپ در هراس بودند و آن را دولت قابل اتکا برای شرایط سخت و بحرانی نمیدانستند، به سمت ایده تشکیل ارتش اروپایی رفتند. این ایده را امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در قالب مساله ناتوی اروپایی طی چندین جلسه گفتوگو و رایزنی با رهبران این اتحادیه مطرح کرد. اروپاییها بر این باور بودند شاید بزودی مجبور باشند بدون توجه به خواسته آمریکا خود با ایجاد نیروی نظامی، از منافع خود در دنیا حفاظت کنند.
زمانی که مساله تهدیدات روسیه علیه اوکراین مطرح شد، بسیاری از کشورها اعتقاد داشتند آمریکا و اتحادیه اروپایی به خاطر رویارویی قاطعانه با روسیه، به سرعت زمینه برای الحاق اوکراین به ناتو را فراهم میکنند. مسؤولان اوکراینی حتی امیدوار شده بودند پس از سالها، درخواستشان برای ملحق شدن به اتحادیه اروپایی نیز به سرعت و با روندی بسیار سریعتر از پیوستن سایر کشورها، در اتحادیه اروپایی موردنظر قرار گرفته و به تصویب اعضای این اتحادیه برسد. با این حال هم ناتو و هم آمریکا بعد از حمله روسیه به اوکراین، این کشور را تنها گذاشته و حاضر نشدند درباره عضویت اوکراین در ناتو تصمیمی قاطع و محکم بگیرند. به نظر میرسد همین جاست که میتوان مساله افول آمریکا و ناتو را در بحرانهای بینالمللی بخوبی مشاهده کرد. آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپایی به دلیل نگرانیهای امنیتی و اقتصادی خود حاضر به رویارویی با روسیه و درگیر شدن در جنگی که میتواند آنها را برای دههها به خود مشغول کند، نشدهاند.
درگیر نشدن ناتو در این مساله البته پیامهایی را برای کشورهای اروپایی نیز با خود به همراه دارد. آمریکا میتوانست با درگیر کردن ناتو در مساله اوکراین، این وعده و امیدواری را به کشورهای اروپایی بدهد که در شرایطی که مورد تهدید قرار گیرند، ناتو میتواند از آنها حمایت و حفاظت کند بنابراین بهتر است سهم خود از بودجه ناتو را بخوبی پرداخت کنند. پا پس کشیدن ناتو از این بحران اما نشان داد اروپاییان باید بیش از پیش به فکر منافع خود بوده و به هر ترتیب ممکن ارتش اروپایی را برای حفاظت از خود راهاندازی کرده و فاصله خود با آمریکا و منافع این کشور در سراسر جهان را بیشتر کنند. تا قبلاز بحران و جنگ در اوکراین کسی تصور نمیکرد سرنوشت و آینده ناتو به این شدت در مساله افول آمریکا حل شده باشد. ترس آمریکا و ناتو برای رویارویی با روسیه در اوکراین نشان داد ناتو آن غول نظامی بزرگ و مجهز و قدرتمند برای برخورد با دشمنان غرب نیست و تنها پوستهای از آن باقی مانده است. مساله امنیت در اروپا این روزها بیشتر از هر چیز دیگری باید به گفتوگوها و همفکریهای اروپایی منوط شود، زیرا مشخص شده است آمریکا نه توان نظامی لازم و نه تمایل سیاسی کافی را برای حفاظت از منافع اروپا در کل دنیا در اختیار ندارد.