printlogo


کد خبر: 248749تاریخ: 1401/2/28 00:00
بررسی سود و زیان ماندن و رفتن یحیی گل‌محمدی از پرسپولیس
مشکل جای دیگری است

علی وحید‌زاده: نوشتن از آینده پرسپولیس مثل قدم زدن در میدان مین است. شهامت می‌خواهد حمایت از این کادری که چوب‌خط‌های اشتباهات پر شده است. پس مجبوری همرنگ جماعت شوی. خواه‌ناخواه شبیه آن پیشکسوت از یاد رفته دهه 60 شوی که این روزها اینستاگرام را دالان طلایی یافته برای سرک کشیدن به دوره اوجش، روزهایی که دیده می‌شد، مهم بود و فالوئر در عالم واقعی داشت. درباره یحیی و آینده‌اش، دل شیر افشین قطبی را می‌خواهد از ماندن بگویی. با یک نگاه به آینه عقب تاریخ اما می‌شود فهمید در چنین وضعیتی، ماندن یک گزینه خوب امتحان پس داده داخلی چه مزایایی دارد و شرط موفقیتش چیست و مهم‌تر از همه چه ریسک‌هایی را یک مدیر باید به جان بخرد. 
پین مددرسان شد
استقلال فصل قبل، بعد از شکست در داربی برگشت وضعیتی مشابه امروز پرسپولیس داشت. اختلاف بسیار شد و هواداران این تیم کم و بیش گفتند مجیدی چاره تیم ما نیست. اما 8 سال دوری آنها از جام، تغییرات متوالی و از این پله به آن پله پریدن و از این ستون به آن ستون جهیدن، همه آبی‌ها را خسته کرده بود. مربی خوب خارجی آمد مثل شفر و استرا. مربی موفق ایرانی آمد همسان منصوریان و فکری اما انتهای همه شبیه هم بود. حتی فرهاد مجیدی هم در این چرخه چندباری از نصفه راه آمد و بعدش رفت. حتی بعد از حذف برابر الهلال هم کسی سراغ تغییر کادر فنی نرفت. تردید نکنید اگر همان کادر مدیریتی سابق بر مسند کار می‌ماند و خبری از بودجه خوبی که آجرلو با خودش آورد نبود، مجیدی همان مسیر سابق را طی می‌کرد. چون دستانش بسته بود. ماندن مجیدی به تنهایی کفاف کار را نمی‌کرد. فرهاد بدون هیچ سابقه‌ای در سرمربیگری، در گام نخست سراغ یک مربی کارکشته ایتالیایی رفت که بدون شک، اصول و ایده بخش اعظمی از فوتبال تدافعی آبی‌ها در لیگ بیست‌ویکم وامدار افکار پین است. 
 
* نقش مجیدی و حمایت آجرلو
ایده و طرح اما کافی نیست. یک سرمربی جوان باشهامت از جنس ایرانی هم لازم بود که در رأس کار بنشیند. سوای این دو، این مصطفی آجرلو بود که طبق اسناد منتشر شده و رسمی سایت کدال، بیش از160 میلیارد تومان هزینه خالص کرد. با از دست دادن قائدی، شیخ و بازیکنانی مثل اسماعیلی و ریگی، خیلی‌ها تصور می‌کردند دست استقلال در 50 متر جلو خالی می‌شود ولی استقلال خوب خرید کرد. حتی پس از جدایی ۲ سربازش، نگذاشت کار به اما و اگر بکشد و بلافاصله یک مدافع برزیلی گرانقیمت آن هم برای مدت تنها چند ماه جذب شد. 

* نگاهی به سبد حمایتی یحیی
اینها چیزهایی بود که یحیی در لیگ بیست‌ویکم کنار خود نداشت و بعد از دست دادن 3 بازیکن شاخص در ۳ منطقه، خریدهایی تنها از روی هیجان انجام شد. یحیی حتی به آنهایی که خودش آورده بود مطلقا اعتمادی نداشت. از اسدی و ابراهیمی گرفته تا آن 2 تاجیک عجیب و غریب! گل‌محمدی از میانه لیگ نوزدهم آمد. کار نیمه‌‌کاره کالدرون را با جام تمام کرد. تیمش را در لیگ بیستم شخصا بست و با وجود از دست دادن چند ستاره مثل علیپور، بیرو، شجاع و بشار در آن لیگ هم تیمش را قهرمان کرد. با مجموعه تحت هدایتش نایب‌قهرمان آسیا هم شد. پس هیچ کس نمی‌تواند بگوید یحیی کارش را بلد نیست. نه آن نایب‌قهرمانی آسیا اتفاقی بود و نه آن ۲ قهرمانی متوالی در لیگ برتر. 
 
