«آن روز هم خیلیها میگفتند نمیشود؛ بنده خب وسط میدان بودم؛ وسط میدان کارهای نظامی و تصمیمگیریهای نظامی و مانند اینها حضور داشتیم، میدیدیم؛ بعضیها میگفتند: «آقا! فایدهای ندارد، نمیشود، امکان ندارد، کاری نمیشود کرد»؛ یعنی اجازه بدهیم نیروهای صدام که تا 10 کیلومتری اهواز آمدند، همان جا بمانند، کاری نمیشود کرد؛ آن روز هم بودند کسانی که این جوری میگفتند. همین جوانهای مثل شما آمدند وسط میدان و کاری کردند که همه دنیا را متحیر کرد».
این بیانات رهبر معظم انقلاب در سال 1401؛ چهل سال پس از فتح معجزهگون خونینشهر عزیز و عملیات بینظیر بیتالمقدس خطاب به جوانان و دانشجویان است؛ عملیاتی که نه تنها صدام و صدامیان را، بلکه تمام کارشناسان جنگی جهان را که در جریان جنگ ایران و عراق بودند حیرتزده کرد.
اما چه شد که عدهای جوان کمتجربه با سن و سالی بسیار پایین توانستند اینچنین حماسههایی را خلق کنند و به تعبیر رهبر حکیم انقلاب کشور و انقلاب را نجات دهند؟ در یک عبارت باید گفت «ایمان و امید به یاری و نصرت پروردگار».
برای بررسی بیشتر این حماسه تاریخی با سردار دکتر بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس گفتوگو کردیم.
* جناب سردار کارگر! رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیرشان در جمع دانشجویان بر مساله امید و عدم یأس تاکید کردند و با اشاره به جریان آزادسازی خرمشهر، ایمان و امید رزمندگان و فرماندهان دفاعمقدس را عامل پیروزی ما در جنگ با دشمن بعثی دانستند؛ عملیات بازپسگیری خرمشهر چگونه در عین ناباوری و ناامیدی به پیروزی رسید؟
در ابتدا ایام عملیات پیروزمندانه، عظیم، امیدآفرین و الهامبخش بیتالمقدس را گرامی میدارم که یکی از نتایج آن آزادسازی خرمشهر بود. ما نباید بگوییم نتیجه عملیات بیتالمقدس فقط آزادسازی خرمشهر بود، بلکه این عملیات اثرات و نتایج مثبت دیگری نیز داشت؛ یکی، آزادسازی خرمشهر بود. مردم ما در واقع در این عملیات معنی جمله «ما میتوانیم» را تجربه کردند و این عملیات بسیار در بین مردم و مسؤولان کشور امیدآفرین بود.
شما میدانید این عملیات از 10 اردیبهشت سال 1361 شروع شد و تا سوم خرداد طول کشید و یکی از اهداف آن آزادسازی خرمشهر بود اما این عملیات اهداف بزرگتری داشت که به دلایل مختلف قرار شد در همانجا متوقف شود. مستحضرید که ما ابتدای جنگ با آن وضعیتی که در کشور بود؛ موضوع اختلافات داخلی، توطئههای داخلی و اینکه بنیصدر رئیسجمهوری بود که فرماندهی کل قوا را نیز حضرت امام به ایشان داده بودند، متأسفانه وضعیت خوبی بین نیروهای مسلح ما نبود. این وضعیت دلایل مختلفی داشت که من اصلا دنبال دلایل آن نیستم ولی اجمالا باید بگویم برای ارتش اتفاقات بدی افتاده بود، ابتدای کار سپاه بود و بسیج تازه داشت جان میگرفت. با در نظر گرفتن همه اینها استکبار جهانی تصمیم گرفت به واسطه یک رژیم دستنشانده که رژیمی بعثی بود، به خاک مقدس کشور ما حمله کند.
از نخستین حماسهها ایستادگی مردم خرمشهر در آن 34 روزی بود که عراق حمله کرد و به نظر من ارتش عراق در ابتدای جنگ نخستین شکست خود را در خرمشهر تجربه کرد ولی به هر حال مناطقی از میهن ما را تصرف کرد.
