گروه سیاسی: مذاکرات ایران و ۱+۴ که از فروردین سال گذشته آغاز شده هنوز به سرانجام روشنی نرسیده است؛ مذاکراتی که فراتر از موضوع بازگشت آمریکا به برجام به عنوان سنجهای برای قرائتهای مختلف از سیاست خارجی و استراتژی مطلوب در مواجهه با فشارهای خارجی نیز مورد بحث و ارزیابی قرار میگیرد. تغییر تیم مذاکرهکننده ایران به موازات تغییر دولت در تهران باعث شد تا بار دیگر فضای رقابتهای جناحی بر سر مذاکرات خارجی سایه بیندازد. از همین رو همزمان با آغاز دور ششم مذاکرات ایران و ۱+۴ در وین، جریانات اصلاحطلب و غربگرا تمام اهتمام خود را بر بازنمایی تصویر شکست در مذاکرات جدید گذاشتند. جریانی که شکست دیپلماتیکش در دورهای 8 ساله باعث عبرتگیری دیگر کشورها درباره مذاکره و مواجهه با پیشنهادهای آمریکا شده بود بار دیگر و پس از ترک پاستور به دنبال آن بود تا رویه شکستخورده خود را به عنوان سندی از موفقیت و فهم مناسبات جهانی تثبیت کند. در چنین فضایی دولت سیزدهم که از ابتدا بارها تاکید کرده بود دیپلماسی را به مذاکرات هستهای محدود نمیکند و دنبال گروگانگیری اقتصادی برای برجام نیست با یک فشار رسانهای هدفمند برای تضعیف رویه سیاست خارجی مواجه شد. تیم جدید مذاکرهکننده برخلاف تیم سابق توافق به هر قیمت را توافقی ارزشمند نمیدانست و بر پیگیری شروط رهبر انقلاب و دفاع از حقوق ملت ایران تاکید داشت و به همین خاطر بر مباحثی همچون «تضمین» و «رفع تمام تحریمهای مرتبط به پرونده هستهای» تاکید داشت. این موضع مقتدرانه اما چندان باب میل جریان غربگرا نبود، آنها سوای از رقابت سیاسی با جریانات انقلابی اساسا دیپلماسی موفق را دیپلماسی منفعلی میدانند که بیشترین داده را در برابر کمترین ستانده داشته باشد؛ استراتژی شناختهشدهای که معتقد است برای «تنشزدایی» باید آماده امتیاز دادن در هر سطحی بود تا از شکلگیری تنش جلوگیری شود، به همین خاطر چندان عجیب نبود که اصلاحطلبان روایتشان از مذاکرات هستهای را به سرعت تغییر دهند. آنها که پیش از این تاکید داشتند اجازه توافق به دولت روحانی داده نشده تا امتیاز این توافق به دولت رئیسی برسد حالا معتقد بودند اساسا تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم تمایلی به توافق ندارد و طرفدار تنش است؛ تناقضی که هیچگاه از سوی هیچ اصلاحطلبی پاسخ داده نشد تا بیش از پیش نگاه جناحی جریانات غربگرا در تحلیل مناسبات سیاست خارجی نمایان شود.
در چنین فضایی فرمایشات روز سهشنبه رهبر حکیم انقلاب اسلامی در جمع کارگزاران نظامی فضای کلی حاکم بر مشی سیاست خارجی دولت سیزدهم را روشن کرد. تایید مذاکرهکنندگان در کنار تاکید بر خطوط قرمز و شرطهای ایران بیانگر نگاه ملی به موضوع مذاکرات و مشروط خواندن ادامه تایید مذاکرهکنندگان به نتیجه مطلوب و عدم خروج از خطوط قرمز کشورمان بود. رهبر انقلاب در بخشی از سخنرانیشان با اشاره به موضوع مذاکرات هستهای و جهتگیری خوب دیپلماسی کشور تأکید کردند: مسؤولان مطلقا معطل مساله هستهای نشوند و بر اساس واقعیات کشور به برنامهریزی و اقدام برای حل مشکلات بپردازند. ایشان مسؤولان مذاکرات را انقلابی، متدین و پر جد و جهد خواندند و افزودند: وزیر امور خارجه و مسؤولان مذاکرهکننده گزارشهای دقیقی را به مراکز داخلی میدهند. نقد و اظهار نظر درباره عملکرد آنها هم ایرادی ندارد به شرط اینکه از سوءظن و بدبینی دور باشد و همچنانکه بارها گفتهام موجب تضعیف عناصر میدان و ناامیدی مردم نشود. رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از مقاومت هیأت مذاکرهکننده در مقابل زورگوییها و زیادهخواهیها گفتند: طرف مقابل که بدعهدی کرد و از برجام خارج شد الان احساس درماندگی و بنبست میکند اما نظام اسلامی که با اتکا به مردم از مشکلات زیادی عبور کرده، از این مرحله هم عبور خواهد کرد.
