printlogo


کد خبر: 248170تاریخ: 1401/2/10 00:00
یک قرن آشیانه محمدعلی اسلامی‌ندوشن، فرهنگ ایران بود
خادم ایران و زبان فارسی

محمدجواد بیژنی: فرهنگ ما ایرانی‌ها حکمتی دارد که ویژه است. به گمانم در سراسر دنیا این خصیصه تنها روی شانه‌های ما خودنمایی می‌کند. با این وجود در این کار بسیار مجرب هستیم و به مرحله‌ای از پختگی رسیده‌ایم که زبان در آن خصیصه فاخر می‌شود؛ و آن این است که وقتی فرزندان شایسته از این میهن اسلامی رخت برمی‌بندند، آنگاه به فکر فرو می‌رویم و به نوشته‌های‌شان رجوع می‌کنیم. آه می‌گوییم و با زبان سعدی می‌سراییم که: مرد نکونام نمیرد هرگز/ مرده آنست که نامش به نکویی نبرند. با این وجود یادداشت پیش رو، لاف‌زنی درباره محمدعلی اسلامی‌ندوشن نیست، بلکه واقعیتی است که از زندگی اجتماعی و فرهنگی این استاد بزرگ بازنمایی می‌شود. محمدعلی اسلامی‌ندوشن همان‌طور که از اسم ایشان پیداست؛ ترکیبی شایسته از فرهنگ ملی ایرانی، فرهنگ غنی اسلامی، فرهنگ عمیق محلی، در ظاهری زیبا و با وقار آکادمیک و جهانی بود. استاد ندوشن در کتاب «ایران و جهان در نگاه شاهنامه» می‌گوید: «اگر چه جان عزیز است، و مرگ نادلخواه، با این حال چیزی فراتر از مرگ و زندگی هست، یعنی جست‌وجوی نوعی معنا در زندگی، و آن این است که «شرف» آلوده نشود. از میان مواهبی که به انسان بخشیده شده، «نام» بالاترین است و نام عبارت از آن است که شخص آنچه را که «جوهر زندگی‌» می‌شناسد، در حفظ آن تا پای جان بایستد». در این قسمت کوتاه از کتاب ایشان به راحتی می‌توان رد پای فرهنگ اصیل ایرانی و مفاهیم عمیق اسلامی در انسانی شجاع و ایستاده را مشاهده کرد. راست‌قامتی محمدعلی اسلامی‌ندوشن نه‌تنها در ظاهر وجودی ایشان، بلکه در زیست او به عنوان یک انسان مشاهده می‌شود. ایشان کوهی از درد و رنج همراه با عمق و اندیشه بود. نگاهی تبارشناسانه در نوشته‌های ایشان وجود دارد و به تمام ادب و فرهنگ ایران با لایه‌هایی از اندیشه جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی نگاه می‌انداخت. در کتاب «گفتن نتوانیم نگفتن نتوانیم»، با یادآوری اینکه زبان فارسی، زبان شعر بوده است، آورده: «مردم به علت وضع نابسامان زندگی به شکایت و درد دل احتیاج داشته‌اند. این شعرها باید به نقد درست گذاشته شوند. شعر فارسی بیشتر از تاریخ بازگوکننده وضع اجتماعی و روانی مردم ایران است و ما برای شناخت زندگی کشور خود از آن بهره زیادی می‌توانیم بگیریم. کسانی که با زبان تلخ، بی‌آنکه سواد خواندن این آثار را داشته باشند، از آن انتقاد می‌کنند، عذرشان خواسته است». 
محمدعلی اسلامی‌ندوشن به عنوان یک پژوهشگر و استاد دانشگاه در میان مثلث دولت، نخبگان و مردم، روی سخن نقدها و انتقاداتش با مردم بود. دغدغه فرهنگ مردم را داشت و در نوشته‌هایش این تذکرات به مردم را می‌توان فهم کرد. رشته حقوق به ذهن استاد ندوشن نظم خاصی داده بود، بنابراین در نوشته‌های ایشان یک نوع پیوستگی وجود دارد که بسیار قابل تحسین است. موضوعی که در نگاه و اندیشه مرحوم محمدعلی اسلامی‌ندوشن وجود دارد این است که فارغ از محتوای منظم و منسجمی که در نوشته‌های ایشان می‌توان به‌عینه مشاهده کرد، به صورت تقسیم‌بندی‌های ذهنی از ادوار فرهنگ و اندیشه ایران نیز نظم خاصی در آثار و اندیشه ایشان می‌توان دید. برای مثال استاد ندوشن همانگونه که فردوسی بزرگ را می‌ستاید، کتاب فردوسی را به عنوان یک حماسه قبل از اسلام مورد بحث قرار می‌دهد و در عین حال معتقد است حماسه بعد از اسلام تنها و تنها کتاب مثنوی مولاناست، لذا این تفکیک‌بندی از فردوسی و مولانا به عنوان حماسه‌های قبل و بعد از اسلام نشان می‌دهد که ذهن منظم ایشان به دنبال دسته‌بندی آثار و تفکیک آنها برای فهم اندیشه و عمق مفاهیم وجودی آثار مختلف در بستر تبارشناسانه فرهنگ ایرانی است. از سوی دیگر نظم ذهنی ایشان در ترجمه‌های بسیار عالی از زبان‌های فرانسه و انگلیسی به فارسی برای خوانندگان ایرانی مورد توجه است. محمدعلی اسلامی‌ندوشن زبان فارسی را به صورت کامل در روح و اندیشه و زبان خود در مرحله‌ای اعلا در دست داشت، بنابراین وقتی به تارک قلم می‌تاخت و قصدی بر ترجمه شکسپیر می‌گرفت ترجمه‌ای قابل فهم، ساده و زیبا به مخاطب هدیه می‌داد. چنانکه سال‌های سال آن ترجمه در ذهن مخاطب رژه برود. سفرنامه‌های ایشان نیز نباید از اذهان پاک شود، چرا که اگر دستانی توانا در قلم وجود داشته باشد و ذهنی آگاه و عمیق نیز در کنار آن بیاید، هر اتفاق ریز و درشت، فهم، درک، نکته و پندی در آن نهفته است که مسلما برای جویندگان فرهنگ، علم و ادب بسیار مورد استفاده و تاثیرگذار است. نگاه و اندیشه محمدعلی اسلامی‌ندوشن بر وصل و اتحاد بود. اجتماع و فرهنگ ایران را در اتحاد و دوستی می‌دید و معتقد بود: «فرهنگ بومی را باید زنده نگه داشت. مساله قومیت در ایران یک مساله جدید است که رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است. زبان‌های محلی از قرن‌ها پیش بوده‌اند و کسی حتی به این فکر نمی‌افتاد که در آنها اختلافی را ببیند». گفته می‌شود محمدعلی اسلامی‌ندوشن آرزوی آن را داشته است که «سخنگوی وجدان ایران» باشد. با این وجود می‌توان شجاعانه بیان کرد که استاد اسلامی‌ندوشن به آرزوی خود رسیده است؛ نوشته‌ها و افکار ایشان بیش از پیش در میان مردم ایران دست به دست خواهد شد و از عمق و دغدغه نگاه ایشان به فرهنگ و زندگی تاثیر می‌گیرند. 
محمدعلی اسلامی‌ندوشن، پس از 98 سال دست و پنجه نرم کردن با «فرهنگ» و «زبان فارسی» دار فانی را وداع گفت. خدای‌شان بیامرزد و روح‌شان قرین رحمت الهی.

Page Generated in 0/0089 sec