مساله تولید مشترک سینمایی با کشورهای دیگر به دلایل متعددی دارای توجیههای منطقی است؛ دیپلماسی فرهنگی، بویژه دیپلماسی سینمایی طی این سالها اما نتوانسته است از این ظرفیت استفاده کند. به گزارش «وطنامروز»، تولید مشترک البته لازمه مهمی دارد و آن «صنعت» شدن سینما در داخل کشور است، چرا که وقتی قرار است با سینماگران یا مدیران سینمایی دیگر کشورها وارد گفتوگو درباره تولید مشترک شویم، باید حداقل مشترکات برای ایجاد تفاهم را دارا باشیم. زبان سینما، در کشورهای دارای جایگاه در سینما، «صنعت» است. اگر زمانی وجه هنری غالب بود اما امروز از صنعت سینما صحبت بهمیان میآید. رائد فریدزاده، معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی در گفتوگویی که بتازگی انجام داده به این ماجرا اشاره کرده است. او به مهر میگوید: تولید مشترک عرصهای است تا بتوان شرایط را برای عرضه نیروی متخصص ایجاد کرد. لازم است این را یادآور شوم که تمام این اتفاقات زمانی رخ میدهد که صاحب چیزی به اسم صنعت باشید، یعنی هم صنعت سینما و هم صنایع مجاور مانند گردشگری، بازار گیم، اسباببازی و دیگر بازارها را داشته باشد. فکر میکنم ما هنوز به چنین مرحلهای نرسیدهایم و نمیتوانیم درباره صنعت سینما در ایران حرف بزنیم؛ در واقع صنعت سینما یعنی ورود و خروج یک تک بازیگر خللی در آن صنعت ایجاد نکند؛ آیا واقعا سینمای ایران اینگونه است؟ صنعت این است که دولت بتواند کنار بایستد و تنها نقش نظارتی داشته باشد. این در حالی است که همچنان در سینمای ایران دولت مجبور به سرمایهگذاری است یا از سینماها حمایت میکند. هر زمان ما صنعتی داشته باشیم در آن صورت میتوانیم بگوییم قابلیت عرضه صنعت سینمای خود را به کشورهای دیگر داریم و بعد از آن میتوانیم ادعایی داشته باشیم. از نظر فریدزاده، شاهکلید ورود به بازارهای مختلف تولید مشترک است. او در این باره اینطور توضیح میدهد: به عنوان مثال بسیاری میگویند چرا بازارهای منطقه را لحاظ نمیکنید؟ در سالهای اخیر ما با کشورهایی مانند آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، ترکیه و عراق تولید مشترک داشتهایم. تولید مشترک به عنوان تولید آن کشور وارد چرخه اکران کشور مورد نظر میشود و این اکران به معنای برگزاری هفته فیلم نیست؛ در چنین شرایطی میتوان جنبه اقتصادی سینما را نیز دید، همانطور که «درخت خاموش» در حال حاضر در ترکیه در حال اکران است و ۱۵ درصد از سرمایه آن توسط فارابی تهیه شده است. ما تمام تلاش خود را برای ایجاد تولید مشترک انجام میدهیم. بسترهای صنعتی شدن سینما از نظر معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی در سینمای ایران وجود دارد اما باید تلاشهای بسیاری در این زمینه انجام شود. او میگوید: صنعتی شدن یعنی فرآیند تحقق یک فیلم را از لحظه خلق یک ایده تا اکران و پخش جهانی لحاظ کرده و برای هر کدام از اجزای آن فرآیند حرفهای تعریف کرده و آدمهای حرفهای بر سر کار بگذاریم تا بتوان آن کار را انجام داد. در هر کدام از این موارد ما با دستاندازهایی مواجه میشویم. ایدههای بسیار خوبی وجود دارد که تا میخواهد روایت شود با مشکلاتی مواجه میشود و این مشکلات و دستاندازها از شروع روایت تا تبدیل شدن آن به فیلم و اکران و معرفی در عرصه جهانی وجود دارد. به همین دلیل ما نیازمند یک سیستم مناسب در زمینه تولید، پخش و اکران هستیم که البته این مساله نیز بسیار زمانبر است اما به این معنا نیست که برای ایجاد چنین شرایطی برنامهریزی مناسبی نداشته باشیم و به رفع مشکلات کمک نکنیم. نباید فراموش کرد که پتانسیل جدی در این زمینه در سینمای ایران وجود دارد؛ طبق یک آمار مشخص شده است که نزدیک به ۸۰ هزار نفر دانشجوی هنر داریم و این نشاندهنده پتانسیل و توانایی هنر در ایران است که باید از آن بهرهبرداری کرد».
به هر ترتیب طبیعی است «دغدغه صنعتی شدن» نه یک سیاست ابتدایی که حالا یک ضرورت برای سینمای ایران است، چرا که با شرایط اقتصادی فعلی اگر توان افزایش سرمایهگذاری خارجی و استفاده از بازارهای منطقهای و بینالمللی وجود نداشته باشد، طبعا چشماندازی هم برای بازگشت بودجه سینما وجود ندارد.