رضا کردلو: رحلت عالم فرزانه آیتالله فاطمینیا که از چهرههای برجسته روحانیت شیعه و از بزرگان اخلاق و عرفان ناب اسلامی بود دریغ و حسرتها را برای من و نسل من بیش از پیش کرد؛ چهرهای که ورای همه توصیفاتی که درباره علما میگوییم و میشنویم یک مشخصه مهم داشت و آن تاکید همیشگی بر خرافهزدایی از دین و ارائه تصویری صیقلی، صاف و لطیف از دین، همانگونه که هست، بود. این برجستگیها موجب شده بود که وی بیشتر از بسیاری از وعاظ مورد توجه قرار گیرد و جوانها به او اقبال داشته باشند.
در روزهایی که توصیف دین، همانگونه که هست و به دور از خرافهها و نگاههای عوامانه و عرفانهای نوظهور و کذا و کذا، برای آنان که بر منبر مینشینند، کمی سخت شده است، چهرههایی مثل آقای فاطمینیا، از منبر به عنوان فرصتی برای ارائه تصویری حقیقی از دین استفاده میکردند. در برخی موارد، واقعا شجاعتی میخواست که یکی مثل آقای فاطمینیا با قدرت جلوی خرافات و افعال غلطی که به نام دین باب شده میایستاد و گزاره تکرارشونده در میان همه حرفهایش این بود که «این عوامبازیها چیه؟»
نسل من شخصیتی را از دست داد که حرف دین را تحت تاثیر یا دربند رسانه نمیکرد و دفتر و دستک نداشت که رضای آنها را به نیاز خلقالله ترجیح دهد. برنامههای از پیش تعیین شده مجموعهها هم خط سخنرانیها و حرفی که میخواست بزند را تحت تاثیر قرار نمیداد.
کذا و کذا نمیکرد. باری نوشتم که در روزگار مجازی حفظ رابطه استاد و شاگردی کار راحتی نیست. استاد باید آنقدر جذبه داشته باشد که مخاطبان نادیده را صرفا با محتوای کلام و نحوه بیان مجذوب کند. مجذوب معارفی که نماد عملیاش، خود استاد باشد. آیتالله فاطمینیا اینچنین بود.
گزارهای در میان گزارههای نظری علم ارتباطات که کم هم نیستند وجود دارد با این مضمون که «پیام، رسانه است». با وام گرفتن از این گزاره درباره آقای فاطمینیا، میشود اینطور مطرح کرد که «اخلاق، رسانه است». آن هم بویژه از سوی کسی که خود متخلق است. و خب! همه میدانیم که این رعایت عملی، چه نقش مهم و اثر وضعی قابل توجهی در پذیرفته شدن آرای یک نفر میتواند داشته باشد. حالا فرض کنید یک رسانه، آن هم رسانهای آوانگارد مانند آقای فاطمینیا، امتیازات دیگری را هم همراه داشته باشد. لحن شیرین، بیان شیوا، نفس گرم، سواد بالای علمی و تفقه خارقالعاده در مسائل مختلف، طرح مباحث مبتلابه برای مخاطبان عام، مهربانی در گفتار و رفتار و دیگر ویژگیهایی که ایشان داشت، علاوه بر آنهایی که در محضر ایشان بودند، تماشای برشهای کوتاه درس اخلاق ایشان را برای عموم لذتبخشتر کرده بود.
اما این تنها دلیل تاثیرگذاری رسانهای آقای فاطمینیا نبود. دقت ایشان در نقل احادیث و روایات و تاکید بر سندیت داشتن آنها، درسی است که طلاب جوانتر باید برای ارتباط با مردم از استاد فاطمینیا بیاموزند.
رسانه شدن آیتالله فاطمینیا که حالا رفتنش به دریغ و افسوس میگذرد، به موضوعی که مردم آن را خوب میفهمند و خوب تشخیص میدهند هم مربوط میشود. محبوبیت ناگهان اتفاق نمیافتد. در همه این سالها مردم شخصیتی را میدیدند که در عین بزرگی، فروتن و در عین دانشمندی، در دسترس بود و به قول خودش که وقتی میخواست ارزش علما و اساتیدش را یادآور شود، «آقا این آدم یکی بود در زمانه خودش».