هنری کیسینجر، وزیر اسبق خارجه آمریکا در مصاحبه با نشریه اسپکتیتور، سناریوهای ممکن درباره جنگ اوکراین را بررسی کرد. در ادامه بخشهایی از این مصاحبه که از امروز در مجله مذکور منتشر خواهد شد و از سوی «اندرو رابرتز» انجام شده، آمده است.
***
* هنری! در اجلاس داووس شما گفتید خط تقسیم بین روسیه و اوکراین باید به وضعیت قبلی بازگردد، زیرا ادامه جنگ فراتر از آن نقطه میتواند آن را به جنگی نه برای آزادی اوکراین، بلکه به جنگی علیه خود روسیه تبدیل کند. شما به خاطر آن اظهار نظر مورد انتقاد شدید قرار گرفتید، بویژه از سوی آقای زلنسکی (رئیسجمهور اوکراین). چگونه جهان بعد از این با وجود پایان جنگ، تعادل جدیدی پیدا میکند؟
هدف از بیانیه داووس اشاره به این موضوع بود که قبل از اینکه شتاب جنگ، آن را از نظر سیاسی غیرقابل کنترل کند، باید با اهداف جنگ روبهرو شد. وقتی زلنسکی نظر داد، حرفهای من را نخوانده بود. او در آخرین اظهارات خود اساسا آنچه را که من در داووس بیان کردم پذیرفته است. او مصاحبهای با فایننشال تایمز انجام داد [در 7 ژوئن] که اساسا چارچوب اساسی را پذیرفت. چارچوب اصلی این است: ۳ نتیجه ممکن برای این جنگ وجود دارد و هر ۳ آنها هنوز تا حدی باز هستند.
اگر روسیه در جایی که الان هست بماند، 20 درصد اوکراین و بیشتر دونباس، منطقه اصلی صنعتی و کشاورزی و نواری از زمین در امتداد دریای سیاه را فتح خواهد کرد. اگر آنجا بماند، با وجود همه ناکامیهایی که در ابتدا متحمل شدند، یک پیروزی خواهد بود و نقش ناتو به اندازه تصور قبلی تعیینکننده نخواهد بود. نتیجه دوم این است که تلاش میشود روسیه را از سرزمینی که قبل از این جنگ به دست آورده بود، از جمله کریمه بیرون برانند و در صورت ادامه جنگ، موضوع جنگ با خود روسیه مطرح میشود.
سومین نتیجهای که من در داووس ترسیم کردم و به نظر من زلنسکی اکنون آن را پذیرفته است، این است که اگر اوکراینیها بتوانند روسیه را از دستیابی به هر گونه فتوحات نظامی باز دارند و اگر خط نبرد به موقعیتی که جنگ آغاز شده بازگردد، آنگاه تجاوز فعلی به وضوح شکست خواهد خورد. اوکراین به شکلی که در زمان شروع جنگ بود، بازسازی خواهد شد: مانند خط نبرد پس از 2014. اگر اوکراین به ناتو هم نپیوندد، مجددا مسلح و از نزدیک به ناتو متصل خواهد شد. مسائل باقیمانده را میتوان به مذاکره واگذار کرد، منتها این سناریو نیازمند آن است که مناقشه برای مدت مشخصی متوقف شود.
* آیا میتوان شکل دیگری مثل وضعیت 2 کره را متصور بود که 70 سال وضعیت ثابت بماند؟
خب! ما فقط درباره 2.5 درصد خاک اوکراین1 و [شبهجزیره] کریمهای صحبت میکنیم که 4.5 درصد خاک این کشور است. رابطه این بخشها با [کل] اوکراین متفاوت است، زیرا صدها سال است روسیه، روسیه بوده است. من درباره اینکه نتیجه یک مذاکره باید چه باشد قضاوت نمیکنم اما اگر متحدان موفق به کمک به اوکراینیها در بیرون راندن روسها از سرزمینی که در این جنگ فتح کردهاند، شوند، باید تصمیم بگیرند جنگ تا چه زمانی باید ادامه یابد.
* اما هیچیک از این ۳ نتیجه، واقعا پوتین را به خاطر تجاوزاتش مجازات نمیکند، اینطور نیست؟
کاملا برعکس! اگر جنگ همانطور که در داووس ترسیم کردم به پایان برسد، فکر میکنم این یک دستاورد قابل توجه برای متحدان خواهد بود. ناتو با اضافه شدن فنلاند و سوئد تقویت خواهد شد و امکان دفاع از کشورهای بالتیک را ایجاد خواهد کرد. اوکراین بزرگترین نیروی زمینی متعارف را در اروپا خواهد داشت که با ناتو یا یکی از اعضای آن مرتبط است. به روسیه نشان داده شده است ترسی که از زمان جنگ دوم جهانی بر سر اروپا وجود داشت، با اقدام متعارف ناتو قابل پیشگیری است. برای نخستینبار در تاریخ اخیر، روسیه باید با نیاز به همزیستی با اروپا به عنوان یک موجودیت مواجه شود، نه اینکه آمریکا عنصر اصلی دفاع از اروپا با نیروهای هستهای خود باشد.
---------------------------------
پینوشت
1- آن بخش از خاک لوهانسک و دونتسک که تا پیش از تهاجم نظامی روسیه در 24 فوریه از سوی جداییطلبان طرفدار روسیه از اوکراین اعلام استقلال کردند.