printlogo


کد خبر: 250275تاریخ: 1401/4/7 00:00
سایه چین بر اجلاس جی7

ثمانه اکوان: بعد از سال 2014 و الحاق کریمه به روسیه، سران اعضای گروه جی‌7 تصمیم گرفتند روسیه را از این گروه بیرون انداخته و تصمیماتی کاملا هماهنگ با سیاست‌های غرب را در مقابل مسکو در پیش گیرند. از سال 2014 تاکنون تمام اجلاس‌های برگزار شده به محلی برای هماهنگی سیاست‌های غرب در مقابل روسیه تبدیل‌ شده است. اجلاس گروه جی‌۷ که روز گذشته برگزار شد اما به‌جای تمرکز ویژه بر روسیه و جنگ اوکراین به سمت تمرکز بر چین و جلوگیری از انجام شدن پروژه «کمربند و جاده» رفت. 
سران گروه جی ۷ روز گذشته تصمیم گرفتند ۶۰۰ میلیارد دلار برای مقابله با سرمایه‌گذاری‌های چین در کشورهایی که قرار بود پروژه «کمربند و جاده» در آنها اجرایی شود، اختصاص دهند. رهبران 7 کشور قدرتمند اقتصادی (آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا، کانادا و ایالات متحده آمریکا) به‌ جای پرداختن به جنگ اوکراین و تلاش برای پایان دادن به این جنگ تنها به مسخره کردن عکس‌های جدید پوتین که او را در حال سوارکاری نشان می‌داد، پرداختند و در نهایت به سیاستی رای دادند که جو بایدن برای مقابله با چین به این گروه پیشنهاد کرده بود؛ برنامه‌ «شراکت برای سرمایه‌گذاری و زیرساخت جهانی» توسط بایدن در این اجلاس که در جنوب آلمان برگزار شده بود، پیشنهاد شد که براساس آن رهبران گروه جی ۷ به این نتیجه رسیدند ۶۰۰ میلیارد دلار در طول ۵ سال آینده برای کشورهای در حال ‌توسعه که محل عبور پروژه کمربند و جاده هستند در نظر گرفته شود. 
ایالات‌متحده وعده داده ‌است حدود ۲۰۰ میلیارد دلار از این بودجه را از بودجه‌های فدرال خود تامین خواهد کرد و از سرمایه‌گذاران خصوصی در آمریکا نیز می‌خواهد در این کشورها سرمایه‌گذاری‌های قابل‌ توجهی داشته باشند. با این ‌حال نگاهی به جزئیات این برنامه نشان می‌دهد کشورهای غربی نمی‌توانند جایگزین مناسبی برای برنامه‌های زیرساختی چین در این کشورها داشته باشند، زیرا هدف اصلی در این سرمایه‌گذاری مقابله با تغییرات آب‌وهوایی، بهداشت جهانی، برابری جنسیتی و زیرساخت‌های دیجیتال است؛ مسائلی که چندان هم در برنامه‌های چین در این کشورها دیده نشده است. چین به ‌صورت سخت‌افزاری قرار است با سرمایه‌گذاری، به ساخت زیرساخت‌های حمل‌ونقل ریلی و جاده‌ای و توسعه این کشورها کمک کند و کاری به عرصه سیاست ندارد و این دقیقا وجه اختلاف سرمایه‌گذاری‌های چین با کشورهای غربی در این کشورهاست.  
بایدن در همین‌ حال تاکید کرده ‌است که این منابع مالی به ‌صورت خیریه یا کمک در اختیار این کشورها قرار نمی‌گیرد. او در این ‌باره گفته‌ است: «این سرمایه‌گذاری باید برای همه بازگشت داشته باشد. این سرمایه‌گذاری به کشورها امکان می‌دهد از منافع شریک شدن با دموکراسی‌ها برخوردار شوند». بایدن همچنین پیشنهاد کرده‌ است منابع مالی بیشتر که می‌تواند بالغ ‌بر صدها میلیارد دلار باشد، می‌تواند برای توسعه فعالیت‌های دوجانبه بانکی، توسعه مؤسسات اقتصادی و منابع سرمایه‌ای برای حاکمیت‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. 
شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین از سال 20۱۳ طرح «کمربند و جاده» را کلید زد. این تلاش حدودا 10 ساله چند تریلیون دلاری باعث گسترش سرمایه‌گذاری و توسعه در بخش زیرساخت‌ها در بیش ‌از ۱۰۰ کشور شده و جاده باستانی ابریشم را که از آسیا به سمت اروپا می‌رفت احیا خواهد کرد. مقامات غربی مدت‌های زیادی است بر این باورند این اقدام می‌تواند کشورهای مسیر جاده ابریشم را به چین وابسته کرده و این کشور را برای تاثیرگذاری بر سیاست‌های آنها قدرتمند کند. سران کشورهای غربی همچنین بر این عقیده‌اند طرح «کمربند و جاده» نفع بسیاری برای عرصه اقتصادی چین خواهد داشت و قدرت چین در دنیا را بشدت افزایش می‌دهد؛ بر همین مبنا باید جلوی اجرایی شدن این پروژه به هر صورت ممکن گرفته شود، البته به ‌نظر می‌رسد تنها پروژه «کمربند و جاده» نیست که غرب را نگران کرده ‌است، زیرا کشورهای غربی تلاش دارند در نخستین اقدام به سمت سرمایه‌گذاری گسترده در آفریقا بروند تا مانع حضور و تاثیرگذاری چین بر کشورهای این قاره شوند. اعضای گروه جی ۷ معتقدند باید با سرمایه‌گذاری گسترده‌تر در این مناطق وابستگی آنها به کشورهای غربی را همچنان حفظ کرد. بر همین اساس قرار است سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد دلاری در بخش باتری‌های خورشیدی در آنگولا در جنوب شرق آفریقا و همچنین سرمایه‌گذاری ۳۲۰ میلیون‌ دلاری در بخش سلامت در غرب آفریقا و ۴۰ میلیون دلار نیز برای گسترش زیرساخت‌های انرژی در جنوب شرق آسیا هزینه شود.  
نکته جالب ‌توجه در این مساله حضور فعال شرکت‌ها و گروه‌های غیردولتی برای فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی در این مناطق است. به‌ طور مثال آژانس ایالات‌متحده برای توسعه بین‌المللی (USAID) متعهد شده ‌است ۵۰ میلیون دلار در طول ۵ سال آینده برای اقدامات بانک جهانی درباره سرمایه‌گذاری در بخش مراقبت از کودکان هزینه کند، گروه غیردولتی و غیرانتفاعی گلوبال سیتی‌زن نیز که گروهی غیردولتی در آمریکا است، متعهد شده ‌است فعالیت‌های خود در این مناطق را افزایش دهد. 
اگر چه به‌نظر می‌رسد این اقدام دولت‌های غربی برای توسعه سرمایه‌گذاری در این کشورها به نفع آنها باشد، با این‌ حال نوع هزینه‌کرد این سرمایه و برنامه‌هایی که قرار است در آن سرمایه‌گذاری غربی صورت گیرد، نشان می‌دهد غرب به ‌دنبال کمک به کشورهای در حال ‌توسعه در منطقه نیست و تنها به این می‌اندیشد که سرمایه‌گذاری‌های چین در این مناطق را بی‌اثر کند یا سیستم سیاسی کشورهای منطقه را وادار کند بین سرمایه‌گذاری غربی و سرمایه‌گذاری چینی یکی را انتخاب کنند. با این ‌حال سرمایه‌گذاری غربی قرار نیست کمک مالی یا وام بلاعوض باشد و کشورها در واقع آنطور که تحلیلگران روابط بین‌الملل می‌گویند قرار است در تله بدهی به کشورهای گروه جی ۷ و بانک جهانی گرفتار شوند و سیاست‌های داخلی و خارجی‌شان را براساس همین مساله تنظیم کنند. 
