مهدی گرگانی: ژنرال «مارک میلی» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح رژیم آمریکا، اخیرا در یک سخنرانی در جمع فارغالتحصیلان آکادمی نظامی در وست پوینت اظهارات فوقالعاده مهمی را درباره ماهیت جنگهای آینده و قدرت نظامی رو به افول ایالات متحده مطرح کرد.
مهمترین اظهارنظر میلی تاکید بر این مساله بود که آمریکا دیگر قدرت بلامنازع جهان نیست و خواستار تغییر تاکتیکهای نظامی آمریکا برای مقابله با چالشهای فزاینده پیش روی واشنگتن شد.
اعتراف مارک میلی در واقع مهر تاییدی بود بر تحلیل کارشناسان و استراتژیستهای غرب که پیش از این بارها هشدار داده بودند قدرت آمریکا در نظام بینالملل رو به افول نهاده است و نشانهها و شاخصهایی را نیز برای آن ترسیم کرده بودند.
کاهش توان نظامی آمریکا در نتیجه تغییر ماهیت جنگهای مدرن و جنگهای ترکیبی، بحران اقتصادیای که از سال 2008 به این سو گریبانگیر آمریکا شده، مشکلات اجتماعی فزاینده ناشی از دوقطبی شدن جامعه، کسری بودجه و کاهش قدرت نرم این کشور در نتیجه گسترش شبکههای اجتماعی و کاهش نفوذ امپراتوری رسانهای غرب، همگی از عوامل اصلی قرار گرفتن آمریکا در سراشیبی سقوط است.
آمریکا قصد داشت قرن ۲۱ را قرن تثبیت هژمونی خود بعد از فروپاشی شوروی کند و در همین راستا به عراق و افغانستان حمله کرد اما در نبرد با طالبان که سنگینترین تجهیزات نظامی آنها سلاحهای دوشپرتاب بود با ناکامی گسترده مواجه شد و در نهایت با دست خالی و میلیاردها دلار هزینه مجبور به خروج از این کشور شد. در عراق نیز وضع این کشور بهتر نیست و با مقاومت نیروهای مردمی در آستانه اخراج از این کشور قرار دارد و چه بسا اگر در فرآیند خروج از افغانستان با فاجعه روبهرو نمیشد تا حالا از عراق نیز خارج شده بود.
رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا در سخنرانی خود به چالشهای پیش روی آمریکا طی ۲ دهه آینده اشاره کرد و گفت: آمریکا در اروپا با عملیات نظامی روسیه در اوکراین، در آسیا با رشد افسارگسیخته اقتصادی- نظامی چین و همچنین تهدیدات اتمی و موشکی کرهشمالی و در غرب آسیا و شمال آفریقا با بیثباتی که عامل آن نیروهای معارض با واشنگتن (که وی آنها را تروریست خوانده است) هستند، مواجه است.
افول قدرت نظامی آمریکا در شرایطی رخ داده است که از سوی دیگر شاهد افزایش توان نظامی روسیه در شرق اروپا و چین در شرق آسیا هستیم.
همچنین برخلاف آغاز قرن ۲۰ که شاهد قدرت فزاینده اروپا بودیم با شروع قرن ۲۱ قدرت نظامی کشورهای اروپایی بشدت رو به کاهش نهاده و این موضوع کاتالیزوری برای کاهش توان نظامی اتحاد فراآتلانتیک شده است.
روسیه سال 2014 شبهجزیره کریمه را بدون درگیری از اوکراین بازپس گرفت و اکنون برای مقابله با نفوذ ناتو در شرق اروپا در حال انجام عملیات ویژه نظامی در این کشور است و آمریکا و اروپا تنها در حال نظاره هستند. کمکهای تسلیحاتی آمریکا و اروپا به اوکراین نه تنها تغییردهنده بازی در اوکراین نبوده بلکه ضعفها و چالشهای نظامی غرب را بیش از پیش هویدا کرده است.
«جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اخیرا با اشاره به این موضوع گفت: حمله روسیه به اوکراین شکافهایی را در تواناییهای دفاعی ما نشان داد و این هشداری برای امنیت اتحادیه اروپایی است. وی همچنین تاکید کرد کمکهای نظامی- تسلیحاتی اروپا به اوکراین ذخایر نظامی این کشورها را کاهش داده است. بورل در ادامه استدلال کرد توانمندیهای دفاعی و هزینههای نظامی اتحادیه اروپایی با آنچه برای مقابله با تهدیدات امنیتی مورد نیاز است مطابقت ندارد.
در شرق آسیا نیز چین با سیاست «خیزش آرام» که طی چند دهه گذشته در پیش گرفته، قدرت آمریکا را در قاره آسیا به چالش کشیده و سفر اخیر جو بایدن به کرهجنوبی و ژاپن نیز پاسخی به این معادله بود، هر چند سفرش جز تهدید چین درباره تایوان و سپس پس گرفتن این تهدید دستاورد دیگری در بر نداشت.
مارک میلی در اظهارات اخیر خود آشکارا به عقبافتادگی قدرت نظامی آمریکا در برابر چین و روسیه اذعان کرد و گفت: هر پیشرفت نظامیای که در ۷۰ سال گذشته داشتهایم به سرعت در حال متوقف شدن است و ایالات متحده در واقع چالشهای زیادی در همه زمینهها از جمله جنگ، فضا، اینترنت، نیروی دریایی، هوایی و زمینی خواهد داشت.
میلی به صورت غیرمستقیم به رشد قابلیتهای ترکیبی رقبای آمریکا در جهان اشاره کرد و گفت: ارتش ایالات متحده نمیتواند به مفاهیم و تسلیحات منسوخشده بچسبد، بلکه باید فورا نیروها و تجهیزات را مدرنسازی کرده و توسعه دهد تا بتواند در درگیریهای آینده بازدارنده باشد.