گروه فرهنگ و هنر: آمارهای منتشرشده از میزان مخاطبان سریالها و برنامههای تلویزیونی در ماههای اخیر نگرانیهایی را درباره کیفیت برنامهها و مجموعههای نمایشی که در ادامه روی آنتن خواهند رفت نیز ایجاد کرده است. آیا باز میزان مخاطبان پرمخاطبترین سریال تلویزیون به 30 درصد نخواهد رسید؟ به گزارش «وطنامروز»، میزان مخاطبان سریالها و برنامههای تلویزیونی در ماههای اخیر، وضعیت شکنندهای را برای آینده صداوسیما از منظر مخاطب ایجاد کرده است. در نظرسنجیای که از مخاطبان نیمه دوم ماه مبارک رمضان صورت گرفت، آمارهایی به دست آمده که باید محل دغدغه جدی مدیران تلویزیون باشد. در این نظرسنجی برنامههای ویژه ماه رمضان در شبکههای سیما نیز بررسی شده است که از میان برنامههای نظرسنجی شده برنامه «عصر جدید» با 48.8 درصد پربینندهتر از سایر برنامهها بوده است. در میان سریالها نیز سریال خوشنام با 32.8 درصد پرمخاطبترین سریال تلویزیون بوده است. به عبارت دیگر پرمخاطبترین برنامه تلویزیون 50 درصد مخاطب نداشته و پرمخاطبترین سریال پخش شده از تلویزیون نیز کمی بیش از 30 درصد مخاطب را پای تلویزیون نشانده است. این آمار برای یک رسانه با ادعا و توان فراگیری تلویزیون عدد قابل توجهی نیست. سریالها و برنامههای معدودی طی این سالها ساخته شدهاند که مخاطبان قابل توجه داشتهاند. از این منظر ادعاهایی مانند اینکه در فضای فعلی و دوران شبکههای اجتماعی و... تلویزیون مخاطب ندارد، قابل قبول نیست، چرا که مثالهای نقضی داشته است. راه برونرفت تلویزیون از بحران فعلی در حوزه مخاطب نیز روشن است؛ ساخت و تولید برنامهها و سریالهایی که فقط از تلویزیون برمیآید و فقط از تلویزیون دیده میشود. تلویزیون علاوه بر اینکه موظف به تولید محتوای قابل قبول از منظر کیفیت است، یک ظرفیت بیبدیل برای فراگیر کردن امر رسانهای و محتوا نیز است. کند شدن فرآیند تولید به هر دلیلی موجب ضعف آنتن در ماههای بعد خواهد شد. حال اگر با تسامح دلیل ضعف آنتن در ماههای آتی را کلید خوردن و در تولید بودن «پروژههای معمولی» بدانیم و این ماجرا را بپذیریم، دیگر عذری برای ضعف آنتن در 1402 یا 1403 وجود ندارد. در ماههای اخیر متاسفانه خبر کلید خوردن پروژههایی که نسبت به آنها امیدواریهایی از منظر دیده شدن یا مخاطب وجود داشته باشد، منتشر نشده است و تنها هر از چند گاهی تصویری تازه از سریال سلمان فارسی منتشر میشود. سریالهای دیگری که خبرهایی از آنها منتشر شده نیز دارای این ظرفیت که برای چند ماه بتوانند آنتن را از محتوای قابل توجه و با کیفیت تغذیه کنند، نیستند. فارس در گزارشی به ماجرای افت کیفیت سریالها پرداخته و نوشته است: در حال حاضر هیچ کدام از مخاطبان تلویزیون منکر افت چشمگیر تولیدات نمایشی تلویزیون در دهه اخیر نیستند و مساله افت کیفی فاحش و ملموس در حوزه تولید سریالهای تلویزیونی در سالهای گذشته، منتقدان تلویزیون و مخاطبان آن را در رسیدن به یک موضع واحد متحد کرده است؛ چرا هر چه به امروز نزدیکتر میشویم، آثار درخشان سالهای دور صداوسیما در سریالسازی نایاب و نایابتر میشود؟ اساسا چرا به جز چند مورد اندک، سریال جدی و مهمی که بتوان در زمره آثار قابل قبول سیما طی سالیان گذشته به آن اشاره داشت در ذهن مرور نمیشود؟
این گزارش میافزاید: نگاهی به تولیدات داستانی صداوسیما در دهه ۹۰ نشان میدهد اغلب این آثار صرفا از روی رفع تکلیف و تکمیل کنداکتور تلویزیون تولید شدهاند و پیامدهای چنین رویکردی را این روزها در استقبال بیشتر مخاطبان به آثار شبکه نمایش خانگی شاهدیم. فقدان چارچوب، قصه و فیلمنامه مناسب، خط داستانی و دیالوگهای کلیشهای، پیش پا افتاده و دمدستی، بازیهای مصنوعی و مشکلات فنی ساده مجموعهای از عوامل آشکار است که این روزها در عمده سریالهای تلویزیون میتوان مشاهده کرد.
مسائلی که در این گزارش آمده، نکاتی نیست که از نظر عمده مخاطبان دور مانده باشد. شاید یکی از دلایل عدم اقبال به این سریالها، همین مواردی باشد که درباره آنها سادهانگاری میشود.
در این بین راهکار روشن است. صداوسیما زمانی برای از دست دادن ندارد. پروژههای بسیاری مانند سریال موسی که از چند سال پیش در فضای متن پیشرفتهایی داشتهاند، کم کم آماده تولید میشوند. همین گزاره باید تجربهای برای مدیران فعلی باشد که مساله «متن» را جدی بگیرند. اینگونه نیست که امروز اراده برای تولید سریال کنیم و فردا وارد تولید شویم. راه انداختن سازمان تولید در صداوسیما، به جای تولیدات پراکنده شبکهای با سیاستهای پیشین، بدون پشتوانه علمی و بدون مخاطبسنجی دیگر کارساز نیست. برای راه انداختن سازمان تولید هم باید سازوکارهای پرسرعتتر و چابکتر و البته متخصصتری برای تایید یا رد طرحهای سینمایی در نظر گرفت. با شرایط فعلی که تلویزیون از منظر مخاطب دارد، نمیتوان تعلل کرد. از این منظر اظهارنظرهایی مانند آنچه رئیس صداوسیما در جلسه اخیر خود با تهیهکنندگان گفته بود، اگر در فرآیندی سریع منجر به تولید نشود، باعث ناامیدی بیشتری نسبت به شکل گرفتن سازمان تولید و رونق گرفتن تولید خواهد شد. پیمان جبلی در جلسه اخیر خود با تهیهکنندگان گفته بود: «دغدغه برخی سازندگان، صرفا درصد مخاطب بوده و درباره محتوا، دغدغهای نداشتهاند اما میخواهم بر این نکته تأکید کنم که در دوران جدید، محتوا هم اولویت دارد». به این عبارات باید گزارهای اضافه کرد و آن اینکه: سرعت هم مهم است.