آمریکایی‌ها معتقدند پروژه «کمربند و جاده» برای کشورهای منطقه تله بدهی به بار می‌آورد که باعث می‌شود در نهایت آنها با حضور اقتصادی، فیزیکی و نظامی چین در کشورهای‌شان موافقت کنند و در نهایت کل این کشورها در دام سیاست‌های پکن بیفتند اما نقشه راه غرب برای مقابله با این اقدام، ایجاد تله‌ای دیگر برای فرورفتن کشورهای منطقه در دام بدهی غرب است! کشورهای با اقتصاد قوی مانند هندوستان نیز در این زمینه مستثنی نیستند و به ‌نظر می‌رسد تحلیلگران هندی نیز بر این عقیده‌اند که دولت مودی نباید در دام شعارهای زیبای کشورهای غربی برای افزایش همکاری‌های اقتصادی بین هندوستان و این کشورها بیفتد. چندی پیش دولت بایدن کنفرانسی با عنوان دموکراسی در جهان برگزار کرد و در آن به ‌وضوح بیان کرد از نظر آمریکا کشورهای جهان به ۲ بخش دموکراتیک و غیردموکراتیک تقسیم می‌شوند؛  دوستان آمریکا و مخالفان آن که نام هر کدام از این گروه‌ها را می‌توان طرفداران دموکراسی و مخالفان آن بیان کرد. در این اجلاس خبری از چین یا روسیه یا برخی دیگر از کشورهای منطقه نبود و در عین ‌حال کشورهایی که از لحاظ مبانی آکادمیک سیاسی اصلا دموکراسی حساب نمی‌شوند (مانند مصر) در این اجلاس حضور داشتند. سیاست کمک به کشورهای حوزه آسیایی برای دوری جستن از چین و به شکست کشاندن پروژه «کمربند و جاده» دقیقا بر همین مبناست و نشان می‌دهد آمریکا به‌ دنبال تقسیم کردن جهان به ۲ بخش حامیان آمریکا و مخالفان آن است. این پروژه در هر زمان می‌تواند دوگانه جدید با نام‌های جدید را به وجود بیاورد؛ مانند کشورهای دارای دموکراسی یا کشورهای غیردموکراتیک، کشورهای متمدن و کشورهای غیرمتمدن یا حتی کشورهای جبهه غربی و کشورهای جبهه شرقی. 
به ‌نظر می‌رسد برنامه دولت بایدن از ابتدای شکل‌گیری بحران اوکراین این بود که روسیه را درگیر جنگی بلندمدت و نفسگیر کند تا بتواند با ضعیف کردن مسکو، به سمت حل‌وفصل مسائل خود با چین رفته و رقابت اقتصادی با چین را نیز به رقابت سیاسی و نظامی تبدیل کند. با این ‌حال دولت او گمان نمی‌کرد با افزایش فشارها بر چین به دلیل مسأله‌ تایوان و همچنین روسیه به دلیل اوکراین این ۲ کشور بتوانند اتحاد جدیدی بین خود ایجاد کرده و در همین حال به جبهه کشورهای تحریم شده توسط آمریکا پیوسته و اقدامات اقتصادی خود را در همین گروه دنبال کنند. آمریکایی‌ها گمان می‌کنند با تحت فشار قرار دادن چین می‌توانند باقی کشورهای تحت تحریم را نیز وادار به تبعیت از خود کنند اما به این‌ موضوع فکر نکرده‌اند که در صورت اتحاد این کشورها با یکدیگر و تشکیل شدن واقعی جبهه شرق در برابر جبهه غرب قرار است چه بلایی بر سر اقتصاد غرب بیاید. 
با این ‌حال شیوه برخورد کشورهای غربی با پروژه «کمربند و جاده» تا اینجای کار به ‌نظر بسیار ضعیف می‌آید، زیرا این پروژه در طول حدود یک دهه گذشته با قراردادهای متنوع و البته کاملا محرمانه در حال پیشروی بوده و عزم چینی‌ها برای گسترش این روابط با رقابت با آمریکا بیشتر نیز شده ‌است. در همین راستا می‌توان بیان کرد که اولویت‌های چین و آمریکا در سرمایه‌گذاری در کشورهای آسیایی کاملا متفاوت است. چین به‌ دنبال گسترش زیرساخت‌های حمل‌ونقل ریلی و جاده‌ای برای پیشبرد اهداف خود در رسیدن به بازارهای اروپایی است اما آمریکا به‌ دنبال سرمایه‌گذاری در زمینه تغییرات آب‌وهوایی یا سرمایه‌گذاری در زمینه تغییر سیستم سیاسی این کشورها برای بردن آنها به سمت آنچه خود دموکراسی می‌نامد، است. تفاوت دیدگاه‌های ۲ کشور زمانی ‌که با فرهنگ کشورهای منطقه در هم آمیزد می‌تواند بیشتر به نفع پکن تمام شود تا آمریکا و باید دید رقابت‌های جدید در جبهه شرق و غرب تا چه حد می‌تواند کشورهای منطقه را با خود درگیر کند.

Page Generated in 0/0120 sec