بعد از رفتن بنیصدر با وحدت و انسجامی که در کشور و نیروهای مسلح ایجاد شد، عملیاتهای بزرگی اتفاق افتاد. ابتدا عملیات ثامنالائمه بود که حصر آبادان شکسته شد و بعد طریقالقدس بود که بستان و مناطق دیگر آزاد شد و بعد هم فتحالمبین بود. وقتی این اتفاقات افتاد، امید فرماندهان، رزمندگان و مسؤولان کشور بسیار زیاد و معلوم شد ما ضربات کاریتری میتوانیم به ارتش عراق بزنیم. فاصله عملیات فتحالمبین تا عملیات بیتالمقدس، حدود یک ماه است. عملیات فتحالمبین وسیع بود و مقدار زیادی از اراضی را پس گرفتیم ولی مهمترین مساله، جبههای بود که به نام بیتالمقدس باز شد. خب! رمز این عملیات به برکت نام مولای متقیان، علیبنابیطالب(ع) بود. پیشبینی این بود نیروهای مسلح میتوانند با وحدت و آمدن مردم به جبههها به صورت وسیع و انسجامی که در کشور ایجاد شده بود، عملیات بزرگتری را انجام دهند. قبلا شناساییها و طراحیها انجام شده بود و این عملیات بزرگ شروع شد.
در عملیات بیتالمقدس 5 هزار و 400 کیلومتر مربع از خاک ما آزاد شد و اهداف عملیات هم جاده خرمشهر- اهواز، دشت آزادگان و هویزه بود.
* جناب سردار! از انسجام و اتحاد ایجاد شده در بین نیروهای مسلح در این عملیات گفتید؛ به صورت مشخص از چگونگی همکاری ارتش و سپاه در این عملیات بفرمایید و نحوه فرماندهی مشترک ارتش و سپاه را توضیح دهید.
یکی از مسائل مهم در این عملیات وحدت ایجاد شده بین سپاه و ارتش بود. در رأس قرارگاه محسن رضایی و شهید شیرازی بودند که به عنوان فرماندهان مشترک عملیات بودند. در این عملیات 19 هزار نظامی عراقی به اسارت رزمندگان درآمدند که عدد بالایی بود.
4 مرحله عملیات برنامهریزی شده بود که هر 4 مرحله انجام شد و در مرحله چهارم این عملیات اتفاقات بزرگی همچون فتح خرمشهر اتفاق افتاد. یکی از مسائل مهم حضور جدی ارتشیها در این عملیات بود، مثلا در قرارگاه نصر سرلشکر حسن سعدی که در حیات هستند و از برادران ارتشی بودند، به همراه حسن باقری فرماندهی را به عهده داشتند؛ یعنی یک فرمانده از سپاه و یک فرمانده از ارتش.
در قرارگاه فتح شهید منفردنیاکی بود و سرلشکر رشید که الان فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء را دارد. در قرارگاه قدس آقای سیروس لطفی از ارتش و آقای غلامپور از سپاه بودند. البته یک قرارگاهی هم در اواخر تشکیل شد که به آن نمیپردازم.
* یکی از مسائل مهم این عملیات خارج شدن از تیررس توپخانه دشمن و دیگری تأمین وضع بینالمللی بود.
عملیات بیتالمقدس در زمان خودش سرنوشتساز و الهامبخش برای آینده بود. در عملیات بیتالمقدس همه مردم ایران بودند. یعنی ارتش، سپاه، بسیج، جهاد و وزارتخانهها بودند، همه آمده بودند، هر کسی هر چه داشت آورده بود، یعنی شما ایران را در عملیات بیتالمقدس میتوانستید ببینید. همه اقشار و اصناف همدل بودند.
در عملیات بیتالمقدس همدلی و همزبانی در اوج بود. آینده جنگ را عملیات بیتالمقدس ترسیم کرد و تفکرات جهانی نسبت به جمهوری اسلامی را تغییر داد. وقتی که عملیات بیتالمقدس انجام شد، دنیا به این رسید که جمهوری اسلامی میماند. تا آن زمان همه دنبال میکردند که با جنگ چه اتفاقی خواهد افتاد. عملیات فتحالمبین عملیات بزرگی در قاعده خودش بود و قبل از آن چنین عملیات بزرگی نداشتیم. در بیتالمقدس تفکرات جهانی هم عوض شد، حتی کسانی هم که به ایران رفت و آمد داشتند دیدشان به مسائل تغییر کرد. از عملیات بیتالمقدس بود که خیلیها به فکر این افتادند قطعنامهای تهیه کنند و هیاتهایی بیایند و این وضعیت را تمام کنند، چون متوجه شدند جمهوری اسلامی ایران، کشوری قوی و مقتدر است و از طرف دیگر این باور که «ما میتوانیم، ما مقتدریم، ما مقاومیم» در بین مردم ایجاد شده بود و جمهوری اسلامی هم روی خط پیروزیها افتاده بود. دشمن از آن به بعد دنبال این بود جلوی جمهوری اسلامی را بگیرد که بیشتر از این جلو نرود.
