printlogo


کد خبر: 250501تاریخ: 1401/4/13 00:00
فائزه هاشمی پس از اظهارات هتاکانه اخیرش علیه نظام در موضعی ایران‌ستیزانه کشورمان را برای منطقه خطرناک‌تر از رژیم‌صهیونیستی دانست!
فاضلاب اصلاحات

گروه سیاسی: جریان اصلاح‌طلب که جایگاه خود در سطح بالای سیاسی ایران و بین مردم را از دست رفته می‌بیند، در تلاش است به هر نحوی که شده دوباره به فضای عمومی کشور بازگردد. حداقل در طول روزهای اخیر چهره‌های شاخص این جریان سعی کرده‌اند با اظهار نظرها و اقدامات رادیکال، نام فراموش شده خود را دوباره بر سر زبان‌ها بیندازند. 
در همین رابطه می‌توان به راه‌اندازی دوباره روزنامه هم‌میهن که از سال تأسیسش در سال 78 تاکنون ۲ مرتبه به دلیل اتخاذ مواضع تند و ضدملی توقیف شده، اشاره کرد. 
روز شنبه (11 تیر 1401) روزنامه هم‌میهن به مدیرمسؤولی غلامحسین کرباسچی اقدام به انتشار پیش‌شماره خود کرد تا خبر از برنامه‌ریزی اصلاح‌طلبان برای بازگشت رادیکال‌گونه به فضای عمومی کشور بدهد. 
علاوه بر این، برخی چهره‌های تندرو این جریان نیز با حضور در شبکه‌های اجتماعی مختلف و سخنرانی‌های متعدد که اغلب ضمن حمله به مواضع جمهوری اسلامی در سیاست خارجی، ارزش‌های انقلاب اسلامی را هدف قرار می‌دهند، احیای پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان را دنبال می‌کنند. یکی از این افراد فائزه هاشمی است. 
فائزه هاشمی که از حضور فعال در فتنه 88 تا حمایت از تحریم حداکثری مردم ایران را در کارنامه دارد و در اردیبهشت‌ماه سال جاری اهانت به پیامبر گرامی اسلام(ص) را نیز به کارنامه خود اضافه کرد، اخیراً ضمن تکرار مواضع گذشته خود، جمهوری اسلامی ایران را با رژیم غاصب و کودک‌کش صهیونیستی مقایسه کرد!
وی در یک لایو اینستاگرامی که از قضا با حضور صادق زیباکلام، از چهره‌های رادیکال اصلاح‌طلب برگزار شد، ضمن اشاره به جنگ روسیه و اوکراین، ایران و اسرائیل را به یکدیگر تشبیه و اعلام کرد جمهوری اسلامی نیز به خاطر همکاری دوستانه‌ای که با روسیه دارد، دست‌کمی از رژیم جنایتکار صهیونیستی ندارد و بلکه خطرناک‌تر از اسرائیل است. 
اظهارات دختر ‌رفسنجانی در حالی است که از شروع جنگ روسیه و اوکراین، ایران بارها با محکومیت جنگ و اشغالگری، ۲ طرف را به گفت‌وگو و پایان جنگ دعوت کرده است. هاشمی در بخش دیگری از سخنان خود، بدون اینکه نامی از داعش و گروه‌های تکفیری مورد حمایت آمریکا ببرد، حضور مستشاری ایران در سوریه را که با هدف مقابله با گروه‌های تکفیری و جلوگیری از کشیده شدن جنگ به مرزها و حتی شهرهای کشور انجام گرفته، محکوم کرده و گفته است این حضور منجر به کشته شدن مردم سوریه شده است. 
وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش بدون اشاره به جنایت ۷ ساله عربستان سعودی در یمن که منجر به کشتار هزاران نفر از مردم این کشور شده و همچنان نیز ادامه دارد، حمایت‌های بشردوستانه ایران از یمنی‌ها را جنگ‌افروزی جمهوری اسلامی معرفی می‌کند. 
