تصمیمات و رفتارهای متناقض مسؤولان ۳ نهاد بینالمللی و تأثیرگذار ورزش درباره ورزش روسیه و کشورهای مشابه، نشان داد مسؤولان این نهادها شعار «جدایی ورزش از سیاست» را ابزار دست خود کردهاند. سالهاست که ورزشکاران حرفهای ایران در رشتههای مختلف به دلیل امتناع از رویارویی با نمایندگان رژیم صهیونیستی، از سوی مجامع ورزشی دنیا تحت فشار هستند. بهانه این فشارهاآن است که ورزش و سیاست ۲ امر مجزا هستند و ایران، ورزش را با سیاست آمیخته است! البته ورزشکاران ایرانی در این زمینه تنها نیستند و ورزشکاران زیادی از کشورهای مختلف اسلامی در این زمینه همنظر بوده و تاکنون حاضر به رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی نشدهاند. این موضوع از چنان گستردگی برخوردار است که بهرغم آنکه این رژیم اشغالگر در خاک آسیا قرار دارد اما به دلیل برخورد کشورهای منطقه، از سال ۱۳۵۵ اغلب رقابتهای ورزشی خود را در حوزه اروپا و با کشورهای این قاره انجام میدهد. در واقع مسؤولان جهانی ورزش با این اقدام سیاسی و غیرعرف، کوشیدند این رژیم جعلی را از انزوا خارج کنند.
رژیم صهیونیستی و حامیان جهانی آن میکوشند رقابتهای ورزشی را ابزاری برای عادیسازی موجودیت این رژیم جعلی و جنایتکار سازند و در نتیجه با هر تلاشی برای برهم زدن این صحنه بشدت مقابله میکنند و برای کشورها و ورزشکارانی که در حمایت از مردم فلسطین به نمایندگان اسرائیل «نه» میگویند هزینه میسازند. برای نمونه در سال ۱۳۹۸ فدراسیون جودوی ایران به همین بهانه تعلیق شد و فدراسیون جهانی شطرنج نیز اقدام مشابهی را در دستور کار داشت و شطرنج ایران را تهدید میکرد. محرومیت ۶ ماهه علیرضا کریمی کشتیگیر جوان کشورمان و محرومیت دو ساله مربی او در سال ۱۳۹۶ پس از مسابقات جهانی زیر ۲۳ سال لهستان از دیگر اقدامات در این زمینه است.
نکته قابل تأمل آنکه این فضاسازیها و اقدامات بر عدهای در داخل کشور نیز تأثیر گذاشته است و با تکرار ادعاهای توخالی غرب مبنی بر جدایی ورزش از سیاست، به سرزنش سیاست ورزشی کشورمان در این زمینه پرداختند. برای نمونه آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت چندی پیش در نامهای به رئیسجمهور نوشت: «به رسمیت نشناختن آن رژیم توسط دولت ایران، همانطور که تعارضی با حضور همزمان ایران و اسرائیل در سازمان ملل و نهادهای بینالمللی ندارد، هیچ ارتباطی با رقابت نکردن ورزشکاران ایرانی با حریفان اعزامشده از سوی اسرائیل هم پیدا نمیکند. ما تاکنون به قدر کافی از این ممنوعیت غیرمنطقی لطمه خوردهایم، بویژه حالا که زمزمههای انتقال تیمهای آن رژیم از اروپا به آسیا مطرح شده، ادامه این موضع ناموجه ممکن است به محرومیتهای جبرانناپذیر برای ورزش کشور بینجامد. ضرر این وضعیت فقط به ایران و ورزشکاران آن میرسد و در مقابل، ایرانیان را بیمنطق جلوه میدهد و دشمن را شاد میکند. از این رو لازم است با اتخاذ موضعی عاقلانه و مدبرانه، این مساله را هم یک بار برای همیشه حل کنیم».
در این میان اما جنگ اوکراین به افسانههای متعددی پایان داد؛ از جمله جدایی ورزش از سیاست. «تشت رسوایی» نهادهای بینالمللی درباره شعار «جدایی ورزش از سیاست» برای چندمین بار بر زمین افتاد تا ثابت شود این نهادها، سیاستها و حمایتهایشان ویژه برخی کشورهای خاص است و هر جا منافع خودشان در خطر باشد باز هم این شعار را سر میدهند و هر جا نخواهند گوش و چشمشان را میبندند و باز هم «شعار» میدهند. این رسوایی پس از عملیات نظامی روسیه در اوکراین دوباره برملا شد و ورزش جهان به چشم دید که نهادهایی مثل فیفا، یوفا و کمیته بینالمللی المپیک صرفا درباره برخی کشورهای خاص شعار «ورزش از سیاست جداست» را اجرایی میکنند و در سایر موارد سر در گریبان فرو میبرند.
