ثمانه اکوان: حمله روسیه به اوکراین، نظم 30 ساله پساجنگ سرد در اروپا را به هم ریخت. حمله به اوکراین و حجم ویرانیها، دیگر کشورهای اروپایی را که تا به حال عضو ناتو نشدهاند وادار کرده است به گونه دیگری به بقای خود بیندیشند و سعی در عضویت در ناتو داشته باشند. 2 کشور فنلاند و سوئد در این میان با نگاهی به از بین رفتن زیرساختهای نظامی اوکراین، به دنبال پیوستن هر چه سریعتر به ناتو هستند تا به مسکو این پیام را منتقل کنند که اگر اوکراین نتوانست کمک ناتو و حضور نظامی ناتو را به صورت رسمی با خود به همراه داشته باشد، ما بهسرعت به چنین امکانی دست خواهیم یافت و هزینههای جنگ با کشور ما برای مسکو به مراتب بیشتر از اوکراین خواهد بود.
خبر روز گذشته درباره تایید درخواست عضویت فنلاند در ناتو توسط رئیسجمهور این کشور در حالی منتشر شد که انتظار میرود این خبر و تلاشهای این کشور برای عضویت سریع در ناتو، با واکنش تند مسکو مواجه شود. فنلاند سال 1917، استقلال خود از اتحاد جماهیر شوروی را به دست آورد اما از آن سال تا ۳ دهه بعد، همواره محل درگیری نظامی با روسیه بود. در «جنگ زمستان» در فاصله سالهای 1939 تا 1940، شوروی به رهبری ژوزف استالین، بخشهای جنوب غرب فنلاند را از این کشور جدا کرد و تا سال 1995 که این کشور عضو اتحادیه شود و هویت اروپایی و غربی برای خود پیدا کند، همواره سعی میکرد سیاست خارجی متناسب با شوروی و روسیه داشته باشد تا به محلی برای تاختوتاز نیروهای روس تبدیل نشود. از آن زمان تاکنون، فنلاند با گامهایی آهسته و پیوسته بیش از پیش به سمت نزدیکی به اتحادیه اروپایی و آمریکا و دوری از روسیه رفته است. سال 2007، این کشور به همراه سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، پیمان لیسبون را امضا کردند تا اگر مورد تهدید واقع شدند، موظف باشند به یکدیگر کمک نظامی کنند.
آغاز درگیریهای مرزی بین روسیه و اوکراین، سوئد و فنلاند را بیش از پیش به سمت غرب کشاند. همچنین چندین بار تجاوز به حریم هوایی فنلاند در سال 2014 و درگیری بین کشتیهای تحقیقاتی ۲ کشور در آبهای بینالمللی، تردید مسؤولان فنلاندی برای عضویت در ناتو را به یقین بیشتری تبدیل کرد. اگر تا به حال عضویت قطعی فنلاند در ناتو مورد بحث و بررسی قرار نگرفته بود، به دلیل این بود که هلسینکی تلاش میکرد پل رابط و میانجیای میان روسیه و کشورهای اروپایی باشد و در عین حال وابستگی این کشور به انرژی صادرشده از روسیه و موقعیت جغرافیایی آن، دولتمردان فنلاندی را وادار میساخت در اتخاذ تصمیم نهایی در این باره با احتیاط بیشتری رفتار کنند. میزان تجارت بین ۲ کشور قبل از دوران کرونا و تحریمهای اقتصادی اخیر علیه روسیه، سالانه حدود 10 میلیارد دلار بود و همین مساله هلسینکی را به 5 پایتخت اول تجارت با مسکو تبدیل کرده بود. جنگ روسیه با اوکراین، منافعی را برای جبهه غرب نیز در پی داشت که یکی از آنها متقاعد کردن کشورهای محافظهکاری چون فنلاند و سوئد برای پیوستن به ائتلاف مقابله با روسیه بود. اگر تا دیروز فنلاند در این زمینه تردیدهایی داشت و هماینک سوئد نیز منتظر اجرایی شدن این مساله در فنلاند و دیدن نتایج آن در مسکو است تا درخواست خود را به ناتو ارائه دهد، در همین مساله ریشه دارد.
