printlogo


کد خبر: 247351تاریخ: 1401/1/20 00:00
بررسی نقش غیرت دینی و باورهای الهی بر حرکت دانشمندان هسته‌ای کشور به مناسبت روز ملی فناوری هسته‌ای
از هسته اتم تا خدا
پیشرفت‌های ایران در فناوری هسته‌ای محصول غیرت دینی است دانشمندان هسته‌ای این فناوری را نه تنها با نگاه ملی، بلکه به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف اسلامی و ارتقای جایگاه امت اسلام می‌نگرند

بیستم فروردین‌ 1385 روزی بود که دانشمندان ایرانی موفق به تکمیل کامل چرخه سوخت هسته‌ای و وارد کردن ایران به جمع معدود کشورهای دارنده چرخه کامل این سوخت شدند. از آن روز 16 سال می‌گذرد و صنعت هسته‌ای کشور فراز و فرودهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. در این سال‌های تحریم و فشار، دانشمندان جوانی در این کشور همچون ستاره در آسمان علم و فناوری درخشیدند که انگیزه آنها صرفا پیشبرد علم و فناوری در کشور نبود، بلکه اهداف و دغدغه‌های الهی آنها را وامی‌داشت از هیچ تلاش و مجاهدتی برای پیشبرد این صنعت مهم و راهبردی دریغ نکنند و حتی جان خود را بر سر این راه بگذارند. رهبر حکیم انقلاب سال 92 در همین زمینه فرمودند: «شهدای هسته‌ای، در راه خدا شهید شدند، در راه پیشرفت اسلام شهید شدند. مساله اینها فقط این نیست که حالا ما یک ملتی هستیم و می‌خواهیم از فلان کشور و فلان دولت عقب نمانیم، لذا وارد عرصه علمی شده‌ایم؛ [البته] این هست [اما] به ‌اضافه یک چیزی از این مهم‌تر و آن این است که ما با این حرکت علمىِ خودمان، داریم اسلام را سربلند می‌کنیم، نظام اسلامی را آبرومند می‌کنیم». غیرت دینی عنصری مشترک در بین تمام شهدا و دانشمندان معتقد و مجاهد هسته‌ای کشور بود که آخرین جلوه و مصداق آن شهید بزرگوار دکتر محسن فخری‌زاده بود که علاوه بر فناوری هسته‌ای در حکمت و معنویت نیز غور فراوان داشت. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب «شهادت این دانشمندان برجسته در راه آرمان‌های بلند و الهی، به کشور، انقلاب اسلامی، ملت ایران و محیط علمی آبرو بخشید و آنان با این شهادت، به بالاترین رتبه از ارزش‌های معنوی دست یافتند». در گفتارهایی با دکتر خسروپناه، سرکار خانم بلوری همسر شهید احمدی روشن و حامد فخری‌زاده فرزند شهید فخری‌زاده به بررسی این موضوع پرداختیم.

***

 آقای خسروپناه! شهدای هسته‌ای ما در چند دهه اخیر توانستند پیشرفت‌های چشم‌گیری در حوزه هسته‌ای برای کشور به ارمغان آورند. نیروی محرکه دانشمندان هسته‌ای ما برای این همه مجاهدت و تلاش بی‌وقفه برای پیشبرد این صنعت و همچنین ابعاد و نتایج این پیشرفت‌ها برای اقتدار کشور و بهبود حکمرانی چه بوده است؟ 
دانشمندان هسته‌ای در حکمرانی علم و فناوری نقش مهمی داشتند. من بارها عرض کردم امروز کشور ما بشدت نیاز به حکمرانی علم و فناوری،  تعلیم و تربیت، فضای مجازی و مانند آنها دارد. 