از نظر نظامی این بسیار مهم است که کمتر از یک ماه یعنی از اول فروردین 1361 تا سوم خرداد ایران توانست ۲ عملیات خیلی بزرگ که کمر ارتش عراق را شکست، انجام دهد. آن هم با نیروهای مشترک که از نظر هویت متفاوت ولی در عمل با هم مشترک بودند، مثل ارتش، سپاه و بسیج.
همچنین در عملیات بیتالمقدس نهادهای انقلابی هم حضور و هویت واقعی خود را نشان دادند که خیلی مهم بود.
چند نکته مهم دیگر هم در این عملیات بیش از پیش نمایان شد که البته در طول 8 سال دفاعمقدس هویدا بود، لکن در این عملیات بروز و ظهور بیشتری داشت.
اولین نکته این بود که مشخص شد نظام جمهوری اسلامی ایران با این ساختاری که دارد، کارآمد است. نکته بعدی موضوع رهبری حضرت امام خمینی(ره) بود. مساله بعد اینکه دین و مذهب خودش را اینجا نشان داد، بویژه فرهنگ عاشورایی و کربلایی خودش را نشان داد. و دیگری، روحیه انقلابی و جهادی مردم و تبعیت مردم از امام خمینی(ره)، دین و مذهب بود. اینها همه دست به دست هم داد و آن اتفاق بزرگ در خرمشهر افتاد. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند خرمشهرها در پیش است، چون به هیچوجه ارتش عراق فکر نمیکرد به این زودی این مناطق بویژه خود خرمشهر را از دست بدهد.
ما اگر بخواهیم یک نمونه از وحدت و انسجام را که منجر به یک پیروزی بزرگ شد نشان دهیم، همین عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر است. اینکه امام(ره) فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد، واقعاً همینطور بود. خداوند همهجا این وعده را داده است که «إِنْ تَنْصُرُواالله یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم(محمد/۷) وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا(عنکبوت/۶۹)». خداوند میفرماید اگر شما با هم باشید، با هم تلاش کنید و همه دست به دست هم دهید، من پیروزی نصیب شما میکنم، به همین دلیل امام گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد.
یک وجه دیگر این سخن امام این است که کسی چه در آن زمان و چه در آینده نکند خیال کند من خرمشهر را آزاد کردم، چون در این عملیات نیروهای مختلف بودند. امام به واسطه آن الهامات الهی و دید وسیعی که داشتند، میدانستند ممکن است در آینده عدهای ادعاهایی کنند، لذا فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی همه شما آمدید اما کسی که به هدف زد (وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّالله رَمی) خدا بود. تو تمرین کردی و هدف گرفتی اما خدا آزاد کرد و واقعا هم خدا آزاد کرد.
اینکه میگوییم خدا آزاد کرد، دلیل بر این نمیشود که نیروهای مسلح، بسیج و جهاد نبودند، در عملیات بیتالمقدس همه شریک بودند، یعنی آن زمان اگر نزدیک 40 میلیون جمعیت داشتیم، همه شریک بودند؛ کسانی که در جبهه جنگیدند، کسانی که پشتیبانی کردند، کسانی که دعا کردند، آنهایی که با خوشحالی ما خوشحالی کردند و با ناراحتی ما ناراحتی کردند، همه شریک بودند و آن زمان یکی از جشنهای بزرگ ملی در کشور در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر بود و واقعا خرمشهر قلب ایران شده بود و بعد که آزاد شد، تمام مردم کشور ما، حتی آنکه در دوردستترین مناطق بود که ممکن است با خرمشهر هزاران کیلومتر فاصله داشته باشد، او هم احساس میکرد آزاد شده است.
اگر ارتش، سپاه، بسیج و مردم ایران نبودند، ما در دفاعمقدس پیروز نمیشدیم. اگر رهبری حضرت امام خمینی نبود، ما در دفاعمقدس پیروز نمیشدیم. همه بودند. این خیلی مساله مهمی است و به همین دلیل امروز رهبر معظم انقلاب میگویند خرمشهرها در پیش است، یعنی باید همان الگو و مدل رفتاری که آن زمان داشتیم، ایجاد شود.
