از همان روزهایی که بنیاد سینمایی فارابی با عنوان نهاد ملی سینمای ایران در سال 62 تاسیس شد، تا سالهای بعدش که یکی از ارکان اصلی تولیدات سینمای ایران بود و تا بعد از آن بویژه در دهه اخیر که از روزهای پرفروغ دهههای 60 و 70 فاصله گرفت، هیچگاه در مأموریتها و وظایف این بنیاد سینمایی تغییری ایجاد نشده بود. فارابی از همان ابتدا که با حمایتهای زیرساختی از قبیل تخصیص سینهموبیل و تجهیزات به سینماگران کمک میکرد، تا بعد از آن که این کمکها شکل مالی و نقدی به خود گرفت، همواره چند مأموریت واحد داشت: حمایت از تولیدات سینمای ایران، حمایت زیرساختی از برگزاری جشنوارههای سینمایی و مدیریت حضور بینالمللی سینمای ایران. حالا اما آنطور که در طرح تحول بنیاد سینمایی فارابی آمده، قرار است سرانجام بعد از گذشت چند دهه شاهد تحول و بازطراحی سیاستهای بنیاد سینمایی فارابی باشیم؛ اتفاقی که با عنوان «فارابی قرن 15» در طرح تحول آمده و در کنار سند چشمانداز 5 ساله در رسانهها منتشر شده است.
اگر بخواهیم به اهم مأموریتهای ذکر شده در این سند چشمانداز اشاره داشته باشیم، میتوانیم این نکات را مرور کنیم: تعامل با ارگانها و نهادهای دولتی و غیردولتی برای تقویت سینمای ایران و بازطراحی مدلهای مالی و اقتصادی سرمایهگذاری به منظور نیل به توجیه اقتصادی تولیدات و استفاده از شیوههای نوین مشارکت، سرمایهپذیری و سرمایهگذاری؛ استقرار دبیرخانه اجرایی جشنوارههای مختلف سینمایی در بنیاد به منظور افزایش تمرکز اجرایی، کاهش هزینهها، بهرهگیری از تجارب پیشین و یکپارچهسازی آرشیو جامع جشنوارهها؛ اختصاص سهمیه ویژه به کارگردانان فیلماولی، غیرتهرانی و توجه به بازنمایی ویژگیهای بومی و ظرفیتهای منطقهای شهرستانها؛ توسعه اکوسیستم نوآوری و دانشبنیان صنایع سینمایی، بهرهبرداری مرکز نوآوری سینمای ایران و حمایت از شرکتهای خلاق سینمایی و برخورد فعالانه با پدیدههای نوظهوری مانند متاورس، NFT و...؛ راهاندازی خانه فیلمنامه ایران و باشگاه ملی سینمای کودک و نوجوان و نهادهایی برای تقویت فیلمنامهنویسی سینمای ایران، از برگزاری کارگاه و دورههای آموزشی تا کلینیک فیلمنامه و کیفیسازی فیلمنامهها و همچنین توجه ویژه برای احیای سینمای کودک و نوجوان و افزایش تولیدات باکیفیت در این حوزه؛ افزایش نظارت در مراحل مختلف تولید آثار سینمایی، از تصمیمگیری و پیشتولید تا حین تولید تا اکران؛ احیای انتشارات بنیاد فارابی به عنوان یکی از قدیمیترین و معتبرترین انتشارات سینمایی کشور؛ بازطراحی فصلنامه فارابی، تأسیس نشریه علمی- پژوهشی سینمایی و تأسیس مرکز مطالعات سینمای جهان؛ ارتقای فعالیتهای بینالمللی سینمای ایران، از برگزاری جشنوارههای آنلاین منطقهای تا افزایش تعاملات بینالمللی به منظور تولیدات مشترک سینمایی و برگزاری رویدادهای مختلف بینالمللی سینمایی؛ ساماندهی پروندههای حقوقی و ثبت مالکیت آثار و کاراکترهای آثار فارابی و ساماندهی خرید و فروش حقوق آثار سینمایی، از تجلیل و بزرگداشت ستارههای سینما تا دورههای گفتمانی سینمای بینالملل و سینمای انقلاب اسلامی و راهاندازی سینماتک فارابی و ارائه بستههای حمایتی از فیلمهایی که متعلق به بنیاد نیستند ولی دارای امتیاز بالا بر اساس شاخصهای سلامت تدوینشده در بنیاد فارابی هستند.