حکمرانی علم و فناوری یکی از اقسام حکمرانی‌هاست که در پیشرفت الگوی اسلامی نقش بسزایی دارد. حکمرانی علم و فناوری فرآیندی است که از سیاست‌گذاری علم و فناوری شروع می‌شود و به تنظیم‌گری که عبارت است از قانونگذاری، ساختارسازی، گفتمان‌سازی و اعمال قوانین و رصد و ارزیابی و در نهایت خدمات عمومی در حوزه علم و فناوری، ختم می‌شود. این یک امر بسیار جدی است و امروز با بحث جدی در حکمرانی علم و فناوری رو به رو هستیم. در تمام دنیا مدت‌هاست کلاس‌ها را حضوری کردند، در ایران با اینکه دستور صریح رئیس‌جمهور و وزیر کشور بر حضوری کردن کلاس‌هاست اما وزارت علوم با حضوری شدن دانشگاه‌های دولتی مخالفت می‌کند. این ضعف حکمرانی است که در وزارت علوم وجود دارد و این ضعف حکمرانی اجازه پیشرفت و تمدن را نخواهد داد. اینکه مسؤولان وزارت علوم از پیشرفت علم و فناوری و تمدن نوین اسلامی دم بزنند اما در عمل خلاف این مدل حکمرانی عمل کنند، کارها پیش نمی‌رود. 
شهدای هسته‌ای ما در حکمرانی علم و فناوری نقش داشتند و اینها باید الگو باشند. اینکه فقط عکس این شهدا را در نهادهای علمی نصب کنیم اما از مدل حکمرانی آنان استفاده نکنیم، ضعف بزرگی است. 
مهم‌ترین ویژگی شهید فخری‌زاده این بود که میان حکمت و معرفت پیوند برقرار کرده بود و یک مدل حکمرانی علم و فناوری را به جامعه علمی ارائه داد. 
 مردم ما قبل از شهادت شهید دکتر فخری‌زاده اصلا ایشان را نمی‌شناختند اما پس از شهادت ایشان متوجه شدند چه عناصر مخلص و دانشمندی در بدنه هسته‌ای و دفاعی ما حضور دارند که حقیقتا معنویت و علم را با یکدیگر پیوند ‌زده‌اند. کمی از روحیات و خلقیات شهید فخری‌زاده و دغدغه‌های ذهنی ایشان بگویید. 
شهید فخری‌زاده مجاهد، صبور و مدبر بود و حکمت را با علم و فناوری پیوند ‌زده بود. ما در جلسات متعددی که با عنوان فلسفه اسلامی و فیزیک خدمت ایشان داشتیم، همواره دغدغه ایشان مبنی بر سریان حکمت در علم و فناوری را مشاهده می‌کردیم. بنابراین باید نهاد حکمرانی علم و فناوری که وزارت علوم است، راه این شهدا را طی کند. به نظر من هنر شهدای هسته‌ای ما فقط این نبود که فناوری و قدرت هسته‌ای را برای کشور ما به ارمغان آوردند، بلکه این عزیزان علاوه بر هدیه پیشرفت هسته‌ای به کشور و نظام، مدل حکمرانی حکمی در علم و فناوری و به عبارتی سریان حکمت در فناوری را جزو دغدغه‌ها و اهداف خود تعیین کرده بودند و در این مسیر تلاش‌های بسیار می‌کردند. این رویکرد نشان از دغدغه دینی یا به تعبیری همان غیرت دینی دارد که حضرت آقا اخیرا به آن اشاره کردند. رهبر معظم انقلاب در جمع مردم قم در سال 98 فرمودند: «نقش غیرت دینی مردم را در این قضیه نباید نادیده گرفت. علت اینکه من روی این تکیه می‌کنم، این است که انسان می‌بیند تبلیغ می‌شود و در واقع تلاش فرهنگی وسیعی انجام می‌گیرد برای اینکه چیز‌هایی که ناشی از غیرت دینی است، به بی‌منطقی و خشونت‌های بی‌منطق متهم کنند. من می‌خواهم عرض کنم که نه، قضیه این جور نیست؛ غیرت دینی، در آنجایی که خودش را نشان می‌دهد و تأثیرگذار است، همراه با عقلانیت است و غیرت دینی اساسا ناشی از بصیرت است که بصیرت یک شعبه‌ای از عقلانیت است و نشان‌دهنده‌ عمق دینداری است و در اغلب موارد این غیرت دینی وقتی شما نگاه می‌کنید، می‌بینید که با عقلانیت همراه است. شخصیت‌هایی که بیشترین غیرت دینی را دارند، اینها غالبا دارای عقلانیت بالا هستند. نمونه‌اش شخص امام بزرگوار؛ اوج غیرت دینی بودند، واقعا هیچ‌کس را ما ندیدیم و نشناختیم که از لحاظ غیرت نسبت به دین و فرهنگ دینی و زندگی دینی و سبک زندگی دینی و احکام دینی مثل امام بزرگوار باشد؛ در عین حال در اوج عقلانیت بودند؛ خردمند، عاقل و دانشمند. خوب است در این مناسبت یادی کنم از فقیه و فیلسوف معاصرمان، مرحوم آیت‌الله مصباح‌یزدی که ایشان هم همین جور بود. ایشان هم انصافا شاگرد شایسته‌ امام بود؛ هم در غیرت دینی در اوج بود و هم در عقلانیت یک فیلسوف به معنای واقعی کلمه بود. قیام نوزدهم دی، ترکیب درخشانی است از غیرت و عقلانیت». شهدای هسته‌ای ما نیز نماد غیرت دینی بودند. 
 به نظر می‌رسد عنصر غیرت دینی مثل یک روح در انسان‌ها و صنف‌های مختلف که دارای ایمان و تقوا هستند متبلور می‌شود و اختصاص به گروه خاصی ندارد.
بله! همین‌طور است. 
غیرت دینی می‌تواند در تمام صنف‌ها و گروه‌های مردم و مسؤولان خود را به نحوی نشان دهد. همین روحانیون عزیزی که اخیرا در صحن مطهر حرم حضرت رضا(ع) مظلومانه به شهادت رسیدند نیز مظهر غیرت دینی بودند، چرا که از فعالان و مجاهدان عرصه‌های فرهنگی و محرومیت‌زدایی بودند که عمر خویش را در راه خدمت به اسلام و مستضعفان و حاشیه‌نشین‌ها صرف کرده بودند.
البته شهادت این عزیزان تبریک دارد، چرا که میهمان حضرت رضا(ع) هستند و با زبان روزه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند اما به هر ترتیب از دست دادن این ۲ روحانی شیعه که همچون شهدای هسته‌ای در پیشبرد اهداف اسلامی مجاهدت‌های فراوان کردند و ۲ روحانی اهل سنت در گنبد کاوس را به خانواده آنان تسلیت عرض می‌کنم. برای جامعه حوزوی شیعه و اهل سنت شهادت این عزیزان ثلمه جبران‌ناپذیری است. واقعه ترور و شهادت روحانیون اهل سنت و شیعه و مجروح شدن یک روحانی شیعه که هم‌اکنون در بیمارستان بستری است، قطعا با هدف اختلاف‌افکنی میان مذاهب شیعه و سنی شکل گرفت و توطئه‌های دیگری که می‌خواهند از آن سوء‌استفاده کنند، لذا می‌خواهم همین‌ جا در بین بحثم نکاتی را عرض کنم که به نظرم نباید از آن غفلت کرد.
نکته اول اینکه چون یک افغان ازبک‌تبار این اقدام را انجام داده، ممکن است برخی نسبت به مهاجران افغان یک رفتار نامعقولی را انجام دهند، لذا باید توجه داشته باشیم افغان‌هایی که وارد ایران شده‌اند، میهمانان ما هستند و نباید با آنها برخورد غیراخلاقی داشته باشیم. به هر حال افغان‌ها و پاکستانی‌ها به خاطر مشکلاتی که دارند وارد کشور ما می‌شوند و نباید یک جنایت تکفیری را به همه این عزیزان تعمیم داد. 
