محمدامین علیدوست: سوره اسراء که نام دیگرش أسری است با اشاره به معراج رسول اکرم(ص) آغاز میشود. معراج تجربه حضرت محمدمصطفی(ص) است. محمد(ص) به نمایندگی از بشر، هفت آسمان را پرواز کرده و عوالم آخرت را گشته و بهشت و جهنم را دیده و به سوی عرش خدا رفته و از مرزی که پیش از آن، کسی پیشتر نرفته، محمد(ص) پیشتر رفته و مستقیما با خدا سخن گفته و خداوند از آیات عظمتش به او نشان داده است. از تمام این سفر دراز، فقط یک عبارت کوتاه، در نخستین آیه این سوره، اشارهای درز کرده: لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا؛ تا از آیات خود، نشانش دهیم!
پس از آیه اول که اِخبار از سفری به ظاهر یکشبه اما به ژرفای بینهایت است، بخش دوم سوره آغاز میشود، بخشی که ۷ آیه است و خبری غیبی درباره بنیاسرائیل است. میگوید چنین مقدر شده که شما ۲ بار بر مسجدالاقصی دست یابید و سپس، از آن رانده شوید. هر ۲ بار گردنکشی و بدی میکنید و هر ۲ بار توسط اقوامی مهاجم از آن أرض أقدس رانده میشوید. بار اول گویا گذشته و تمام شده! اما پس از هزاران سال، اکنون آنها برای بار دوم بر مسجدالاقصی سیطره یافتهاند اما هنوز تا رانده شدنشان از آن دیار، مانده!
بخش بعدی سوره با تذکر به عظمت قرآن و اقوم بودن آن برای هدایت خلق آغاز میشود و به آنهایی که به این گنجینه عزیز پشت میکنند وعده عذاب میدهد. سپس به انسان ولنگار هشدار میدهد کارهایش همه طوق گردنش میشود و باید حساب تکتک آنها را پس بدهد. تقدیر انسان نهتنها گریبان خودش، بلکه گریبان سرزمینش را میگیرد. چنانکه فسق آدمیان قریه، باعث هلاکت آن قریه میشود. سپس از دنیاخواهی و بویژه با عجله خواستن دنیا، تحذیر میکند و آن را موجب استقرار شر در زندگی انسان میداند. به عکس آنان که خواستار آخرتند و برای آخرت آباد تلاش میکنند، سعیشان مشکور است.
بخش بعدی سوره چند دستور روشن و صریح است که در صدر آنها احسان به والدین و تواضع به آنها نشسته. سپس توصیه به نیکی به نزدیکان و مساکین و در راه ماندگان کرده و آن را حق آنها دانسته که باید پرداخت شود. پس از توصیه به این احسانها و نیکیها، مرزی در رابطه با آنها ترسیم کرده و گفته در نیکی حد و اندازه نگه دارید و ریخت و پاش نکنید. نه در خوبی کردن مُمسک باشید، نه در دهش بیاندازه و احساسی باشید؛ که داد و دهش بیش از حد نیز از شیطنت است.
توصیه بعدی نترسیدن از فقر است و توصیه بعدی تجنب از زنا و قتل و درازدستی به مال یتیم. سپس توصیه به رعایت عهد و پیمان میکند و سپس اهمیت رعایت عدالت در خرید و فروش را یادآور میشود. سپس حکیمانه اندرز میدهد که هر جا برایتان مجهول بود، توقف کنید و پیاش را نگیرید، چون نسبت به آنچه چشم و گوش و دل شما به دنبال آن است، حساب باید پس دهید. آخرین توصیه این بخش راجع به تواضع و خود را پیاپی در محضر خدا دیدن است: وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحً [اﻹسراء: 37].
پس از این بخش پرحکمت، سوره وارد فضای دیگری میشود و سخن از تسبیح تمام موجودات به میان میآورد، تسبیحی که معنایش برای ما آدمیان گنگ است. سپس به یکی از خواص قرآن اشاره میکند: خاصیت حجاب که مؤمنان قرآنخوان را از کافران ناجنس محافظت میکند.
سپس توصیه میکند مؤمنان در سخن گفتن مراقب زبان خویش باشند چون با سخن نسنجیده، شیطان میان انسانها عداوت و دشمنی به پا میکند.
در شصتمین آیه به رؤیای نبی مکرم اسلام(ص) اشاره میکند و فتنه تاریکی را برای امت اسلام پیشبینی میکند اما تسلی میدهد که در تمام این وقایع کسی از احاطه خدا بیرون نیست.
سپس داستان پُربسامد سجده فرشتگان بر انسان و تمرد شیطان مطرح میشود. در اینجا خداوند به شیطان اعلام میکند دست او را برای تاختن بر بنیآدم و مشارکت در اموال و اولاد و فریفتن آدمیان و به غرور کشاندن آنها باز گذاشته است. شیطان هم وعده افسار کردن آدمیان را داده، جز عدهای قلیل که واقعا عبد خدایند.
سپس داستان دیگری آمده که آن هم زیاد در قرآن تکرار شده: داستان امنیت کاذب ساحلنشینان جسته از خطر که استغاثههای حین توفان خویش را فراموش میکنند. خداوند میگوید نه فقط در میانه دریا و در احاطه توفان، بلکه همواره شما در خطرید و حافظی جز خدا برای شما نیست.
سپس میگوید همانطور که در این دنیا هر کس در پی امامی میرود، در قیامت هم با همان امام محشور و به محشر احضار میشود و هر کس در اینجا کور بوده، در قیامت هم کور محشور میشود.
سپس خط و نشانی برای پیامبر اسلام(ص) کشیده و تهدیدش کرده مبادا در برابر مشرکان ذرهای تسامح به خرج دهد و وعده نصرت به او داده و گفته اگر تهدیدی علیه تو اجرا میکردند، تومار عمر خودشان را در هم میپیچیدیم.
بخش بعدی سوره تشریع نمازهای پنجگانه است و توصیه به ششمین نماز یعنی نافله شب که مصلین را به مقام محمود میرساند. سپس توصیه میکند دست به دعا بردارید و از خدا بخواهید در تکتک لحظات زندگی در راه خدا و با خدا و برای خدا باشید: رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا [اﻹسراء: 80]
سپس قرآن را رحمت و شفای دردهای مؤمنان معرفی میکند و بر حقانیت آن تحدی میکند، یعنی حریف میطلبد که اگر میتوانید مثلش را بیاورید و بیان میدارد شاکلههای بنیآدم مختلف است و هر کس طبق شاکلهاش عمل
میکند.
سپس چند تا از معجزات اقتراحی را که مشرکان درخواست داشتند ذکر میکند و آنها را صِرف بهانهجویی دانسته و به همه آنها پاسخ منفی میدهد. پیامبر(ص) را هم تسلی میدهد که همین که ما میدانیم تو پیامبری، کافی است.
سپس اشارهای به داستان موسی(ع) میکند و اینکه سرنوشت تکذیبکنندگان او جز هلاکت نبود. این قرآن نیز به حق نازل شده و آنها که قدرشناس نعمت قرآنند، وقت شنیدنش به خشوع و سجده میافتند و گریه میکنند.
ختام سوره، توصیه به یاد کردن خداست در قالب اسماء حسنایی که دارد و آیه آخر سوره از زیباترین آیات قرآن است که خدا در مدح خویش گفته: الْحَمْدُ للـهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیرًا [اﻹسراء: 111].
جلد هشتادوششم بحارالانوار از امام صادق(ع) روایت میکند هرکس به خواندن سوره اسراء در شبهای جمعه مقید باشد، از اصحاب حضرت قائم(عج) خواهد شد.