محمدجواد بیژنی: چندی پیش مطلبی را از یک دانشجوی ایرانی ساکن لندن، دیدم که برایم جالب بود. این دانشجو به مواجهه شهرداری لندن با برف پرداخته بود؛ اینکه بعد از باریدن برف در لندن، تا یک هفته همه چیز مسدود است و اقدام فوری در مواجهه با آن نمیشود اما در تهران بعد از چند ساعت، همه چیز در شهر به حالت عادی بازمیگردد و شهر تهران زیست خود را ادامه میدهد. این مطلب باعث شد به تصویر ذهنی ساختهشده در اذهان ما ایرانیها نسبت به شهرهای ایران و جهان بیشتر فکر کنم؛ تصویری که رسانههای مختلف در حال ساخت آن در ذهنها هستند. گفته میشود قبل از انقلاب اگر فرزندی از روستاهای ایران به شهر میآمد، عاشق شدن، رستگاری، پول، موفقیت و اعتبار در انتظارش بود. این نگاه به دلیل ارائه تصاویر بیشماری از شهرها که در سینماها بر پرده میرفت، در ذهن مردم ایران بالاخص حواشی ایران شکل گرفته بود اما در واقعیت، این فرزندان وقتی وارد شهر میشدند، بعد از پرسهزنی چند روزه، یا شهرهای کلان را ترک میکردند یا در بهترین حالت در حلبیآبادهای اطراف شهرها جا میگرفتند. واقعیت آن تصاویر در عمل، به حلبی آبادیهایی رسید که معدنی از فساد، ناعدالتی، نبود بهداشت و آسیبهای اجتماعی بود اما تصاویر شکل گرفته در اذهان، حرف دیگری برای گفتن داشت؛ حرفی که با واقعیت موجود بسیار متفاوت بود. مردم با سادگی خود فکر میکردند سینما تمام واقعیت را میگوید و بازتابی از واقعیت جامعه شهری را نشان میدهد ولی همانطور که معلمهای رسانهای معتقدند، «بازتاب» در رسانه شکل نمیگیرد؛ به زبان دیگر رسانهها نمیتوانند هر آنچه را در واقعیت امر رخ میدهد و به عینیت میرسد، به تصویر بکشند. آنها معتقدند هر چیز در رسانه، «بازنمایی» است.
این امر با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیک در سینما بیشتر اتفاق میافتد. جلوههای ویژه و دیگر ترفندهای سینمایی مفهوم «بازنمایی» را بیش از پیش نشان میدهد. بعد از انقلاب اوضاع بازنماییهای رسانهای بالاخص سینما، به گونهای دیگر پیش رفت؛ هر چند این امر تخصصی است و میتوان به تفصیل در سینمای دهههای 60، 70، 80 و 90 ایران عناصر ویژه و خاصی را از بازنمایی شهرها در سینما پیدا کرد اما به طور کلی زبان همه این بازنماییها انتقادی بوده است. شهرها محل سرگردانی، عدم توسعه، فساد، کارگری، عدم اعتبار و... ترسیم شده است. وجه مشترکی که بین سینمای قبل و بعد از انقلاب رخ داده است؛ اینکه هر دو از واقعیت موجود فاصله گرفتهاند و با افراط و تفریط سعی در بازنمایی شهری دارند که انگار شناختی از آن ندارند. سینما از شهرهای واقعی فرار کرده و این را تولیدات قبل و بعد از انقلاب بارها و بارها ثابت کرده است. این نگاه دور از واقعیت و ساختگی به شهر، آموزشها و تصاویر دروغینی را در اذهان مخاطبان میچیند. یکی از مشکلات اساسی این تصاویر ساختگی در اذهان مخاطبان، نگرش مصنوعی نسبت به شهر است؛ نگرشی که موجب فاصله تصاویر ذهنی با واقعیت میشود و موضع فرد با شهر را دلهرهآور میکند و در نهایت به سرخوردگی ختم میشود؛ سرخوردگیای که قبل از انقلاب با تصاویر