نکته دوم اینکه به نظرم نسبت به ورود این مهاجران دقت لازم به عمل نمی‌آید. متاسفانه همان‌گونه که در حکمرانی فناوری که پیش‌تر عرض کردم دچار معضلاتی هستیم، در حوزه مهاجران هم گرفتار فقدان حکمرانی هستیم. اگر این مهاجران در یک سامانه‌ای ثبت‌نام شوند و حتی به عنوان شهروند برخی از آنها پذیرفته شوند، اشکالی ندارد. برخی از این عزیزان در ایران مشغول خدمت هستند، بویژه در بخش کارگری و کارهای سخت از آنان استفاده می‌شود و باید حتما یک سامانه‌ای تعریف شود و جلوی ورود مهاجرانی را که غیرقانونی وارد می‌شوند گرفت و به همین جهت نیاز به غربالگری اساسی وجود دارد که باید توسط خود افغانستانی‌ها انجام شود. به هر حال یکسری تکفیری به صورت غیرقانونی وارد کشور می‌شوند و شروع به جنایت‌های عدیده‌ای می‌کنند. 
نکته سوم اینکه همان‌گونه که عرض کردم شهید اصلانی و شهید دارایی و روحانی دیگری که در بستر جراحت در بیمارستان است، جزو گروه‌های جهادی بودند. جریان جهادی در کشور یک جریان مظلومی است و دولتمردان هم چندان آنان را هدایت نمی‌کنند. طلاب یا غیر طلاب خودجوش به مناطق حاشیه‌نشین و محروم می‌روند و مشغول خدماتی می‌شوند. شهید اصلانی و شهید دارایی زندگی‌شان را وقف خدمت به مناطق حاشیه‌نشین مشهد کردند. این عزیزان وقتی به مناقطی که تکفیری‌ها حضور دارند می‌رسند و در آنجا فعالیت می‌کنند، در معرض خطر قرار دارند. باید برای عزیزان جهادی دوره‌هایی برگزار شود تا مراقب باشند و بدانند در معرض تهدید جریان‌های تکفیری قرار دارند. از این جهت باید مراقب باشیم و حفاظتی در مقابل این جریان جهادی در نظر بگیریم. 
نکته چهارم اینکه صهیونیست‌ها برای اینکه ضرباتی را که ناشی از اقتدار جمهوری اسلامی است جبران کنند، جریانات تفکیری را حمایت می‌کنند و به نحوی زمینه تفرقه و شیعه‌کشی را ایجاد می‌کنند و این جنایت را انجام می‌دهند، لذا باید حتما به این حادثه به صورت یک سناریو نگاه کرد و ابعاد آن را دید. به نظرم می‌رسد برای مقابله با تکفیری‌هایی که در پاکستان دوره می‌بینند و از مرزهای افغانستان وارد کشور می‌شوند، حتما باید برنامه‌ریزی جدی کرد و همان‌طور که افغان‌های مهاجر شیعه و اهل سنت به عنوان مدافعان حرم در مقابل تکفیری‌ها ایستادند و مقابله کردند، از همین برادران افغان باید کمک گرفت و جریان تکفیری را که وارد کشور می‌شوند غربالگری و با آنها مقابله کرد. امیدواریم با کمک افغان‌های شیعه و اهل سنتی که در مسیر وحدت هستند، بتوانیم یک حرکت مدیریت‌شده‌ای را در چارچوب حکمرانی سامان یافته داشته باشیم و در مقابل جریان تکفیری بایستیم. 
ما باید همان‌گونه که در مساله حکمرانی فناوری به یمن مجاهدت‌های شهدای هسته‌ای و دانشمندان مخلص‌مان پیشرفت‌هایی داشتیم، در سایر حوزه‌های حکمرانی نیز کشور را تقویت و تجهیز کنیم. این حکمرانی منسجم فناوری باعث اقتدار و سرفرازی کشور و حتی امت اسلامی در برابر گردن‌کشی‌های طواغیت غربی خواهد شد که بحمدالله نشانه‌های برجسته‌ای از آن را می‌توانیم امروز در سطح جهان مشاهده کنیم. اینکه دشمنان این نظام و این مردم امروز نمی‌توانند در قبال جمهوری اسلامی نقشه‌های شوم خود را پیش ببرند و آسیب‌های جدی به کشور بزنند، به خاطر تلاش و خون شهدایی همچون شهید فخری‌زاده و امثال او است.