مساله بعد سودی است که ناتو از عضویت این ۲ کشور میبرد. در شرایطی که یکی از چالشهای اصلی ایالاتمتحده با کشورهای اروپایی عضو ناتو، میزان هزینهکرد آنها در حوزه دفاعیشان است، فنلاند و سوئد ردیف بودجه مناسبی برای امور نظامی خود دارند و مانند سایر کشورهای اروپایی نیستند که در انتظار کمکهای نظامی آمریکا در شرایط بحرانی بمانند.
فنلاند 280 هزار نیروی آماده به رزم در اختیار دارد و میزان هزینههای دفاعیاش، حتی از میانگین هزینههای دفاعی کشورهای بزرگ اروپایی عضو ناتو نیز بیشتر است. سوئد هم غیر از موقعیت جغرافیایی عالی، از ناوگان دریایی بهروز و خوبی برخوردار است.
با وجود همه این شرایط خوب اما باز هم نباید فراموش کرد عضویت این ۲ کشور در ناتو مسلما باعث ایجاد هزینههای سیاسی و اقتصادی بیشتری برای آنها و کل اتحادیه اروپایی میشود، زیرا در صورت بالا بودن احتمال جنگ -که به نظر میرسد همینطور باشد- همه این آرایش و تجهیزات نظامی میتواند به کلی نابود شده یا اینکه به ضعف شدید برسد. تلاش پارلمان و رئیسجمهور فنلاند برای عضویت فوری در ناتو در همین زمان کوتاه نیز با واکنش مسکو روبهرو شده و غیر از تهدیدات همیشگی در این باره، مسکو، صادرات برق به فنلاند را به بهانه واریز نشدن پول خدمات قبلی، به حالت تعلیق درآورده و این کشور را با بحران بیبرقی مواجه کرده است. افزایش قیمت مواد غذایی و تورمی که سراسر دنیا بویژه کشورهای اروپایی را در برگرفته است، نشان میدهد از هماینک میتوان انتظار داشت پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو چه دردسرهایی برای اقتصاد اروپا خواهد داشت.
شاید ناتو به دنبال اضافه کردن بودجه نظامی برای مقابله با روسیه در شرایط فعلی باشد اما باید دید برای این ۲ کشور اروپایی نیز هزینه پیوستن به ناتو به سود منافع ملیشان است؟ نقشه آمریکا برای منطقه اما به نظر میرسد موضوع دیگری باشد. دولت بایدن تلاش دارد از شرایط به وجود آمده در اوکراین نهایت استفاده را ببرد و شرایط را به سمتی ببرد که بتواند با صدای بلند فریاد پیروزی در این جنگ را سر دهد. اگر روسیه به دنبال حمله به اوکراین در پی خط و نشان کشیدن برای کشورهای همسایهاش بود که نباید به ناتو یا اتحادیه اروپایی بپیوندند، حالا قرار است با ۲ کشوری مواجه شود که به صورت فوری به بهانههای دفاعی- سیاسی قابل دفاع، عضو ناتو میشوند. در واقع برنامهریزی کاخ سفید طولانی کردن جنگ در اوکراین برای کاستن از توان نظامی روسیه و در عین حال پیشبرد پروسه گسترش ناتو به سمت شرق است؛ اتفاقی که شاید در ظاهر به نفع کشورهایی مانند سوئد و فنلاند باشد اما در عین حال میتواند زنگ خطری برای منافع ملی آنها نیز به حساب آید، زیرا آنها را از کشورهای بیطرف، به کشورهای دشمن در نگاه دفاعی روسیه تبدیل میکند و احتمال درگیریهای نظامی بین آنها را بالا میبرد.