سؤال:
سلام جناب آقای مشاور! متوحشی هستم که در راس هرم غذایی قرار دارم و همه چیز را میخورم و همه را میکشم و از هیچکس نمیترسم. اما اخیرا از فاصله دور کلمهای به نام موشک ذوالفقار شنیدم. من موش زیاد خوردهام و از کوچک و بزرگش نمیترسم اما قسمت دوم کلمه حقیر را دچار شبافکاری کرده. یعنی شبها از خواب میپرم و فکر میکنم. برای رهایی از آن ترس دور خودم را دیوار کشیدم اما نگاه به درش که میکنم خیلی خیلی میترسم.
پاسخ:
متوحش گرامی! مشخص است که شما از خاطرهای وحشتناک در ضمیر ناخودآگاه رنج میبرید. تنها راه علاج شما این است که با وحشت خود روبهرو شوید. بروید چنگ و دندانی نشان دهید و زوزهای بکشید ببینیم چه میشود.
سؤال:
با تشکر از راهنمایی شما، میدانید که این متد بسیار خطرناک است. آیا از نتیجه آن مطمئن هستید؟
پاسخ:
بنده در تمام پروندههایی که بیمار از ترس در ضمیر ناخودآگاه رنج میبرده همین تجویز را ارائه کردم. مثلا به بیماری که از شیر میترسید توصیه کردم سرش را تا گردن وارد دهان شیر کند و به بیماری که از آب میترسید توصیه کردم با هلیکوپتر بپرد وسط دریای مدیترانه.
سؤال:
ضمن تشکر و قدردانی از شما پزشک با تجربه آیا برای دو بیمار قبل بهبودی حاصل شد؟
پاسخ:
متاسفانه اطلاع زیادی از آن دو بیمار در دسترس نیست اما قطعا در بهبودی کامل به سر میبرند چون اگر بهبودی حاصل نمیشد قطعا برای پس گرفتن پول ویزیت به مطب بنده سر میزدند.