بابک نگاهداری: هفته هنر انقلاب اسلامی که با نام شهید اهل قلم مرتضی آوینی زینت داده شده، فرصتی است برای یادآوری سرمایههای فرهنگی این سرزمین که پس از انقلاب اسلامی شکوفا شدند و هنرمندان بسیاری در تبیین و بازنمایی آن تلاش و مجاهدت کردهاند و کماکان تداوم دارد؛ چنانکه شهید آوینی با دوربین، قلم و بیان شیوای خود گوشههایی از آنها را برای ما و آیندگان بازگو کرد؛ سرمایههای فرهنگی بسیاری که با پوست و استخوان مردم مومن و انقلابی تنیده شده و در جبهههای جنگ حق علیه باطل، چه در دوران دفاعمقدس و چه در عرصههای مقاومت، بروز و ظهور یافته است؛ همانگونه که سردار سلیمانیها رشادت کردند و اکنون هنر انقلابی ممزوج به نام سردار دلها، ناقد استکبار جهانی است.
هنر انقلاب اسلامی در واقع هنر بیان اینگونه سرمایههای فرهنگی و زیباییهای آن است که در عرصههای مختلف انقلاب اسلامی توسط مردان و زنان، دانشمندان و سربازان، مهندسان و کارگران و پزشکان و پرستاران و پیر و جوان تجلی یافته است. هنر انقلابی به تعبیر بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمتالله علیه، هنری است که مورد قبول قرآن باشد و صیقلدهنده اسلام ناب محمدی صلیالله علیه و آله، اسلام ائمه هدی علیهمالسلام، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانهخوردگان تاریخ و شرمآور محرومیتها باشد؛ بر همین مبناست که مقام معظم رهبری هنر انقلابی را هنری میدانند که در آن دروغ، فساد، اغواگری و فریب نیست و صفا و صمیمیت هنری بر گرایشهای هنری محض غلبه دارد.
فعالیتهای انجامشده در حوزه هنر انقلاب اسلامی اگر چه تاکنون ستودنی و قابل تقدیر است اما آنچنان حجم زیباییها و سرمایههای فرهنگی نهفته در جایجای این عرصه زیاد است که مجاهدتهای هنری بسیار بیش از این باید انجام میشد، چراکه با مروری بر زندگی قهرمانان انقلاب میتوان الگوها، سبکها و منشها و مشیهای بسیاری را از ایشان به دست آورد که در کنار رویدادهای تلخ و شیرین و توفیقات و دستاوردهای متعدد، با روایتهای گوناگون آثار متنوعی خلق و برای آیندگان بازگو کرد. چنانکه مقام معظم رهبری نیز بر ۲ راهبرد حفظ و انتقال هنر انقلابی بارها تاکید داشتهاند و آن را وظیفه همه جوانان و هنرمندان برشمردهاند.
لذا این مجاهدتها که دارای ظرفیت عظیم و کمنظیر از درونمایه روایی، داستانی و تصویری هستند، باید در گونههای مختلف هنری اعم از سینمایی و تلویزیونی، هنرهای تجسمی و نمایشی، نوشتاری و موسیقایی به منصه ظهور و عمل برسند. این امر از ۲ جهت حائز اهمیت است؛ اول اینکه در جهان امروز پیامها با زبانهای مختلف و جذاب بیان میشود و محتوا به گونههای متنوع، مطالبهگران خاص خود را دارد. دوم آنکه تجربه نشان داده همه رویدادها و شخصیتهای بزرگ و تأثیرگذار ما، از سوی مخالفان و معاندان هدف تحریف و مصادره قرار گرفتهاند و تخریب و انحراف در روایت واقعیات و حقایق پیرامون بزرگان، دقیقا در اوج جریانسازی این گونه شخصیتها انجام میشود. بنابراین درکنار تولیدات شورانگیز باید به خلق آثار فاخر و ماندگار نیز پرداخت.
همانطور که ۴ دهه گذشته «هنر انقلابی» با محتوای هویتآفرین خود توانست جنبش فرهنگی مردم ایران را به خروش آورد، اکنون نیز با «انقلاب هنری» نیازمند تحولی دیگر در گام دوم انقلاب هستیم. در این گذار مهم و با عنایت به شعار سال مبنی بر تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین، میتوان با گسترش و حمایت از صنایع خلاق فرهنگی بویژه در عرصه هنر و با بهرهگیری از خلاقیت ذاتی جوانان و نیز سرمایه عظیم فرهنگی و ارزشی جمهوری اسلامی ایران، راهبردی فعال و نه منفعل ارائه کرد. از این منظر با این صنایع نوظهور، با دارا بودن محتوای ایرانی و اسلامی و با نگاهی به نیازهای جهان امروز که عمدتا نیازهای برخاسته از فطرت انسانی است، میتوان علاوه بر رونق تولید ثروتآفرین و شتابان، در ایجاد تصویری جذاب و اطمینانبخش از تمدنمان در نگاه جهانیان موثر واقع شد.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز ذیل وظایف ذاتی خود در قبال مجلس شورای اسلامی و آحاد مردم هنردوست ایران، آمادگی کامل دارد هر جا ممکن است در کنار مسؤولان و متولیان و بالاخص هنرمندان فرهیخته، توانمندیها و ظرفیتهای خود را برای تسهیل و سرعتبخشی در این امر مهم به کار گیرد.