البته چنین اظهاراتی از سوی دختر هاشمی‌رفسنجانی چندان هم بی‌سابقه نیست. دی‌ماه سال گذشته بود که وی در سخنانی ایران را متهم به دست داشتن در جنگ‌های سوریه و یمن کرد و گفت: «جمهوری اسلامی بیشتر از اسرائیل مسلمان کشته است. آمار کشته‌های سوریه را در نظر بگیرید که 500 هزار نفر است؛ ما در این قضیه نقش داشتیم یا یمن که 7 سال است جنگ داخلی است و باز در این قضیه نقش داشتیم. اگر کشته‌های فلسطینی به دست اسرائیلی‌ها را حساب کنیم، بعید به نظر می‌رسد به 100 هزار یا 200 هزار نفر برسد. یعنی ما بیشتر از اسرائیل مسلمان‌کشی به راه انداخته‌ایم». 
اظهارات فائزه هاشمی به عنوان دختر رئیس‌جمهور اسبق ایران، دست به دست کاربران عرب‌زبان شبکه‌های اجتماعی چرخید و باعث موج‌سواری جریانات ضدانقلاب علیه ایران شد. فائزه هاشمی در گفت‌وگوی اخیر خود، نتوانست عصبانیتش از فراگیر شدن سرود «سلام فرمانده» در ایران را که اکنون ملل اسلامی را نیز فراگرفته، پنهان کند. او در بخشی از صحبت‌های خود، با اشاره به اجتماعات پرشور کودکان و نوجوانان برای همخوانی سرود سلام فرمانده، از انتشار یک ویدئوی جنجالی که در آن عده‌ای کشف حجاب کرده بودند تقدیر کرده و در ادامه گفته است باعث خوشحالی او است وقتی می‌بیند افرادی در جامعه اقدام به کشف حجاب می‌کنند. در این قسمت از گفت‌وگو هاشمی پا را فراتر گذاشته و صراحتا جامعه را به مبارزه علیه حاکمیت فرا می‌خواند و اعلام می‌کند همه باید دست به دست هم دهند تا این نافرمانی‌ها که اغلب با اهانت به ارزش‌های اسلامی همراه است، ادامه پیدا کند. 
البته نباید انتظار داشت فائزه هاشمی برای ارزش‌ها و باور‌های مردم ایران احترامی قائل باشد. او کسی است که در جریان فتنه سال 88 در جمع آشوبگران حاضر شد و آنها را تحریکی کرد. 
فائزه هاشمی کسی است که پس از شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، سوگوار رفتن قاتل شهید سلیمانی از کاخ سفید بود و افسوس عدم تحریم حداکثری ایالات متحده علیه مردم ایران را می‌خورد. 
چند روزی از پایان انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده نمی‌گذشت که فائزه هاشمی از عدم انتخاب مجدد ترامپ ابراز ناراحتی کرده و در اظهاراتی حضور ترامپ در آمریکا را به نفع مردم ایران دانسته و گفته بود: «برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رأی نمی‌دادم. به خاطر همین فشارهایی که می‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می‌کرد، بالاخره ما مجبور می‌شدیم یک تغییر سیاست‌هایی را داشته باشیم. این تغییر سیاست‌ها حتما به نفع مردم می‌توانست اتفاق بیفتد. دموکرات‌ها کمی شل و ول هستند؛ یعنی با آمدن دموکرات‌ها این موضع خطای ما بیشتر تقویت می‌شود، امیدوارم نشود ولی چنین چشم‌اندازی دارد».
دختر محبوب ‌رفسنجانی با اعلام حمایت خود از ترامپ، رسما در همراهی کمپین‌های ضدایرانی خواستار تحریم‌های بیشتر علیه ملت ایران شد. 