***
غیرت دینیِ شهید احمدی‌روشن، از سپاه قدس تا سازمان انرژی اتمی
فاطمه بلوری*: اولین کاری که آقامصطفی به آن ورود کردند، خدمت در نیروی قدس بود. همه فکر و ذکر مصطفی کمک به مردم مظلوم فلسطین و لبنان بود. مصطفی رسالتش را ایستادگی برابر ظلم آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و کمک به مردم مظلوم لبنان و فلسطین تعریف کرده بود. شهید احمدی‌روشن زمینه‌سازی برای ظهور را در نفی ظلم و استکبارستیزی می‌دید و همین انگیزه، یعنی زمینه‌سازی برای ظهور از طریق خدمت به مستضعفان، انگیزه‌اش برای خدمت در سپاه قدس بود. او توانست در نیروی قدس موشک‌هایی را طراحی کند که مورد تایید قرار گرفت و این از جمله خدمات مصطفی در این نیرو بود. 
بعدها که زمینه کاری مصطفی عوض و وارد سازمان انرژی اتمی شد، همین انگیزه را با خود حفظ کرد. دغدغه او مهدویت و ظهور حضرت حجت(عج) و قدرت‌یابی امت مسلمان بود. در پروژه غنی‌سازی و مسائل فناوری هسته‌ای مشکلات فراوانی وجود داشت، سنگ‌اندازی‌های داخلی و خارجی وجود داشت، اگر هدف مصطفی صرفا یک پروژه شغلی بود خیلی زود باید کار را رها می‌کرد اما می‌گفت من می‌مانم و اینجا را همان‌طور که حضرت آقا می‌خواهند می‌سازم، یعنی ولایتمداری محض، پشتوانه همت‌ و پشتکارش بود. همین ولایتمداری را هم مجرای خدمت به حضرت ولی عصر(عج) می‌دانست. نگاه ایشان به مساله فناوری هسته‌ای، صرفا یک نگاه ملی نبود، بلکه یک نگاه دینی و از سر دغدغه‌های دینی بود. آقامصطفی در جلسات درس اخلاق آیت‌الله خوشوقت شرکت می‌کرد. یک بار از آیت‌الله خوشوقت پرسیده بود ما چگونه می‌توانیم در امر ظهور موثر باشیم؟ چطور می‌توانیم به سهم خود در تعجیل ظهور موثر واقع شویم؟ آیت‌الله خوشوقت فرموده بودند بستگی به کار شما در نطنز دارد. همین پرسش نشان می‌دهد چقدر دغدغه مساله ظهور و خدمت به حضرت حجت(عج) را داشت و کار را زمینه‌ای برای این خدمت می‌دید. 
وقتی افق دید اینگونه باشد که شما کارگزار حکومت دینی هستید و حکومت دینی زمینه‌ساز و مقدمه ظهور حکومت مهدوی است، آن وقت افق خدمت و کار شما از سطح ملی و شغلی فراتر می‌رود و کار خود را خدمت به ظهور امام زمان(عج) تصور می‌کنید؛ موضوعی که کاملا در آقامصطفی مشهود بود. به صراحت می‌توان نیروی محرکه شهید احمدی‌روشن برای همه مجاهدت‌های کاری و علمی را همین اعتقاد دینی، همین غیرت دینی و همین مبانی اعتقادی عنوان کرد. 