با نگاهی به این سند 20 بندی تحول، مشخص است که برخی اولویتهای تازه به مأموریتهای فارابی افزوده شده و برخی موارد که در سالهای قبل به افت کیفی آثار سینمایی مورد حمایت این بنیاد منجر شده بود، قرار است اصلاح شود؛ از توجه به نظارت حین تولید که در تمام ارگانهای تصمیمساز و سرمایهگذار باید با توجه ویژه پیگیری شود تا توجه به بازگشت سرمایه و توجیه اقتصادی آثار استراتژیک. یکی دیگر از اولویتهای بنیاد فارابی در این طرح تحول، تعامل با ارگانهای مردمی و راهاندازی صندوق حمایتی است که پیش از این نوع دیگری را اجرایی میکرد و با گسترش تعاملها به نظر میرسد سینمای ایران بتواند گامی به سوی حل بحران بزرگ و همیشگی خود یعنی نبود توجیه اقتصادی بردارد.
توجه ویژه به شهرستانها و عدم تمرکز در تهران هم از دیگر اتفاقاتی است که در طرح تحول بنیاد سینمایی فارابی به آن اشاره شده است. نکته منفی که بارها درباره آن سخن گفته شده بیعدالتی و باندبازی در سینماست که در صورت اجرای یکی از بندهای سند تحول و اهمیت دادن به سینماگران غیر تهرانی، بیعدالتی جای خود را به عدالتمحوری خواهد داد و راه را برای شروع فیلمسازی جوانان تازهنفس باز خواهد کرد تا آنچه مردم از این سینما انتظار دارند را برآورده کنند.
یکی دیگر از مأموریتهایی که در این سند به چشم میخورد، اهتمام به مالکیت فکری آثار سینمایی است؛ اقدامی که هرچند دیر اجرایی شده اما امید را در میان سینماگران دوچندان میکند که با اطمینانخاطر بیشتری دست به فیلمسازی بزنند و بیتردید صنعتی که برای بسیاری از سینماگران درآمدزاست، با این روند شکل تازهای را تجربه میکند. با تمام این تفاسیر، بنیاد سینمایی فارابی هرچند سالها یکی از مراکز مهم تولید و حمایت از سینمای ایران بوده و هر چند در دهه اخیر این تأثیر و نقش کلیدی با روند نزولی مواجه شده است اما به نظر میرسد بازطراحی مأموریتهای این بنیاد آن هم با توجه به تغییرات گستردهای که در روند تولیدات، اکران و عرضه سینما و همینطور هندسه تولید و پخش سینما و شبکه نمایش خانگی و حتی بازیگران اصلی بخش بینالملل سینمای ایران و جهان شکل گرفته، یک اتفاق لازم و اجتنابناپذیر است؛ اتفاقی که چهبسا باید سالها پیش شکل میگرفت و شاید اگر زودتر از اینها این اتفاق عملیاتی میشد، نهاد ملی سینمای ایران هم با روند نزولی مواجه نمیشد.
حالا اما مأموریتهای تازه فارابی در کنار عناوین کنجکاویبرانگیزی مانند برخورد فعالانه با پدیدههای نوظهور عصر ارتباطات نظیر متاورس، NFT و... و راهاندازی و استقرار نهادها و ارگانهایی برای حمایت از فیلمنامهنویسان و سینمای کودک و نوجوان و فصلنامههای تخصصی و... نشان افزایش گستره مأموریتی بنیاد سینمایی فارابی است؛ اتفاقی که البته باید دید آیا بنیاد فارابی با توان مدیریتی خود و حمایتهای سازمان سینمایی میتواند به آن جامه عمل بپوشد و آیا این دایره مأموریتها و وظایف در طرح تحول میتواند عملیاتی شود؟
اهالی سینما به خاطر دارند که در ادوار مختلف طرحهای تحولی کم و بیش مطرح شدهاند که عموما با موفقیت همراه نشده یا بیسرانجام باقی ماندهاند. باید ببینیم آیا این بار عزم مدیران فارابی و سازمان سینمایی میتواند طلسم تحول در فارابی را بشکند؟ چیزی که واضح است اینکه اگر این طرح عملیاتی شود، اگر بندهای این سند چشمانداز به تحقق برسد، بیتردید گامهای بلندی برای پوست انداختن سینمای ایران و بهروزرسانی این هنر- صنعت برداشته میشود. زمان همه چیز را ثابت میکند.