printlogo


کد خبر: 246697تاریخ: 1400/12/17 00:00
بررسی همه اتفاقاتی که کار پرسپولیس را به امروز کشاند
فرش قرمز برای ناکامی

مهدی طاهرخانی: دلیل بهت و حیرت و متعاقب آن خشم هواداران پرسپولیس کاملا روشن است؛ در محاسبات خود تصور می‌کردند تیم رونده و خوب امیر قلعه‌نویی که حقیقتا در طول 90 دقیقه موقعیت‌های بهتری را نسبت به استقلال مهیا ساخت، در آزادی، دست‌کم یک مساوی از آبی‌ها می‌گیرد و سپس خودشان در آبادان موفق به شکست نفت می‌شوند. 
آن محاسبات به بدترین شکل ممکن کاملا وارونه از آب درآمد؛ استقلال بازی را با پنالتی دقایق پایانی برد و در آن سو تیم منصوریان دست به شگفتی زد و با ۲ گل قرمزها را شکست داد. این دست باخت‌ها غربال خوبی است برای شناخت جامعه هواداری؛ آنهایی که حقیقتا در هر موقعیتی هوادار هستند و آن افرادی که شریک روزهای خوشی‌اند و به محض فرا  رسیدن چنین روزهایی، شعار «حیا کن رها کن» سر می‌دهند. 
یک دهه قبل همین تفکر سال‌ها بی‌جامی طولانی‌مدت را برای قرمزها به ارمغان آورد. بسیاری آمدند و رفتند و تنها این برانکو بود که توانست همه را زیر بیرق خود متحد سازد. پاسخ به این سوال که سرانجام در این کورس کدام تیم قهرمان می‌شود آسان نیست، حتی با پیش افتادن 6 امتیازی آبی‌ها؛ چرا که یک داربی مهم باقی مانده و حالا یحیی برخلاف سال‌های قبل، مساوی در آن را نمی‌تواند نتیجه مطلوب بداند. 
 
* چرا ناگهان این شوک به قرمزها وارد شد؟
گل‌محمدی بعد از قهرمانی ۲ سال نخست و سپس نایب‌قهرمانی آسیا، تصور می‌کرد برای سال سوم کار نسبتا آسان‌تری را پیش رو دارد اما بعد از جدا شدن ۳ بازیکن اصلی به هر دلیلی اکثر خریدهای جدید او نتوانستند با تاکتیک پرسپولیس هماهنگ شوند. چه کسی می‌تواند بگوید علی نعمتی و ابراهیمی مدافعان ضعیفی هستند؟ اسدی هافبک دفاعی خوبی نیست یا پاکدل هیچ خطری برای مدافعان ندارد؟ آنها همگی پیش از این کیفیت خود را نشان داده بودند و مساله مهم این بود که موفق نشدند خودشان را با پرسپولیس وفق دهند. احتمالا اسدی اگر در تیمی مثل سپاهان بود شاید حالا ستون به حساب می‌آمد اما آنچه پرسپولیس از زمان برانکو بر عهده ۲ هافبک تدافعی‌اش گذاشته، منافات زیادی با فوتبال اسدی دارد. او نوع بازی و حرکاتش چه شباهتی به نوراللهی دارد؟ یا به همین سرلک؟ شاید همین اسدی در گل‌گهر با قلعه‌نویی مبدل به بهترین هافبک دفاعی لیگ شود. اما باید پذیرفت جنسی که پرسپولیس می‌خواهد در او یافت نمی‌شود و شاید حضورش در دفاع آخر کمک بیشتری به طرفین می‌کرد ولی خودش نیمکت را به این پست ترجیح می‌دهد. برخلاف مرتضی پورعلی‌گنجی که اصراری به حفظ پست نداشت و سعادتمند شد. 
 