* تأیید تیم مذاکرهکننده در میانه مذاکرات
«انقلابی»، «متدین» و «پر جد و جهد» خواندن تیم مذاکرهکننده ایرانی از سوی رهبر انقلاب گواهی روشن از صدق مذاکرهکنندگان برای حصول منافع ملت ایران در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا است. این حمایت بهعنوان بزرگترین سرمایه معنوی تیم مذاکرهکننده کشورمان در فضایی که فشارهای داخلی و خارجی توأمان برای سست کردن موضع طرف ایرانی وجود دارد امتیازی قابل توجه برای علی باقری و تیم همراه وی است که باید به بهترین شکل از آن بهره برد.
البته نباید این مساله را نادیده گرفت که رهبر انقلاب همواره حمایت از دولتها را به عنوان یک استراتژی ثابت در دستور کارشان قرار دادهاند و تلاش کردهاند با حمایتهایشان دست دولتها را برای پیشبرد اهدافشان باز بگذارند. حمایت از تیم مذاکرهکننده ایرانی نیز در این باره برخلاف قاعده مرسوم نبوده است؛ آنچنان که آبان سال 92 و همزمان با آغاز مذاکرات ایران و 1+5 نیز ایشان در موضعی حمایتی از مسؤولان وقت وزارت امور خارجه فرمودند: «هیچکس نباید این مجموعه مذاکرهکنندگان ما را با مجموعه شامل آمریکا - همان 6 دولت، بهاصطلاح 5 بهعلاوه یک - سازشکار بداند، این غلط است، اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچههای خودمان هستند، بچههای انقلابند، یک مأموریتی را دارند انجام میدهند. کار سختی هم هست که بر عهده اینها است، دارند با تلاش فراوان آن کاری را که بر عهده آنها است انجام میدهند». ایشان تیرماه سال94 در اوج مذاکرات تیم سابق با طرف خارجی در موضع حمایتآمیز دیگری فرمودند: «بنده هیأت مذاکرهکننده را - همین دوستانى که این مدت این زحمات را بر دوش گرفتهاند - هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدین میدانم؛ این را همه بدانند». به همین جهت حمایت رهبر انقلاب از مذاکرهکنندگان را باید بخشی از موضع و باور ایشان به جریاناتی دانست که در برهههای مختلف مسؤولیت را بر عهده دارند. با این حال تاکید ایشان بر اینکه «مسؤولان مذاکرهکننده گزارشهای دقیقی را به مراکز داخلی میدهند» موید این نکته است که مذاکرهکنندگان فعلی بالاترین تعامل و هماهنگی را با داخل داشته و به شکل سرخود و پشتپرده مذاکرات را جلو نمیبرند؛ مسالهای که برخلاف مذاکرات پیشین ضمن آنکه صدایی واحد را از ایران به گوش غرب میرساند، مانع از آن میشود که دولت خود را در تقابل با دیگر نهادهای کشور قرار دهد. در همین چارچوب رضایت رهبری از تیم مذاکرهکننده را میتوان امیدبخش برای حراست از منافع ملت ایران دانست.
* ضرورت توجه به خطوط قرمز و شرطهای ایران
عدم عقبنشینی از حقوق ملت ایران و دفاع از توانمندیهای هستهای کشورمان از جمله خطوط ثابتی است که همواره از سوی رهبر انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است. ایشان به موازات تاکید همیشگی بر این مهم، بر محدود نشدن راهبردهای مدیریتی کشور به توافق خارجی تاکید داشتهاند. معظمله در همین زمینه در سخنرانی اخیرشان نیز با اشاره به اینکه «مسؤولان مطلقا معطل مساله هستهای نشوند» بار دیگر ضروری بودن این گزاره در نظام تصمیمگیری کشور را ثابت کردند. هر چند رسانههای ضدانقلاب تلاش کردند با خطی قدیمی این موضع رهبر انقلاب را به عنوان نشانهای از عدم تمایل ایران به توافق و شکست مذاکرات هستهای بازنمایی کنند اما حداقل تجربه 8 ساله دولت روحانی بخوبی این واقعیت را ثابت کرد که پیگیری مذاکرات و تلاش برای نیل به توافق نیز در سایه کارآمدی داخلی و توانایی برای اداره کشور در شرایط پابرجایی تحریمها قابل حصول است. مادامی که معطل ماندن برای توافق، کشور را به سمت اضطرار پیش ببرد نمیتوان امیدی به یک توافق مطلوب داشت و طرف مقابل با علم به شرایط داخلی کشور حتی برای زمین زدن تعهدات حداقلی خود نیز تعلل نخواهد کرد. به همین خاطر با توجه به سخنرانی آیتاللهالعظمی خامنهای در جمع کارگزاران نظام، ضرورت توجه به خطوط قرمز و شرطهای ایران در کنار حمایت رهبر انقلاب از تیم مذاکرهکننده به عنوان استراتژی کشور در مواجهه با پرونده هستهای قابل فهم است. به عبارت دیگر تحقق خطوط قرمز و شروط ایران در توافق احتمالی تنها در سایه اداره صحیح کشور قابل تحقق است.