روزی پدر شنگول، منگول و حبه انگور برای بازدید از عملیات جنگی به اوکراین رفت و به بچهها سفارش کرد اگر آن اطراف آمریکایی دیدند، طوری او را بزنند که عینالاسد بیاید جلوی چشمش. وقتی بابای بچه رفت، یک جنگنده آمریکایی به توصیه ترامپ با پرچم چینی وارد حریم هوایی اوکراین شد.
شنگول که همیشه عادت داشت اِفاِف خانه را خودش جواب بدهد، با جنگنده اف۲۲ تماس گرفت و پرسید: «کیه؟» خلبان گفت: «منم منم چین، چین»
شنگول جواب داد: «دروغگو، اگه چین چینی پس قوطیت کجاست؟» و همگی زدند زیر خنده
خلبان متوجه شد با بچههای زمانه طرف است و با اشاره به پرچم چین، از آنها سوال کرد که در مدرسه به آنها چی یاد میدهند!
شنگول هم کم نیاورد و به خلبان حالی کرد احتمالا پرچم را با چسب چینی چسباندهاند و باد آن را کنده و از زیر آن آرم اف22 USA تابلو شده. خلبان که دید گند زده، دو بادام درختی به چشمهایش چسباند و دوباره وارد حریم هوایی اوکراین شد. این بار منگول پرسید: کیه؟ خلبان چشمهایش را از دو طرف با انگشت کشید و گفت: «کورید؟ بادومارو نمیبینید؟ بچههای تخس گول نخور، اومدم بین باباتون و چین رو به هم بزنم تا عمو آمریکا همیشه ابرقدرت بمونه.»
منگول به حبه انگور دستور توقف عملیات شلیک را داد و گفت:
«کاری باهاش نداشته باشین، دو دقیقه دیگه به خاطر نداشتن
دید کافی خودش سقوط میکنه».