* این لک متزلزل
اما درباره حامد لک چه می‌شود گفت؟ او چگونه طی چند نمایش اعجاب‌آمیز پرسپولیس را به فینال آسیا برد؟ او چگونه فصل قبل کمترین گل را دریافت کرد؟ حالا چه بلایی بر سر همان حامد لک آمده است؟ آیا او فصل قبل اشتباه نمی‌کرد؟ بدون‌شک در بهترین روزهایش هم گه‌گاه به واسطه بازی ضعیف با پا چند گاف بسیار بد می‌داد اما از خوش‌شانسی‌اش آن توپ‌ها گل نمی‌شد، پرسپولیس در ادامه می‌برد و حساسیت آنچنانی روی این گلر نبود. البته چند توپ خوب را هم می‌گرفت تا کسی آن چند اشتباه را بعدا به یاد نیاورد. با این وجود امسال چندین اشتباه متوالی در ضربات ایستگاهی از او سر زد که معروف‌ترینش مصاف با گل‌گهر بود. خیلی از هواداران پرسپولیس از دست دادن آن ۲ امتیاز را گردن او می‌اندازند. حامد لک از لحاظ روحی به بدترین نقطه ممکن رسید. یحیی پیشنهاد تمدید قرارداد را داد تا او دلخوری نیم‌فصل را فراموش کند، چرا که متوجه شد کادر فنی یک ماه مخفیانه به دنبال بازگرداندن ولو قرضی و موقت بیرانوند از پرتغال بودند که به هر دلیلی این انتقال به سرانجام نرسید. تمدید با لک آخرین راهکاری بود که به ذهن یحیی رسید تا اینگونه گلر اول تیمش را برای بازی‌های باقی مانده از لحاظ روحی آماده کند اما این هم جواب نداد. او در سیرجان چند اشتباه مهلک کرد که یکی از آنها تبدیل به گل شد. بعد از شکست در بازگرداندن بیرو، احمد گوهری انتخاب داوود فنایی برای پرسپولیس بود. گوهری 26 ساله است و نمی‌شود به او لقب جوان و بی‌تجربه داد. با این وجود در همان بازی با مس رفسنجان او هم چند بار متوالی در گرفتن توپ‌های ساده اشتباه کرد که طبیعتا این لغزش‌ها ربطی به داشته فنی طرف ندارد. او زیر فشار فراوان بود و تصور می‌کرد آینده‌اش به همین تک‌بازی بستگی دارد؛ فشار کشنده‌ای که موجب شد از آن آزمون با نمره مردودی بیرون بیاید. آیا اگر او در آبادان درون دروازه قرار می‌گرفت می‌توانست بهتر از بازی با مس باشد؟ من می‌گویم بعید است. یحیی سرانجام تصمیم گرفت مجددا به لک اعتماد کند اما حامد لک با آن گل باور نکردنی، نشان داد نه تمرینات فنایی و نه راهکارهای روحی- روانی یحیی، نتوانسته برای او راه علاج باشد. 
اشتباه بزرگ و اولیه را مجید صدری مرتکب شد که با پرداخت مبلغ کم به رادو، موجب خروج همیشگی او شد و سپس یحیی و مدیریت تازه که با دیدن سقوط لک، سراغ گلر خوب خارجی ولو برای نیم‌فصل نرفتند. حالا پرسپولیس مانده و ۲ گلری که به خودی خود دروازه‌بانان بدی نیستند اما فشار وحشتناک این روزها از آنان مردان غیرقابل اعتمادی ساخته است. 
 
