مهدی طاهرخانی: این یک فرمول ثابت در همه حوزههاست؛ اصولا وقتی «نان استعداد» مادرزادت را میخوری تا میوه «تلاش و استقامتت» را، طبیعتا قدرناشناستری و در آن سو هم کمتر قدر میبینی.
مهدی طارمی اما هر دو را کم و بیش، توأمان داشت؛ استعدادی که با تلاش و تمرین بار داد. اما قائدی، آن یکی مهدی بوشهری، یک استعداد خاص دارد که از همان بوشهر چشمها را خیره کرد.
به واسطه ریزه بودن و استایل خاص بدنی، چنان آزادانه با توپ میگریخت که کمی تمرین بدنسازی و چارچوبشناسی توانست در عرض ۳ سال از او یک ستاره بسازد.
پرسش اما این است: اینک مهدی طارمی کجاست و مهدی قائدی کجا و در تابستان مسیرشان به کدام سمت است؟
البته این را مینویسم چون قائدی در اول راه است، طارمی همسن او بود در پادگان بالای برجک، پاس میداد و تازه چند سال بعدش بود که با پاس گل چهارم برجک داربی را پایین آورد. پس قائدی هنوز فرصت بسیار دارد اما با تغییر مسیر کاملا جدی.
او دقیقا یک بار به واسطه رسیدن به قرارداد خوب و زندگی مرفه در پایتخت، از مسیر اصلی پیشرفت خارج شد. 2 سال اولش در استقلال، چنان همه را ناامید کرد که در مقطعی شفر به او اجازه تمرین نمیداد تا با لباس شخصی شلخته و دمپایی به پا، روی نیمکت، کنار پیشکسوتان خمیازه بکشد و همه گفتند سلام کنید به پیام دوم، مجاهد ثانی و این دست از قیاسهای استخوانسوز...
با این وجود از فصل سوم حضورش در تهران درست بعد از ازدواج، ناگهان ستاره تیم استراماچونی شد. آنقدر خوب که استقلال صددرصد وابسته به او بود.
اگر نبود قطعا از داربی برگشت ۹۸ تا همین داربی رفت فصل گذشته، استقلال نتایج دیگری میگرفت. او یک تنه نتیجه را تغییر میداد چه با گلهای حساس دقیقه نودی چه با پاسهای حیرتآور دقایق ابتدایی. پرسپولیسیها خوب میدانند این کدها مربوط به کدام گلهاست.
اما برخلاف مهدی طارمی که پس از اشتباه حضور در الغرافه خیلی سریع با پول کم به لیگ پرتغال رفت، قائدی ترجیح داد در بهترین سن ممکن، عوض اروپا به دوبی برود. آن هم ۵ ساله.
هنوز یک سال نشده و حالا کجاست؟ آنقدر ناآماده و پرحاشیه که صدای سرمربی ایرانیالاصل الاهلی درآمده و میگوید: او برای گردش به اینجا آمده نه فوتبال. صریحا پیام میدهد، اینگونه نمیخواهمش. آنها قرارداد سنگین ۵ ساله با او بستند اما حالا ماندهاند با این ستاره رو به خاموشی چه کنند؟ قطعا خبری از مفت بخشیدنش به استقلال نیست.
قائدی هنوز در ابتدای راه است اما اگر زندگی شخصیاش را سر و سامان ندهد و تفکراتش را به بزرگی و پیشرفت سوق ندهد، هرگز به آن ثروت بزرگی که استحقاقش را دارد نمیرسد.
صیادمنش در صورت درخشش در انگلیس رقمی را بعدا در لیگ برتر خواهد گرفت که قرارداد فعلی قائدی با الاهلی برابرش جوک است. قیمتهای پیشنهادی به طارمی را ببیند. رقم انتقالی که در ازایش جهانبخش به برایتون رفت و حتی سردار در آلمان.
اگر دلش به حال استعدادش نمیسوزد دستکم برای آن آینده بکر اقتصادی خودش تلاش کند.
او برای رسیدن به قله فنی در مستطیل سبز و درآمد بالا در فوتبال، چارهای ندارد جز ساختن از نو. درست شبیه همان انقلابی که با آمدن استرا کرد و نشان داد لایق شماره ۱۰ آبیهاست.
البته میدانیم کلید کامبک در یک همکاری خانوادگی است.
یک بار به خاطر ازدواج و مسیر جدید، از نو ساخت و حالا باز هم میتواند، چرا نه؟
فوتبال ما در کشتن استعدادها و بعدا عزاداری مفصل در رثایشان ید طولایی دارد اما حالا وقت نجات فوتبالیست قائدی است؛ با همه شما هستیم؛ از ورزشینویسان که بهترین مشوقان به سوی سکو و در عین حال هل دادن به سوی مسلخ هستند تا دوستان و افراد نزدیک این ستاره پرحاشیه اما کماکان دوستداشتنی.
یکی برود کنار میزش و به او بگوید با خوردن پیشغذای ارزان و بیکیفیت تنها خودت را از تست منوی «شام اصلی» محروم میکنی.