توجه به شاهنامه و «شاهنامهخوانی» در سالهای اخیر و برگزاری جلساتی تحت این عنوان امیدبخش است، چرا که ارجاع به قصههای شاهنامه و توجه به مضامین دینی و تربیتی آن، قطعا میتواند راهگشای نسل امروز باشد. به گزارش «وطنامروز»، اشارههای شاهنامهای که گاهی در بیان شخصیتهای بزرگ جلوه میکند، میتواند سرلوحه مدیرانی باشد که تقدیر و تقویم آموزشی و تربیتی را رقم میزنند؛ اشارههایی که جذاب و دلنشین نیز هستند. در یکی از فیلمهای سخنرانی آیتالله العظمی جوادی آملی که بتازگی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، ارجاع قابل تأملی به قصههای شاهنامه شده است. آیتالله جوادیآملی در بیانی پیرامون اهمیت شاهنامه میگویند: «در این مملکت، ما گریه زیاد میکنیم و کار خوبی هم هست، شعرهای آیینی زیادی داشتیم و داریم و سرودن شعر آیینی هم کار خوبی است. اما این مملکت همهاش گریه نیست، جای مرحوم فردوسی خالی است و حتما امثال شما باید به فکر باشید که شعرای فردوسیمنش تربیت کنید تا حماسه را در این کشور زنده نگه بدارند. با گریه مشکل حل نمیشود، با حماسه مشکل حل میشود. ما فردوسی کم داریم، البته باید دانست که مثل فردوسی شدن کار آسانی نیست؛ او حکیم، فیلسوف و ادیب نامآوری بود».
با این همه اشاره متقن و محکم اما جای فردوسی و بازآفرینی فردوسی در فضاهای تربیتی خالی است. در حوزه نمایش و تولیدات نمایشی نیز کار درخوری پیرامون فردوسی و شاهکار شاهنامه صورت نپذیرفته است که نیازمند تدبیر جدی است، چرا که امروز بیش از همیشه ضرورت توجه به حماسه و نیز امکان پرداختن به آن در قالبهای مختلف هنری مهیاست.
یکی از ملزومات طی این مسیر، آموزش شاهنامه و حفظ و تثبیت آن در ذهن و روح نسلی از آموزگاران و اهالی فرهنگ، آموزش و پرورش است. بتازگی یوسفعلی میرشکاک، شاعر و پژوهشگر ادبی، که استاد شاخص و مهمی در حوزه شاهنامه است، درسگفتارهای شاهنامه را در حوزه هنری آغاز کرده است. دومین جلسه درسگفتارهای شاهنامه استاد میرشکاک روز سهشنبه برگزار خواهد شد. دومین جلسه از «درسگفتارهای شاهنامه» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، ساعت ۱۸ تا ۲۰ سهشنبه ۷ تیر در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار خواهد شد. در جلسه اول «درسگفتارهای شاهنامه»، میرشکاک اشارههای قابل تاملی داشت که کارکردهایی جدی برای امروز دارد. میرشکاک در این جلسه گفت: انسانِ بدون هویت ایرانی کسی است که باوجود گرسنگی همسایهاش پولش را در جهت شرکت در کنسرت تتلو در آنتالیا خرج میکند. خیلیها از نظام ناراحتند؛ بله اصلا این نظام از حیث اقتصادی بلد نبوده است چه کار کند اما اگر انسانِ ایرانی میتوانست هویتش را بازیابی کند مشکلی پیش نمیآمد، چرا که نخستینباری نیست که این قوم و سرزمین دچار مشکل اقتصادی، سیاسی و... شده است. هویت جمعی مردم ایران در گذشته باعث میشد قحطی محض پیش نیاید. با این وجود این مردم به خاطر هویت مشخصشان که قومی و دینی بود، از بحرانهای بزرگ رد شدند». اما مهمترین بحثی که اتفاقا در رسانهها نیز مورد توجه قرار گرفت، کارکرد اجتماعی شاهنامه بود. میرشکاک با نقد اظهارنظری از شفیعی کدکنی درباره کارکرد اجتماعی شاهنامه گفت: کسی که ۸ سال جنگ یا ۲ سال و ۲ ماه آن را تجربه کرده است، داستان شاهنامه را میفهمد. در ایران کهن شهیدانی همچون سیامک تا یزدگرد و سیاوش وجود دارد؛ قوم ایرانی برای سیاوش تعزیهای داشته است که هر سال برگزار میشده است و اگر امروز میبینیم محرم اینقدر برای این قوم اهمیت دارد به خاطر آن است که قوم ایرانی سراپا خاطره سوگ است، درحالی که اعراب خاطره سوگ ندارند. ایرانی ستودن دارد و سعی میکند مدام با جهان مُردگان در ارتباط باشد، لذا اگر کارکرد «شاهنامه» در جهان کنونی و مدرن امکان نداشته باشد یا شاهنامه را جوری نفهمیم که بهدرد زندگی و گرفتاریهای امروزمان بخورد، همان بهتر که هیچ کاری به کار آن نداشته باشیم.
این گزاره در بیانی از آیتالله جوادیآملی نیز به نحوی دیگر طرح شده است. آیتالله جوادیآملی در بخشی از سخنرانی آذرماه 97، درباره اهمیت شاهنامه و فردوسی میگویند: «فردوسی با آن عظمت، ایران را با دست خالی رستم و اسفندیار حفظ کرد، ما صدها رستم تربیت کردیم. رستم کجا و این عزیزان ما کجا؟ اما امروز ما فردوسیای میخواهیم که عظمت انقلاب را تبیین کند. ما با شعرای آیینی نمیتوانیم شرف ایران را حفظ بکنیم، نه آنها چنین درکی دارند و نه از آنها میتوانیم متوقع باشیم و نه اصولاً از چنین راهی مقدور است. پیروزی در جهاد مقدس ۸ ساله و 10 ساله اهمیتی ندارد، پیروزی دیگری مهم است که نیاز به فردوسی دارد. یادمان هست که پس از پذیرش قطعنامه، و حمله صدام به عراق، ما میتوانستیم به رژیم بعثی ضربه بزنیم و بخشی از خاکشان را تصرف کنیم چون طبق قطعنامه ما از آنها طلبکار بودیم اما ما چنین کاری نکردیم و گفتیم که ما قطعنامه را امضا کردیم و مردانگی این است که طبق خواسته دین، پای امضای خودمان بمانیم. چنین عظمت و شرفی را در کجا سراغ داریم؟ این مردانگی نیاز به فردوسی دارد تا آن را به شعر درآورد». کارکرد اجتماعی شاهنامه، به طور قطع در جلساتی که خوانش و تفسیر درستی از شاهنامه ارائه دهند، فهم خواهد شد و سپس میتواند به فضاهای تربیتی و آموزشی نیز منتقل شود. حالا میرشکاک در حوزه هنری این جلسات را برپا میکند و درسگفتارهای مهمی برای مخاطبان دارد. همه علاقهمندان و پژوهشگران امکان حضور در این جلسه را که در سالن استاد طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار میشود، دارند.