* عدم بالانس یعنی این؛ کادر فنی یک میلیون یورویی و بی‌پولی محض
با یوروی 29 هزار تومانی هم حساب کنید، پرسپولیس یک میلیون یورو برای این فصل هزینه کادر فنی‌اش کرده است؛ یک رقم قابل توجه حتی در اشل جهانی. می‌پرسید آیا یحیی و تیمش لیاقت چنین رقمی را دارند؟ من می‌گویم قطعا کارنامه ۲ ساله او موید خیلی از واقعیت‌هاست. نوع بازی پرسپولیس و نمایشی که سراسر احترام به فوتبال است هم دلیلی محکم دیگری برای این رقم است. اما وقتی چنین کادر گران‌قیمتی را می‌بندی باید حتما فکر چاله‌های دیگر تیمت را هم بکنی. پرسپولیس تابستان خریدهای نامطلوب فراوانی انجام داد به طوری که تنها هنانوف 110 هزار دلاری از آن خریدها بتازگی ثابت شده و بقیه منهای رامین رضائیان، چسبیده‌اند به نیمکت. وقتی سیدجلال 40 ساله مجبور است 90 دقیقه فیکس باشد یعنی ۳ خرید یحیی در قلب دفاع حتی رضایت خود او را هم جلب نکرده‌اند. همان‌طور که استقلال موفق شد با خرید آمانوف و مدافع برزیلی و همچنین ۲ خرید خارجی ابتدای فصل (ژستد و یامگا) بلافاصله کمبودها را جبران کند، پرسپولیس هم چاره‌ای نداشت جز این کار. اما کادر فنی 29 میلیارد تومانی هر هفته مرتب مجبور است از نداشته‌ها گله کند و این فرهنگ به بازیکن هم تسری پیدا کرده است؛ غرهایی که بعد از هر برد هم می‌شنویم و این کام هوادار را تلخ می‌کند. در این باشگاه نالیدن به یک سبک زندگی مبدل شده و این اصلا خوب نیست. 
هر مربی سبک و سیاقی دارد اما برانکو هرگز مشکلاتش را اینچنین متوالی فریاد نمی‌زد و می‌دانست چگونه روحیه تیم و همچنین هواداران را که حضورشان روی سکوها واجب بود، بالانس کند. اینها همه آموزه‌هایی بود که امید می‌رفت بعد از برانکو دیگران هم از آن درس بگیرند. 
 
* اعتماد، آخرین سنگر
9 هفته از لیگ باقی مانده که حساس‌ترین آن یک داربی سرنوشت‌ساز است. با توجه به فاصله 6 امتیازی و نوع بازی‌های استقلال که برای پیروزی تا ثانیه آخر تلاش می‌کند و گلر کم‌اشتباهی که درون دروازه‌اش می‌بیند، حقیقتا کار یحیی برای تکرار قهرمانی سخت است اما ناممکن نیست. دشوار است اما ناشدنی نیست. با توجه به بسته بودن درهای ورزشگاه که بعید است تا ته فصل باز شود، هواداران در فضای مجازی ۲ راه پیش رو دارند؛ یا همانند یحیی که به قول پروین هر وقت پیچ تلویزیون را روشن می‌کنی به خاطر بی‌پولی در حال ناله است (نقل به مضمون) شروع به غر زدن کنند و بگویند فلانی باید اخراج شود و یک مربی خوب خارجی بیاید یا در این 9 هفته با هر نتیجه‌ای، دست‌کم تا روزی که روی کاغذ شانس قهرمانی وجود دارد، از این مجموعه حمایت کنند. یحیی مربی خوبی برای پرسپولیس بوده و شخصا ترجیح می‌دهم حتی در صورت قهرمان نشدن، باز هم در پرسپولیس بماند اما رفتن او صرفا به منزله بازگشت دایی و درخشان نیست. با یک میلیون یورو می‌شود حتی همان برانکو را آورد. اما یادمان نرود حمایت در روزهای سخت نامش هواداری است، اگرنه در روزهایی که جام پشت جام توسط برانکو و یحیی می‌آمد، هوادار بودن از عهده تیر چراغ برق به رنگ قرمز مزین شده هم برمی‌آمد. 
یحیی باید در نوع خریدهایش، از بازاری که شایعه شده فقط ترجیح می‌دهد از آن بازیکن بگیرد و مسائل دیگر، تجدیدنظر کند. او بهترین مربی ایرانی همه سال‌های اخیر پرسپولیس بوده و حیف است افتخاراتش را با یک مشت شایعه تایید نشده تاخت بزند. 

Page Generated in 0/0057 sec