* چرا در لیگ بیست‌ویکم ورق برگشت؟
پاسخ یک کلمه است؛ استقلال. تیمی که بهتر و عالی کار کرد و احتمالا بهترین نتیجه همه ادوار تاریخش را در لیگ از حیث آمار و امتیاز خواهد گرفت. نمی‌شود یک تیم ستاره‌های ملی‌پوش خود را طی 2 فصل متوالی یک به یک از دست بدهد و انتظار داشت خریدهای بعدی عینا به همان خوبی باشند. این کار شدنی نیست و اگر پرسپولیس به هر دلیلی قهرمان این لیگ می‌شد تنها به واسطه ضعف رقبا بود و بس ولی استقلال ضعیف نبود و قهرمان هم شد. یحیی به واسطه اشتباهات غلط نیمکت تیمش را از داشتن بازیکنان ممتاز ذخیره تهی کرد. یک تیم ثابت خوب داشت که اگر به هر دلیلی بازیکنی در آن محروم و مصدوم می‌شد یا افت می‌کرد هرگز جانشین خوبی برایش وجود نداشت. مقصر کیست؟ یک قسمت باشگاه که برخلاف رقیب نتوانست بودجه لازم را با وجود پرونده‌های متعدد خارجی فراهم سازد و سوی دیگر خود یحیی که خریدهای اشتباهی کرد. 
 
* یحیی برود اما بعدش چه؟
این نوشته به هیچ وجه قصد تطهیر گل‌محمدی و کادرش را ندارد. آنها روی هم رفته رقم بالای 29 میلیاردی دریافت کردند و طبیعتا باید به همان اندازه پاسخگو باشند. یحیی اشتباهات فراوانی را در طول لیگ مرتکب شد. در یک کلمه اگر بخواهیم به بزرگ‌ترین آن اشاره کنیم، رویه اشتباهش در مواجهه با معضلات بود. برانکو در یک جمله موفقیتش را در فضای پرالتهاب پرسپولیس و حواشی بی‌پایانش یک چیز می‌دانست؛ باید در این تیم مربی «آتش‌نشان» باشد ولی یحیی درست بر خلاف برانکو در حساس‌ترین برهه‌های فصل به بهانه‌های مختلف مالی و لجستیکی عینا حکم «آتشفشان» را بازی کرد؛ غرولندهای زیاد، ناله‌های تکراری و بدتر از همه استعفاهای نمادین. خب باد کاشتی، حالا توفان درو کن. 
هوادار پرسپولیس ۵ سال متوالی فقط جام دید و موفقیت. او با هوادار فصل قبل استقلال از لحاظ آزمون و خطا متفاوت است. آبی‌ها از تغییرات تکراری خسته شده بودند اما هواداران پرسپولیس اینک تشنه شنیدن استعفای یحیی هستند. 
نظر شخصی من این است (ممکن است اشتباه باشد) که اگر یحیی بماند، اگر باشگاه بازیکنان مورد نظرش را جذب کند و مهم‌تر از همه در طول فصل آتی مدیریت مددرسان تیم باشد، هیچ گزینه داخلی و خارجی در دسترس، بخوبی گل‌محمدی وجود ندارد. این حرف را به واسطه همه سال‌های بی‌جامی و خاکستری دهه 80 و اوایل 90 خورشیدی می‌زنم. امروز پرسپولیس کپی تک‌تک روزهای دهه هشتادش است؛ پیشکسوتانی که پیشنهاد می‌دهند همین امروز برو. هواداری که تنها با اخراج کادر فنی عطشش برطرف می‌شود. اما خب بعدش چه. رفتن یک بعد ماجراست. قرار است برانکو بیاید؟ او پول نقد و فضای آرام و بی‌خطر عمان را چرا باید رها کند؟ یا تصور کردید مهدوی‌کیای بی‌تجربه در همان سال اول برای‌تان جام می‌آورد؟ 
حالا یک بعد دیگر قصه هم هست. یحیی اگر بماند و این تیم توان تقویت واقعی را نداشته باشد چه؟ پاسخ این سوال هم عین روز برایم روشن است. نهایت تا هفته هفتم و هشتم لیگ آتی دوام می‌آورد و سپس با شعارهای تند در ورزشگاه مجبور به استعفا می‌شود. از این رو قبل از انتخاب کادر فنی باید مشکل بزرگ پرسپولیس را در اتاق مدیریت این تیم حل کرد. پول باید به اندازه کافی باشد تا خرید خوب خارجی کرد آن هم نه از جنس تاجیک و ازبک. اگر هم ازبک می‌خرید باید شبیه آمانوف باشد که قیمتش هم مشخص است. 
مشکل امروز قرمزها کادر فنی‌شان نیست. آنها پیش‌تر با 2 جام متوالی نشان دادند اگر مهره به اندازه مکفی داشته باشند، کارشان را بلدند اما این به آن معنا نیست که اگر یحیی برود هیچ مربی‌ای قادر به قهرمان کردن این تیم نیست. فقط بحث زمان مطرح است و داشتن ابزار کافی و همچنین صبر هوادار. 
 در بهترین حالت شاید تنها 30 درصد هواداران موافق حفظ این کادر فنی باشند. در چنین وضعیتی حمایت دل شیر می‌خواهد و بودجه مناسب. پس بهتر است درویش قبل از هر انتخابی همه ابعاد را در نظر بگیرد. حفظ یحیی بدون متحول کردن ارنج تیم و جانشین شدن بازیکنان تراز اول هیچ سودی برای طرفین نخواهد داشت. 

Page Generated in 0/0164 sec