ببینید! ما همین الگو را در انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی داشتیم. خب! انقلاب ما یک انقلاب نرم بود و اتفاقا هنر حضرت امام در همین بود. کسانی که اساتید انقلاب مخملی و نرم در دنیا هستند، در صحبتهایشان میگویند که یکی از الگوهای ما امام خمینی است، چون امام مردم را بسیج کردند و با کمترین تلفات انقلاب پیروز شد.
جمهوری اسلامی حاکم و نظام تشکیل شد. نظام جمهوری اسلامی در یک جایی باید یک ضرب شستی به دنیا نشان میداد و دفاعمقدس آن ضرب شست بود، بویژه عملیات بیتالمقدس نقطه عطف دفاعمقدس بود. من اگر بخواهم ۲ عملیات سرنوشتساز در دفاع مقدس را نام ببرم، یکی عملیات بیتالمقدس و دیگری عملیات کربلای 5 است. این دو عملیات سرنوشتساز بود و وضعیت جنگ را تغییر داد. آقا فرمودند به این مضمون که شبهای عملیات کربلای 5 شبهای قدر انقلاب اسلامی بود.
ما یک بحث فنی داریم که چه زمانی عملیات شروع شد و چه زمانی تمام شد و چقدر اسیر شدند و کشته دادند اما یک بحث مهم دیگر پیامدهای آن است. بعد از عملیات بیتالمقدس خودباوری و اینکه ما میتوانیم روی پای خودمان بایستیم و این باور ملی در مردم ایجاد شد که این مساله خیلی مهم بود.
* عدهای مطرح میکنند ما پس از عملیات بیتالمقدس و بازپسگیری خرمشهر میتوانستیم جنگ را به پایان برسانیم. این ادعا چقدر منطبق با واقع است؟ دلایل فرماندهان برای ادامه جنگ و مبارزه با ارتش بعث عراق چه بود؟
همانطور که اشاره کردید، بعضی افراد مطرح میکنند که ما پس از این پیروزی بزرگ چرا آن زمان جنگ را تمام نکردیم. ما این پیروزی بزرگ را به دست آوردیم ولی مگر برخی از مناطق دیگر کشور ما دست عراق نبود؟ از طرفی با سابقهای که ما از رژیم بعث سراغ داشتیم و اینکه آن خباثتی که در شخص صدام و کارگزاران و هیات حاکمه بر کشور عراق میدیدیم، میدانستیم اینها مترصد یک فرصت هستند که مجددا حمله کنند، لذا حضرت امام(ره) عاقلانه و منطقی ایستادند، رزمندگان هم ایستادند که جنگ در زمان خودش تمام شد و ما پیروز شدیم.
برخی میگویند بعد از خرمشهر ما باید جنگ را تمام میکردیم. خب! ما همیشه دنبال این بودیم که جنگ را تمام کنیم. مگر امام هیاتهای صلح را نپذیرفت؟ مگر ما جنگ را شروع کردیم که بخواهیم ادامه دهیم؟ دشمن به ما حمله کرد. ما دفاعمقدس داشتیم. برخی الان یا ندانسته یا مغرضانه این حرفها را میزنند و حرفهای خباثتآمیز دشمنان را تکرار میکنند. یک کشوری مثل جمهوری اسلامی که تازه از شر رژیم منحوس پهلوی رها شده و میخواهد کشور را بسازد، چرا باید به دنبال جنگ باشد؟ جنگ واقعا ویرانگر است. هر روز جنگ کلی خرج و تلفات روی دست کشور میگذارد. بهترین جوانان ما در جنگ شهید شدند.
