نوید مؤمن: رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه دست به معامله کاملا خطرناکی با ولیعهد سعودیها زده است! پس از اینکه محمد بنسلمان از میزبانی رجب طیب اردوغان در ماه فوریه امسال (بهمنماه سال گذشته) به دلیل مفتوح بودن پرونده رسیدگی به قتل «جمال خاشقجی» اجتناب کرد، به طور ناگهانی دادستان دادگاه استانبول پرونده را جهت رسیدگی به عربستان فرستاد! دادگاه استانبول از حدود ۲ سال قبل 26 تبعه سعودی را بابت قتل، مثله کردن و پنهانسازی جسد خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه، به صورت غیابی محاکمه کرد.
توجیه مضحک دادستان استانبول پس از 2 سال برگزاری دادگاه بررسی قتل و مثله کردن جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان آن است که چون متهمان پرونده اتباع سعودی هستند، دستورات دادگاه اجرا نمیشود و دلیلی بر ادامه کار آن وجود ندارد! آیا اردوغان، دادستان استانبول و مقامات سازمان اطلاعاتی ترکیه (MIT) از ابتدا درباره غیابی بودن این محاکمه و عدم حضور متهمان در این دادگاه آگاه نبودند؟!
واقعیت امر این است که اردوغان جهت بقا در قدرت به هر ریسمانی چنگ میزند. ترس از همپیمانی مخالفان در انتخابات ریاستجمهوری آتی از یک سو و کاهش معنادار محبوبیت حزب عدالت و توسعه از سوی دیگر، سبب شده است رئیسجمهور ترکیه به جای بازگشت از مسیری که مولد بحرانهای مستمر در کشورش بوده، به دامان سعودیها و اماراتیها پناه ببرد. معامله رئیسجمهور ترکیه و بنسلمان بر سر پرونده قتل دهشتناک جمال خاشقجی نیز در همین راستا قابل بررسی و تحلیل است. اردوغان با ذوق و شوقی بیسابقه به سوی قربانگاه سیاسی خود میرود! او حتی ماجرای کودتای سال 2016 میلادی و نقش پررنگ ابوظبی و ریاض در شکلگیری آن را فراموش کرده است.
بهتر است رئیسجمهور ترکیه و اعضای ارشد حزب عدالت و توسعه قبل از آنکه چشمشان به زرق و برق پترودلارهای سعودی بیفتد، ماجرای غمبار و تلخ سرنگونی محمد مرسی از قدرت را در قاهره مرور کنند. از زمان سرنگونی حکومت دیکتاتوری «حسنی مبارک» مقبور در مصر و به قدرت رسیدن اخوانیها، دربار سعودی به اصلیترین کانون فتنهانگیزی در قاهره تبدیل شد. ریاض به صورت آشکار در میان نظامیان و اعضای ارشد ارتش (از جمله عبدالفتاح سیسی) و بازماندگان رژیم مبارک دست به یارگیری زد. در چنین شرایطی محمد مرسی که در تنها انتخابات دموکراتیک تاریخ مصر در سال 2012 میلادی به عنوان رئیسجمهور منتخب به پیروزی رسیده بود، تصمیم گرفت بدون در نظر گرفتن عناد ذاتی و تضاد عمیق سعودیها و اخوانیها، به دامان ریاض پناه ببرد!
مرسی در پروسه سرنگونی حکومت بشار اسد در دمشق، نقش یکی از بازیگران اصلی مورد حمایت سعودیها و غرب را ایفا کرد و بارها با ابراز رفتارهایی که موید فاصلهگیری از ایران بود، سعی در اثبات خود به دربار سعودی داشت. نتیجه این بازی برای مرسی تاسفبار بود! واشنگتن و ریاض بدون توجه به اقدامات مرسی و به واسطه اینکه «اسلام سیاسی» از هر نوع را در مغایرت با اسلام آمریکایی ساخته و پرداخته دست خود میدانستند، در نخستین فرصت ممکن به مرسی خنجر زدند! سعودی نخستین کشوری بود که دولت کودتایی نظامیان در مصر را به رسمیت شناخت و سرنگونی حکومت مرسی را به ارتش و ژنرال عبدالفتاح سیسی تبریک گفت. عربستان سعودی قبل از سرنگونی مرسی، حزب سلفی «النور» در مصر را نیز به سمت حمایت از ارتش و کودتا کشاند تا اخوانیها به بازیگرانی منزوی در قاهره و اسکندریه تبدیل شوند.
امروز، اردوغان که در زمان سرنگونی مرسی سینه خود را در حمایت از اخوانیها و رئیسجمهور سابق مصر سپر کرده بود، حاضر است به راحتی وقوع یک جنایت تمامعیار در محل کنسولگری سعودیها در استانبول را نادیده انگاشته و با بنسلمان بر سر بقای خود در قدرت وارد معامله شود. هر چند دیگر کمتر کورسوی امیدی جهت اصلاح سیاست خارجی خطرناک، نامتوازن و غیرعاقلانه اردوغان وجود ندارد اما بهتر بود او قبل از آنکه مشتاقانه و شتابان به سوی عاملان کودتای ناکام 6 سال قبل علیه خود بشتابد، بیشتر درباره عاقبت این معامله میاندیشید!
اردوغان اگر حداقلیترین عقلانیتی در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی کشورش داشت، کاهش ارزش لیر را با افزایش اعتمادسازی به سود منافع سعودیها جبران نمیکرد. سعودیها نشان دادهاند به راحتی بر سر متحدان و شرکای خود دست به معامله میزنند. در هر حال اگر در آینده نزدیک رئیسجمهور ترکیه به واسطه پشت پای بنسلمان و سعودیها برای همیشه از معادلات سیاسی و اجرایی آنکارا کنار رفت، نباید دیگران را سرزنش کند! این انتخابی است که خود اردوغان انجام داده و قطعا آثار و تبعات آن نیز بر عهده رئیسجمهور متوهم ترکیه خواهد بود. اگر محمد مرسی امروز زنده بود، نخستین سیاستمداری بود که به اردوغان درباره بازی با کارت سعودیها در منطقه و نظام بینالملل هشدار میداد!