این نیروی محرک نیز یک پشتوانه فکری و علمی داشت. آقامصطفی از ابتدای کودکی چون متولد سال 58 بود، در سیر انقلاب قرار گرفت؛ عمویش مفقودالاثر است و پدر هم از رزمندگان دفاع مقدس. آقامصطفی تعریف می‌کرد چگونه در کودکی با پدر در تشییع پیکر شهدا شرکت می‌کرده و این چه اثرات فکری و اعتقادی بر او داشته است. خانواده آقامصطفی همدانی هستند و به علت نزدیکی این استان به غرب کشور کاملا با مسائل جنگ درگیر بودند و حتی مادر ایشان تعریف می‌کند زمانی در بمباران‌ها مجبور شده‌اند به کوه‌های اطراف پناه ببرند. همه اینها در روحیه مصطفی اثر گذاشته و باعث شده بود روحیه ظلم‌ستیز پیدا کند. بعدها هم در دوران مدرسه یکی از دوستانش شهید می‌شود که اثر زیادی بر روحیه‌اش داشت. همین‌ها باعث شده بود مصطفی از همان ابتدا وارد گفتمان شهادت شود و به زندگی به مثابه یک جهادی که باید به شهادت ختم شود، نگاه کند. 
* همسر شهید احمدی‌روشن

***

شهید فخری‌زاده، سالکی در لباس دانشمند

حامد فخری‌زاده*: یکی از موضوعاتی که همه نزدیکان و دوستانی که با شهید فخری‌زاده کار می‌کردند بر آن صحه می‌گذارند، شخصیت عرفانی ایشان است. ایشان هم در عرفان نظری و هم در عرفان عملی فردی حاذق بود. ایشان نه تنها تفسیر قرآن کار می‌کرد، بلکه تفسیر قرآن درس می‌داد. اینکه می‌گویم عرفان عملی یعنی واقعا توحید، تقوا و اخلاص را در لحظه لحظه زندگی خود به کار می‌بست. شما اگر صحبت‌های ایشان را در موضوعات دینی، اخلاقی و عرفانی ببینید، متوجه عمق این سخنان و نگاه تازه ایشان به این مباحث می‌شوید. ما خودمان فکر می‌کنیم در موضوعات توحیدی، مطالعاتی داشته‌ایم و به فهمی از این موضوعات الهیاتی رسیده‌ایم اما وقتی پای حرف ایشان می‌نشستیم انگار با موضوع تازه‌ای مواجه شده‌ایم. نحوه بیان ایشان و تقریر ایشان نسبت به این موضوعات بسیار متفاوت و نو بود. 
در اینجا خالی از لطف نیست به این موضوع هم اشاره کنم که تقوای شهید فخری‌زاده در موضوع نحوه ارتباط با خانواده نیز خود را نشان می‌داد. ما گاهی در دوره نوجوانی اگر مطلب خاصی را با پدر مطرح می‌کردیم، ایشان می‌گفت شما مگر با بچه‌های دیگری که من پدرشان نیستم چه فرقی می‌کنید؟ اینقدر مراقبت و تقوا نسبت به مسائل از خود نشان می‌دادند. 
یکی از موضوعات اخلاقی دیگر شهید فخری‌زاده، خاکی بودن و تواضع و فروتنی ایشان بود. اگر کسی پدر را به همراه تیم محافظان می‌دید، آنقدر پدر گرم و صمیمی برخورد می‌کرد که شخص فکر می‌کرد ایشان خودش از اعضای تیم محافظت است.  
 شهید فخری‌زاده همان‌قدر که برای جامعه گمنام بود، برای ما هم گمنام بود. اینگونه نبود که ما از جزئیات ارتباطات پدر و مراودات ایشان اطلاع داشته باشیم. همان‌طور که می‌دانید به خاطر ملاحظات امنیتی، پدر هیچ سفر زیارتی خارج از کشور نمی‌توانست برود، هیچ‌وقت نتوانست به حج برود. در سفری که به خوزستان رفته بود، خواهش می‌کند ایشان را به نزدیک‌ترین نقطه به حرم امام حسین(ع) ببرند. به همین خاطر ایشان را به شلمچه می‌برند و ایشان از شلمچه، امام حسین(ع) را زیارت می‌کند.
* فرزند شهید فخری‌زاده

Page Generated in 0/0154 sec