بعد از عملیات بیتالمقدس، هم دوستان ارتش و هم دوستان سپاه استدلالهایی پیش امام آوردند که ما باید دشمن را تعقیب کنیم تا زمانی که جایی برسیم که دشمن بپذیرد دیگر تجاوز و حمله نکند و واقعا هم همینطور بود. بعد از عملیات کربلای 5 دشمن به فکر قطعنامه 598 افتاد، در حالی که قبلش اینطور نبود، در واقع معلوم شد دشمن باید تحت فشار قرار بگیرد. در یکی از اسناد میخواندم یکی از کسانی که استدلال پیش امام میآوردند که عملیات بیتالمقدس باید ادامه پیدا کند، مرحوم سرلشکر زهیرنژاد بود که ایشان با استدلال نزد امام نقل میکنند که اگر ما این کار را نکنیم و نتوانیم سر پلها را از عراق بگیریم، مسلم است رژیم بعثی دوباره به ما حمله میکند و نمونه آن آخر جنگ است. مگر ما آخر جنگ قطعنامه را قبول نکردیم؟ مگر نگفتیم آتشبس شود و مگر عراق دوباره حمله نکرد؟ از همین جبهه شلمچه به ما حمله کرد، از جبهه غرب هم منافقین را به داخل فرستاد و مرصاد انجام شد. عملیات بیتالمقدس نقطه عطفی در تاریخ دفاعمقدس ما بود و ما باید به مساله آزادسازی خرمشهر بیش از پیش بپردازیم و آن را برجسته کنیم. این حرف درستی است. اینکه آقا فرمود خرمشهرها در پیش است، به این دلیل است که الان ما در مسائل فرهنگی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دچار گرهها و مشکلاتی هستیم که مشابه شرایط قبل از فتح خرمشهر است. در عملیات بیتالمقدس یکی از مسائلی که در ذهن فرماندهان و رزمندگان بود این بود که ما باید این دشمن را شکست دهیم و باید از منیتها بگذریم، باید از تفاوتها و اختلافات بگذریم. تفاوت و اختلاف نظر در همه جا هست ولی در آن عملیات همه اینها کمرنگ شده بود و آنچه پررنگ شده بود، رسیدن به هدف بود. هدف این بود که دشمن را باید از خاکمان بیرون کنیم و به مرزهای بینالمللی برسیم، باید خرمشهر آزاد شود و واقعا یک یقین در روحیه و قلب رزمندگان و فرماندهان ایجاد شده بود که ما میتوانیم پیروز شویم و یقین به توانستن و پیروزی در همه ایجاد شده بود. واقعا عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر معجزه بود، معجزهای که به دست انسانهای مومن و متدین اتفاق افتاد.
* زمانی که ارتش عراق خرمشهر را میگیرد و استحکاماتی در مقابل آن ایجاد میکند، تقریبا همه کارشناسان داخلی و خارجی میگفتند خرمشهر قابل بازپسگیری توسط ایران نیست. حتی مشاوران خارجی صدام به او این اطمینان را میدهند که ایرانیها دیگر نمیتوانند پایشان را در خرمشهر بگذارند. در این فضا یک عده جوان مومن مثل حسن باقری میگویند خرمشهر قابل آزادسازی است. سوال این است: این باور و امید از کجا میآید و در ذهن و دستگاه محاسباتی فرماندهان و رزمندگان مخلص ما چه میگذشت که به فتح خرمشهر ایمان داشتند؟
روحیه و تفکر جهادی و انقلابی در این باور خیلی موثر بود. اگر شما تفکر انقلابی و جهادی داشته باشید، یک طور به حوادث نگاه میکنید و آن را تحلیل میکنید و اگر این روحیه را نداشته باشید، طور دیگری میبینید. اگر ما میخواستیم به صورت مادی و ظاهری مسائل را تحلیل کنیم، امام باید میگفتند رژیم پهلوی را هم نمیتوان شکست داد.
اصلا انقلاب اسلامی خودش یک معجزه بود. یعنی کسی در دنیا تحلیلش این نبود که امام میآید و انقلاب اسلامی پیروز میشود. با همین تفکر، بیتالمقدس هم پیروز شد. همان کسانی که فکر نمیکردند انقلاب پیروز میشود، همانها هم فکر نمیکردند ما در بیتالمقدس و دفاعمقدس پیروز میشویم؛ چه داخلیها، چه خارجیها.
یکی از مشکلات امروز ما چیست؟ در یک کلام عدم اعتقاد و اعتماد به مردم. هیچ کسی مثل امام و مقام معظم رهبری تا این حد به مردم اعتماد نداشتند. امام و رهبری واقعا به مردم اعتماد داشتند و دارند. همه سرمایه کشور ما مردم ما هستند. مردم باایمان و مقید؛ مردمی که آنگونه بودند که از امام به یک اشاره، از مردم به سر دویدن. همین الان هم همینطور است. آقا تا اشاره میکنند، این مردم انقلابی و مومن میدوند. این روحیه انقلابی و جهادی اگر در ما باشد، در همه ابعاد پیروز میشویم.
