به تازگی سازمان سینمایی شورای جدیدی را با عنوان «شورای راهبردی اکران» تاسیس کرده و اکثر اختیارات «شورای صنفی» نمایش را به این شورا سپرده است. این در حالی است که «شورای صنفی» نمایش همچنان پابرجاست و خبری مبنی بر تعطیلی یا تغییر کاربری این شورا توسط گردانندگان سینمای ایران منتشر نشده است. به گزارش فارس، در گزارشی با اشاره به «شورای راهبردی اکران» انتقاد از این رویکرد آمده است: این موضوع از طرف اهالی سینما با نقدهای فراوانی همراه بود اما هیچ توضیح یا پاسخی از طرف سازمان سینمایی در این باره منتشر نشد. با تاسیس این «شورای راهبردی اکران»، دیگر «شورای صنفی نمایش» قدرت اجرایی ندارد و شورای جدید است که مناسبات اکران را تعیین و ابلاغ میکند. رسانهها در این باره نوشتهاند: «در حالی که در چند هفته اخیر شورای صنفی نمایش، به عنوان نهاد «صنفی» متولی تعیین فیلمهای سینمایی که راهی اکران میشوند و همچنین تنظیمگر وضعیت اکران، جلسات خود را تشکیل نداده است و با آمدن شورای «دولتی» جدیدی با نام شورای راهبردی اکران» به نظر میرسد دیگر شورای صنفی نمایش قدرت اجرایی ندارد و شورای جدید است که مناسبات اکران را تعیین و ابلاغ میکند، حال خبرها حاکی از آن است که شورای دیگری نیز در راه است تا برای اکران فیلمهای مستند مجوز صادر کند». «شورای راهبردی اکران» به تازگی نخستین مصوبههای خود را در اختیار رسانهها قرار داده است؛ مصوباتی که بررسی آنها نشان میدهد به نحوی دخالت بزرگی در کاری است که در حال حاضر جزو اختیارات «شورای صنفی نمایش» به حساب میآید. شنیدهها حاکی از این است که اعضای شورای صنفی نمایش قرار است بزودی جلسهای درباره این اتفاقات برگزار کنند و نسبت به تشکیل این شورا واکنش نشان دهند. نکته مهم در این بین آن است که اگر سازمان سینمایی به این نتیجه رسیده است که شورای صنفی نمایش در انجام وظایف خود ناتوان است، چرا به جای ایجاد شورایی موازی، سعی در اصلاح و ارتقای «شورای صنفی نمایش» نکرده است؟ اینکه چه شورایی اختیار اکرانهای سینمای ایران را در دست میگیرد، مشخص نیست اما گردانندگان سینمای ایران باید تمام تلاش خود را بکنند که این موضوع باعث چالش جدیدی در سینمای کشور نشود، چرا که بسیاری از کارشناسان معتقدند سینمای ایران در حال حاضر وضعیت مناسبی ندارد و اضافه کردن چالشها و کشمکشهای جدید به نفع سینمای ایران تمام نمیشود. به هر ترتیب آنچه در این روزها در ساختار مدیریت در سینمای ایران دیده میشود این است که میل به بازگشت امور به درون دولت بیشتر است و این امر حتما تاثیر خود را بر تضعیف پیشبرد امور در دل صنوف و انجمنها و بویژه ساختار خانه سینما خواهد گذاشت. همه این اتفاقات در حالی میافتد که به زعم کارشناسان و متخصصان، مهمترین مساله این روزهای سینمای کشور نه ایجاد کرسیهای جدید مدیریت و جابهجایی افراد روی این صندلیها، بلکه نبود مخاطب کافی برای فیلمها و مشکلات عدیده برای ارکان این هنر- صنعت از تولید تا اکران است. در تحلیل نهایی وقتی دولت جدید رویکرد خصوصیسازی در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد فرهنگ را در دستور کار دارد، نمیتوانیم سیطره دولت را روزبهروز بر ابعاد مختلف میدان سینمای کشور بگسترانیم.