گروه فرهنگ و هنر: سوالی که انسان از زمان نئاندرتال تا دوره کتابت سوفسطائیان و فیلسوفان از خود پرسیده، این است: تولد و مرگ چیست؟ این سوال که همیشه فلاسفه و اهالی علم را به رنج انداخته است، پاسخهایی دور یا نزدیک را در پی داشته اما به طور کلی هیچ پاسخ قطعی به این پرسش از زبان فلاسفه و علما داده نشد، تا قرن بیستم که ویتگنشتاین از اتریش اساسا فکر کردن به جهان ماورا را از دستور کار تفکری فیلسوفان دور دانست. با این وجود در کنار این بحثها که در نهایت به جایی هم ختم نشده است، علمای دینی وارد عمل شدهاند و انسانها را از گم شدن در جهان و طبیعت دور نگه داشتهاند. معنا به زندگی دادهاند و امید را در میان انسانها نهادینه کردهاند. عبث بودن خلقت بشر را از اذهان پاک کرده و سعی بر آن داشتهاند با پاسخهای الهیاتی زیست بشر را آرامشبخش کنند. نظم به زندگی دهند و آن را از بینظمی روحی و جسمی دور نگه دارند. نظم انسانی را با نظم دنیا تطبیق دهند و انسان را در مدت عمر کوتاه خود در بهترین شرایط نگه دارند. معنویت و دین در نفس خود زیست بشری را بسیار آسان و با آرامش کرده است اما گاه نظامهای دینی همانند نظام دینی کلیسا در قرون وسطی دچار انحرافاتی شدند. یعنی فارغ از اصل دین مسیحیت شروع به بدعتهای عجیب و غریب کردند که مردم نیز از همراهی با آنها سر باز زدند. با این وجود در هر گوشهای از دنیا معنویت توانسته است در آرامش بشری نقش داشته باشد. اگر دوگانه آسایش و آرامش را به عنوان 2 رکن وجود انسانی در نظر بگیریم، علم به آسایش بشریت و معنویت به آرامش بشری کمک کرده است. هر چند در ۲ قرن اخیر در سطح جهانی جز سرگشتگی بشر نسبت به موضوع مرگ و زندگی؛ تکنولوژی، مصرفگرایی بیرویه، پول، جنگ، استعمار، خودکشی، آسیبهای اجتماعی و... باعث شده سرگشتگی و نبود آرامش، انسانها را در سطح جهان دچار تردیدها و آشفتگیهای بیشتری کند. حتی در این میان نظریههای لیبرالی و نئولیبرالی سعی داشتهاند با ابزار رسانهای، آسایش را به جای آرامش جا بزنند و بشریت را در مصرف خوراک، پوشاک، مسکن، سکس و تفریح خلاصه کنند و بگویند: بشریت چندین سال زیست خود را با همین موارد بگذراند و مدینه فاضله برای بشریت را رسیدن به این خواستههای مادی معنا کنند. اما تجربه زیسته مردم در سطح دنیا چه آنها که به آسایش رسیدهاند و چه آنهایی که حتی در موارد آسایشی زندگی خود با مشکل روبهرو هستند، نشان میدهد بشریت برای آرامش روحی و معنوی خود بیش از پیش به دنبال پاسخ است. به همین دلیل در سالهای اخیر شاهد بروز فرقههای بسیار زیادی بالاخص در غرب هستیم؛ فرقههایی که سعی میکنند به اروپاییها و آمریکاییهای دارای آسایش، کمی «آرامش» تزریق کنند، هر چند اساس این فرقهها برای تولید پول و ثروت توسط سرمایهداری حمایت میشود. ولیکن نکته آن است که ادیان الهی که برای بشریت در طول تاریخ و حال آرامش معنوی را به همراه داشتهاند، به لحاظ مالی برای سرمایهداران جهانی سودی را ایجاد نمیکنند. بنابراین در یک اتحاد نامیمون میان سرمایهداری با رسانهها، محیطهای آکادمیک و آموزشی، سلبریتیها، پژوهشگران و اساتید دانشگاه سعی دارند نگاه معنوی را در زیست جهانی که آرامش را به همراه دارد حذف کنند و به جای آن «پول» را در مرکز ثقل نگاهها بگذارند. اینگونه است که نسبت انسان با الهیات و معنویت با پردهای به عنوان سرمایهداری دچار حائل شده است اما این امر در ظاهر رخ داده است؛ هر چند که رسانهها در بوق و کرنا بکنند و معنویت را از انسانها دور کنند، هر چند که پژوهشگران و محیطهای آکادمیک برای حفظ پرستیژ خود نسبت به جهان مدرن استانداردهای دوگانهای را برای خود وضع کنند، هر چند که انتلکتها، جهان را در تکنولوژی و سرمایهداری خلاصه کنند و در شبکههای اجتماعی چنان بر طبل مادیات بکوبند که گویی انسان نامیراست و تولدش هم به صورت نطفه نبوده! یعنی جوان به دنیا آمده و جوان نیز باقی خواهد ماند اما باز هم یک جای کار میلنگد؛ مادامی که معنویت در ادیان دیگر با صورتهای مختلفی تداعی مییابد، یا در همین ایام زیبا و مبارک رمضان و در شبهای قدر که انسانها با احساس و ذوقی وصف ناپذیر در کنار یکدیگر جمع میشوند و برای آرامش و برای روح و برای معنویت خود با ماورا به صورت دلی و احساسی ارتباط برقرار میکنند. این قبیل دورهمیها در جهانی که فارغ از شعار به سمت مادیگرایی سوق داده شده است، در جهانی که رسانهها، محیطهای آکادمیک، پژوهشگران، جامعهشناسان، سلبریتیها و... در یک پرستیژ کاذب برای خشنودی سرمایهداری و نئولیبرال در مقابل ازدحام مردم در شبهای قدر سکوت میکنند. اینجاست که استانداردهای دوگانه کاری میکند که نظرسنجی تلفنی در سطح تهران و ملی (از شهروندان بالای 18 سال درباره شرکت در شبهای قدر که 76.8 درصد از مردم تهران و 83.7 درصد از کل مردم ایران اعلام کردند رمضان امسال، اعمال شب قدر را انجام میدهند) را نبینند و راجع به آن نظری ندهند اما مسائل و مباحث خردتر را واکاوی، تحلیل و تبیین کنند. مردم در سراسر جهان ثابت کردهاند که معنویت برای آنها مهم است. آرامش و آسایش را توامان میخواهند. نسبت انسان با الهیات در زیست بشری نهتنها کمرنگ نشده است بلکه هر چه زیست مدرنیته، گوشه و کنار دنیا را بیشتر درمینوردد و سلطه تکنولوژیها و هوش مصنوعی در بشریت بیشتر میشود، به همان اندازه نیاز انسانها به معنویت بیشتر شده و این موضوع را در گوشه گوشه دنیا، در همین حوالی بهشت زهرای تهران و قفل شدن جادهها به دلیل ازدحام زیاد جمعیت و کثرت ماشینها یا در میلیونها زائر شبهای قدر در مشهدالرضا میتوان به عینه مشاهده کرد.