زهره فلاحزاده: پنجشنبه گذشته خبرسازترین روز فوتبالی در سال جدید بود. جایی که سرانجام حکم کمیته انضباطی درباره حواشی داربی نودوهشتم پایتخت که ۲۶ اسفندماه سال گذشته برگزار شد، صادر شد. در این حکم یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس به دلیل هل دادن و فحاشی به داور مسابقه علاوه بر جریمه نقدی، به ۶ جلسه (۴ جلسه قطعی و ۲ جلسه تعلیقی) محرومیت و بهزاد غلامپور، مربی استقلال به دلیل بدرفتاری با بازیکن حریف به یک جلسه محرومیت در لیگ برتر محکوم شدند.
نکته جالب اینکه پس از صدور رای هم باشگاه استقلال طی بیانیهای اعتراض خود را نسبت به کم بودن مدت محرومیت سرمربی رقیب اعلام کرد و هم باشگاه پرسپولیس نسبت به اینکه سرپرست فدراسیون پیشکسوت استقلال است و مربی آنها اصلا داور را هل نداده و این حکم منصفانه نیست، اعتراض کرده است.
در بیانیه ۲ باشگاه اتهامات سنگینی دیده میشود که ۲ طرف به یکدیگر وارد کردهاند. اینکه چه بر سر فوتبال ما آمده که باید به طور متوالی بیانیههای عجیب و غریب باشگاهها را ببینیم، سوالی است که جوابش را در دل خود دارد.
شاید بهتر است بیش از هر زمان دیگر از کنفدراسیون فوتبال آسیا تشکر کنیم که سرخابیها را از لیگ قهرمانان آسیا کنار گذاشته است. تیمهایی که رفتارهای آماتور از خود بروز میدهند، بدونشک جایی در بین حرفهایها ندارند.
در تیمهای بزرگ آسیا، حتی تیمهای عربی حوزه خلیجفارس هم چنین رفتارهایی را شاهد نیستیم. تیمهای ایرانی زمانی که درون زمین حرفی برای گفتن ندارند، در بیانیههایشان حراف میشوند و مجیزگو.
در این فصل به قدری شاهد بیانیه باشگاهها بویژه در ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس هستیم که اگر روابط عمومیهای آنها وقت بیشتری داشته باشند، میتوانند رکورد بیانیهنویسی را هم در تاریخ لیگ برتر بشکنند.
کار به جایی رسیده که دیگر نمیتوان گفت باشگاههای ایرانی به دنبال فرهنگسازی هستند بلکه آنها در حال حاضر متخصص برهم زدن آرامش تیم خود و درگیر کردن هواداران تیمها با یکدیگر هستند. باشگاههای استقلال و پرسپولیس دیگر نمیتوانند احترام گذاشتن به رقیب را برای هوادارانشان معنا کنند و حتی این هواداران هستند که از بیانیهنویسیهای پر از کینه، دشمنی و توهین باشگاهشان به ستوه آمده و این مساله را رفتار بچگانه و دور از شأن تیمهای بزرگ خود میدانند.
در لیگی که هواداران تیمها، فوتبال زیبا را باید در خواب ببینند و در هوشیاری باید درگیریهای داخل و خارج از زمین را مشاهده کنند، هیچ توقعی نمیرود که پیشرفتی در حرفهای شدن فوتبالمان آن هم در آستانه جامجهانی قطر داشته باشیم.
بهتر است کمیته انضباطی در این مورد بیش از هر مورد دیگر ورود و روابط عمومی ۲ باشگاه را خلع سلاح کند. فصل بیستویکم در حال اتمام است اما هنوز درباره انتشار بیانیههای گاه و بیگاه تیمها قانونی در نظر گرفته نشده است. شاید یک بار برای همیشه باید برخورد سنگینی با باشگاهها صورت گیرد تا شاهد بیانیهها و درگیریهای دیگر نباشیم.
***
لیگ برتر فوتبال یا لیگ برتر بیانیهنویسها؟
بازار بیانیهنویسی در فوتبال ایران داغتر از همیشه شده و به نظر میرسد فدراسیون فوتبال باید فکری عاجل برای این اتفاق کند. این روزها فعالترین بخش در باشگاههای فوتبال ایران بخش رسانهای آنهاست و هر روز شاهدیم آنها نسبت به اتفاقات رخ داده در فوتبال واکنش نشان میدهند. فقط کافی است فدراسیون فوتبال یا کمیتههایش تصمیمی بگیرند، آن وقت است که شاهد حمله بیانیهنویسهای لیگ برتر به این کمیتهها هستیم. این بخشها در باشگاهها آنقدر فعال کار میکنند که نقش آنها حتی از تیم درون زمینشان هم پررنگتر است. برخی باشگاهها از ابتدای فصل در بیانیهنویسی صدرنشین هستند اما تیم درون زمینشان آنقدر پررنگ کار نکرده و حتی نتایج قابل توجهی نگرفته است. ظاهرا مدیران باشگاهها و تفکرات مدیریتی به این سمت و سو رفته که هر چقدر سر و صدای آنها در رسانهها و فضای مجازی بیشتر باشد، موفقترند. برخی باشگاهها در فوتبال ایران در تمام شبکههای اجتماعی برای رساندن اعتراض خود به گوش مسؤولان یا دلخوش کردن هوادارانشان فعالیت میکنند و همین مساله باعث شده یک باشگاه بیسر و صدا مثل پیکان هم همین رویه را در پیش گرفته و اعتراضهای خود را نشان دهد یا باشگاهی مثل خلیجفارس ماهشهر هم اقدام به صدور بیانیه کند.
در واقع این روزها بیشتر از اینکه تیمها در زمین برای کسب نتیجه تلاش کنند، سعی دارند در بیرون زمین از خجالت هم دربیایند و با صدور بیانیههای فراوان رضایت هوادارانشان را نه در مستطیل سبز، بلکه در خارج از زمین جلب کنند. هر چه بیانیه تند و تیزتر و پرکنایهتر، جلب رضایت هوادار بیشتر. شاید اگر باشگاهها نصف این انرژی را در زمین میگذاشتند، شاهد بازیهای بهتر و باکیفیتتری بودیم اما اکنون آنها کیفیت را در صدور بیانیه میدانند، نه در نمایش درون زمین. آیا این شیوه فعالیت باشگاهها در لیگی که حرفهای نامگذاری شده، کمکی به فوتبال ایران میکند؟ همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که کمیتههای اخلاق و انضباطی بارها با صدور اطلاعیه از برخورد با بیانیهدهندگان و توهینکنندگان خبر دادهاند اما این تهدیدها در حد همان بیانیه و اطلاعیه و حرف بوده و خبری از برخورد در واقعیت نیست. انتظار میرود فدراسیون فوتبال و کمیتههای انضباطی و اخلاق به شکلی با این رفتار باشگاهها برخورد کنند که نوع تفکر در فوتبال کشور بویژه در سطح اول تغییر کرده و همه باشگاهها بیشتر روی مسائل فنی تمرکز کنند تا بیانیهنویسی و زورآزمایی در فضای رسانهای.