زیبا در نهایت به زیست در حلبیآبادهای حاشیه تهران میانجامید و بعد از انقلاب به رویای خروج از کشور میرسد؛ رویایی که سینمای هالیوود و اروپا با بازنمایی آن سعی در این دارند مدینه فاضلهای را از شهرهای خود بسازند. از سوی دیگر کارگردانان ما نیز سعی دارند شهر را در ایران سیاه و ناامیدکننده جلوه دهند. مخاطبان ایرانی در یک برههای از زمان در قرن جدید موظفند با سواد رسانهای در وسط گود بنشینند و با ذهن واقعنگرانه، بازبینیای در نگاه خود به شهر داشته باشند؛ نگاهی که به تعامل صحیح و واقعی با شهر بینجامد؛ هم قدم زدن در کنار درختان زیبای خیابان ولیعصر (تهران) دیده شود و هم سختی زندگی فردی در شهر که نیازمند تلاش و کوشش بسیار است. از سوی دیگر نگاه واقعبینانه به شهر، نه تنها در ساخت شهری، بلکه در اجتماع، فرهنگ، اقتصاد، سیاست، هنر، ورزش و... است؛ نگاهی جامعنگرانه که همه موارد را در کنار هم بسنجد. سینمای ایران در شخصیتها و قهرمانانی که بازنمایی میکند، این نگاه جامعنگرانه را از یاد برده است. در واقع سعی سینما این است که خود را به مخاطبان جهانی نشان دهد و این امر باعث شده تصویر ساخته شده از ایران و جامعه شهری، با همان تصویر جهانی که شهرهای اروپایی مدینه فاضله هستند و شهرهای دیگر جهان در فقر و نازیبایی مطلق، در حال بازنمایی باشد.
***
ترسیم الگوی مناسب برای زندگی شهری
با پایان مهلت رسمی ارسال آثار به بخش مسابقه هشتمین جشنواره «فیلم شهر» ۱۸۷۱ اثر از ۱۱۲ کشور جهان متقاضی شرکت در این دوره از جشنواره شدند. به گزارش «وطنامروز»، پس از ۲ ماه مهلت ارسال آثار به دبیرخانه هشتمین جشنواره بینالمللی «فیلم شهر» در بخش بینالملل از کشورهای متعددی فیلمهای سینمایی و داستانی، مستند و انیمیشن بلند، کوتاه و نیمهبلند متقاضی شرکت در این دوره از جشنواره شدند. در این میان ۵ کشوری که بیشترین تعداد آثار را به جشنواره ارسال کردهاند، هندوستان با ۳۳۶ فیلم، برزیل با ۱۲۷ فیلم، ترکیه با ۱۱۲ فیلم، ایالات متحده آمریکا با ۸۹ فیلم و ایتالیا با ۷۵ فیلم هستند. پس از این 5 کشور نیز اسپانیا با ۷۴ اثر، فرانسه با ۷۰ اثر، آرژانتین با ۶۰ اثر، چین با ۵۵ اثر و انگلستان با ۴۹ اثر در رتبههای پنجم تا دهم قرار دارند. کشورهای مالدیو، سودان، بورکینافاسو، بنین، کامرون، تانزانیا، سنگال، عربستان سعودی، بحرین و سودان نیز ۱۰ کشوری هستند که با یک فیلم در این دوره از جشنواره حضور دارند. هشتمین جشنواره بینالمللی «فیلم شهر» با هدف ترسیم و ترویج الگویی مناسب برای زندگی شهری و صنعتی امروز، منطبق با فرهنگ ایرانی- اسلامی در 5 بخش «مسابقه سینمای ایران»، «مسابقه سینمای بینالملل»، «مسابقه محله»، «مسابقه تبلیغات و اطلاعرسانی سینمای ایران»، «مسابقه آفرینشهای هنری شهری» و «بخش جنبی» شامل کارگاههای آموزشی، نقد و بررسی، نمایش ویژه فیلمهای ایران و جهان و تقدیر و بزرگداشت اساتید و هنرمندان حوزههای مختلف توسط موسسه تصویر شهر سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران تابستان ۱۴۰۱ در تهران به دبیری مجید اکبرشاهی برگزار میشود.