فدراسیون بینالمللی فوتبال - فیفا - که سالهاست با شعار «جدایی ورزش از سیاست» تصمیمات متناقضی را اتخاذ کرده است، این بار روسیه را از تمام فعالیتهای فوتبالی در عرصه ملی و باشگاهی محروم کرده است. فیفا در شرایطی این تصمیم را اعلام کرد که جیانی اینفانتینو بارها نشان داده در حمایت از رژیم اشغالگر قدس ید طولا و گرایش عجیبی به صهیونیستها دارد.
رفتار متناقض فیفا در دخالت دادن سیاست در فوتبال با حمایت این نهاد از رژیم اشغالگر قدس بیشتر عیان میشود. اگر فیفا مدعی حمایت از حقوق بشر است، چرا در مساله فلسطین و اشغالگری صهیونیستها طرف متجاوز راگرفت؟ چرا پرچم رژیم صهیونیستی بایکوت نشد؟ چرا وقتی نظامیان اشغالگر رژیم صهیونیستی به قتلعام مردم بیدفاع فلسطین پرداختند، فیفا نهتنها حامی فلسطینیها نشد، بلکه حامی رژیم متجاوز شد و برای هویت دادن اشغالگران از هیچ ابزاری دریغ نکرد؟
نهادهای دیگر از جمله کمیته بینالمللی المپیک هم شرایطی متفاوت با فیفا ندارند و در شرایطی که رژیم اشغالگر قدس با ظالمانهترین رفتارها، مردم مظلوم فلسطین را از حق طبیعی خود محروم کرده و سرزمینشان را به اشغال درآورده است، هیچ محرومیت و تعلیقی را شامل حال ورزش این کشور نمیکنند و ورزشکاران و تیمهای رژیم صهیونیستی براحتی در همه رویدادها و میادین بینالمللی ظاهر میشوند. تناقض در رفتار نهادهای بینالمللی ورزش زمانی تأسفآورتر میشود که آنها در سالهای جنگ علیه مردم مظلوم یمن مقابل هیچ یک از کشورهای متخاصم و متجاوز نایستادند و هیچ محدودیت و محرومیتی برای آنها در نظر نگرفتند اما حالا تمام فعالیتهای ورزشی روسیه را تحریم کردهاند. اگر این نهادها شعار جدایی ورزش از سیاست را سر میدهند و همواره بر آن تاکید دارند و در خیلی از موارد آن را چماقی بر سر کشورها میکنند، چطور درباره ظلم در حق مردم فلسطین و یمن سکوت کردهاند و شعار جدایی ورزش از سیاست را سرلوحه کارشان قرار نمیدهند و از حق مردم مظلوم دفاع نمیکنند؟
کمیسیون اخلاق ورزش ایران در نامهای به «بان کی مون» رئیس کمیسیون اخلاق کمیته بینالمللی المپیک و پاراالمپیک از این رفتار متناقض و دوگانه انتقاد کرد و نوشت: «به دنبال اقدام نظامی روسیه علیه کشور اوکراین برخی کشورها در حمایت از مردم اوکراین اعلام کردند از مسابقه با تیمهای ملی روسیه و ورزشکاران آن کشور در رشتههای مختلف ورزشی منجمله فوتبال خودداری خواهند کرد و در ادامه نیز برخی فدراسیونهای جهانی و همچنین کمیته بینالمللی المپیک نیز از این اقدام حمایت و بر عدم تقابل ورزشی در ذیل پرچم و سرود ملی کشور متخاصم تاکید کرده است.
قطعا حمایت از قربانیان جنگ و خشونت، امری اخلاقی و عملی پسندیده است، لیکن آنچه جای سوال دارد این است که چرا عدم رویارویی ورزشکاران بسیاری از کشورهای مسلمان و آزادیخواه با ورزشکاران اسرائیل در رویدادهای بینالمللی ورزشی آن هم با هدف حمایت از مردم مظلوم فلسطین که سرزمین و خانه آنها سالهاست اشغال شده و مردم آن روزانه در یک جنگ نابرابر کشته و آواره میشوند، نهتنها مورد حمایت قرار نمیگیرد بلکه با تنبیه، محرومیت و تعلیق مواجه میشود. بدیهی است از آن مقام عالیرتبه بینالمللی ورزش که خیلی خوب درباره مسائل حقوق بشر و حقوق بینالملل اطلاع دارد، انتظار است از این تبعیض جلوگیری کند و از بعد غیرسیاسی که بر نفی هر گونه تبعیض تاکید دارد، برای رفع این دوگانگی میان مردم مظلوم فلسطین و قربانیان جنگ در سایر کشورها اقدام کند. امید است که از این پس شاهد دنیایی بدون جنگ و آوارگی و برخورداری همه ملتها از صلح و حقوق برابر در جهان باشیم».
جنگ اوکراین و رفتار مجامع ورزشی با روسیه نشان داد وقتی پای منافع غرب در میان باشد، استفاده از هر ابزاری مجاز است؛ نهتنها تحریم ورزشی بلکه حتی حذف واحد درسی داستایوفسکی!