یکی از مشکلاتی که برخی سیاسیون و فرهنگیها و اقتصاددانان دچار آن هستند، این است که نگاهشان به بیرون است. اگر نگاه به بیرون باشد، اعتماد به داخل ضعیف میشود. وقتی نگاهت به بیرون باشد و مدام به بیرون توجه داشته باشی که از بیرون چیزی به تو برسد، اعتماد به داخل ضعیف میشود. ما میخواهیم با جهان مراودات و ارتباط داشته باشیم. این مساله فرق میکند با اینکه چشم شما مدام به دست خارجیها باشد. ما باید روی مردم خودمان حساب کنیم. روی کشور بزرگ خودمان حساب کنیم. ما الان کم منابع نداریم. ما واقعا قدرتمند هستیم. اگر این باور در ما ایجاد شد، همه مشکلات ما حل میشود. در بیتالمقدس و دفاعمقدس همینطور بود که ما توانستیم پیروز شویم. در دفاعمقدس ما واقعا پیروز شدیم. همه دنیا گفتند جمهوری اسلامی پیروز شده است. شما هیچ منبع داخلی و خارجی ندارید که بگویند جمهوری اسلامی پیروز نشد. امروز صدام کجاست؟ رژیم بعثی چه شد؟ اما جمهوری اسلامی هست. هدف از دفاعمقدس و حمله رژیم بعثی عراق به ایران را برخی کوچک میکنند و بحث اروند را مطرح میکنند، بحث اینها نیست. هم امام و هم رهبر انقلاب در صحبتهایشان دارند که قصد آنها ساقط کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود اما ما روز به روز قویتر شدیم و آن رژیم بعثی نابود شد. ما در دفاعمقدس سیم خاردار وارد میکردیم، الان موشک و پهپاد صادر میکنیم. این پیروزی نیست؟ یکی از مسائلی که در جهاد تبیین باید به آن پرداخته شود، همین تبیین مساله دفاعمقدس است. این دیگر کار شما خبرنگاران و رسانهها و روزنامههاست که بگویید آن زمان چه وضعی بود و چه شد و الان چه شدیم. جمهوری اسلامی واقعا موفق و پیروز بوده است. اشکالات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هست، در کجای دنیا این مشکلات نیست ولی برای ما چون در مقابل استکبار جهانی ایستادیم بزرگ میشود.
همین قضیهای که راجع به روسیه و اوکراین اتفاق افتاد، بدتر از این برای کشورهای دیگر مثل سوریه و عراق افتاد اما موضع آنها چه بود؟ 90 درصد سوریه اشغال شده بود، 70 درصد عراق اشغال شده بود و سالهاست در یمن مرتکب جنایات میشوند، عکسالعمل استکبار جهانی و غربیها چه بوده است؟ خبرها را سانسور کردند ولی چطور شده که الان درباره این اتفاق تمام دنیا را بسیج رسانهای کردهاند. بنابراین معلوم است که دستگاه تبلیغاتی دنیا دارد کار میکند، لذا عزیزان در داخل کشور باید حواسشان باشد و این را همه دارند میبینند.
الان چه بسا آنچه آقا فرمودند خرمشهرها در پیش است، آن خرمشهرها از این خرمشهری که در بیتالمقدس آزاد شد، سختتر باشد، چون یک عملیات سختی است، ما با یک جنگ نرم روبهرو هستیم؛ با چیزی که خیلی از ابزار آن ممکن است پیدا نباشد، البته در این عرصه هم موفق میشویم.
این را هم در انتهای سخنانم بگویم که جوانان الان از جوانان انقلاب و دفاعمقدس بهترند. آینده جمهوری اسلامی درخشان است، ممکن است که ما نباشیم و شما باشید. این را قلبا میگویم و دارم میبینم. من نیمه اول سال 58 به سپاه آمدم، این اتفاقات را دیدم. جمهوری اسلامی و آینده این نظام، درخشان است. این را جوانان بدانند، البته به شرط اینکه همه ما مخصوصا جوانان آن روحیه انقلابی و جهادی و روحیه ما میتوانیم در میانمان باشد. ما میتوانیم دست روی زانو بگذاریم و بلند شویم. اهدافی که آقا در گام دوم انقلاب ترسیم کردند بسیار مهم است. ما اگر همین چیزهایی که آقا ترسیم کردند و الان روی آن حرکت میشود بتوانیم اینها را پی بگیریم، در همه عرصهها و خرمشهرهای آینده با کمک خدا موفق خواهیم بود.
من همین جا به همه خانوادههای معظم شهدای دفاعمقدس بویژه عملیات بیتالمقدس تعظیم میکنم و یاد و خاطره امام، شهدای والامقام، جانبازان و همه رزمندگان آن عملیات بزرگ را گرامی میدارم و سوم خرداد را هم تبریک میگویم. چهارم خرداد را هم که روز مقاومت مردم دزفول است به مردم ایران اسلامی تبریک و تهنیت عرض میکنم. انشاءالله موفق باشید.