او در صحبت‌های اخیر خود که در یک لایو اینستاگرامی انجام شد، عصبانیت خود از گسترش همکاری‌های متقابل ایران و کشورهایی غیر از ایالات متحده و غرب مثل روسیه، چین و ونزوئلا را هم پنهان نکرد و در اظهاراتی خلاف واقع و بدون سند مدعی شد جمهوری اسلامی ایران به طور رایگان برای ونزوئلا نفتکش می‌سازد و همچنین نفت خود را به صورت رایگان در اختیار سوریه قرار می‌دهد. 
فائزه هاشمی و دیگر اصلاح‌طلبان هر از گاهی با اظهارات بی‌اساس و هنجارشکنانه خود سعی دارند جامه مطالبه‌گر بر تن کرده و خود را دغدغه‌مند اقتصاد کشور و مشکلات معیشتی جامعه معرفی کنند. در حالی که شرایط امروز کشور ثمره ۸ سال سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبان است و اگر قرار باشد کسی دادگاهی شود، فائزه هاشمی و هم‌قطارانش هستند که باید در ردیف اول متهمان بنشینند. فائزه هاشمی در حالی جمهوری اسلامی ایران را خطرناک‌تر از اسرائیل و عامل آشوب در کشورهای دیگر می‌داند که خطر خود و دوستانش به مراتب بدتر از آمریکا و رژیم صهیونیستی برای مردم ایران است؛ ۸ ماه بحران‌آفرینی برای کشور در سال 88، حمایت از تحریم مردم ایران، اهانت به باورهای جامعه اسلامی و همچنین دعوت مردم به آشوب و اغتشاش تنها گوشه‌ای از اقدامات نفاق‌انگیز هاشمی و امثال اوست. فائزه هاشمی باید بداند اگر به زعم او جمهوری اسلامی ایران خطرناک‌تر از اسرائیل است، خطر منافق نیز برای مردم، به مراتب بیشتر از بیگانگان است. 
***
    کیفرخواست فائزه هاشمی صادر شد  
دادستان عمومی و انقلاب تهران از صدور کیفرخواست درباره پرونده فائزه هاشمی خبر داد. علی صالحی در رابطه با آخرین وضعیت پرونده فائزه هاشمی گفت: در رابطه با این پرونده، قرار مجرمیت صادر شده است. وی افزود: پس از طی روال قانونی، کیفرخواست پرونده این فرد به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مقدسات صادر و به دادگاه ارجاع شد. وی افزود: دادستان به عنوان مدعی‌العموم پرونده را پیگیری کرده و پرونده در جریان است. اردیبهشت‌ماه سال جاری بود که فائزه هاشمی علاوه بر حمایت از تحریم سپاه توسط آمریکا، به پیامبر اسلام اهانت کرد که در پی این موضوع، سخنگوی قوه ‌قضائیه از ورود دستگاه قضا به اظهارات فائزه هاشمی خبر داد و گفت: این شخص توسط دادستان تهران تحت تعقیب قرار گرفته و پرونده‌ای در دادسرای عمومی و انقلاب تهران تشکیل شده است.

***

بلاموضوعی سیاسی و استراتژی بدنامی
یونس مولایی: اصلاح‌طلبان در آستانه یک‌سالگی از دست دادن قوه مجریه قرار دارند. نیمه مرداد سال گذشته بود که حسن روحانی با تحویل دادن کلید پاستور به منتخب جدید مردم با دوره 8 ساله ریاست خود بر جمهور وداع کرد. با این حال ساده‌انگاری است اگر پایان روحانی را به پایان حضور اصلاح‌طلبان در قدرت تقلیل دهیم. اصلاحات سال‌ها پیش از پایان دولت روحانی جایگاه اجتماعی خود را از دست رفته دیده بود؛ مساله‌ای که عملا در 2 سال پایانی دوره روحانی، دولت دوازدهم را تبدیل به دولتی غیرمردمی و حتی ضدمردمی کرده بود. جریانی که روزگاری صدای بلندی داشت و ادعا می‌کرد کلید حل مشکلات را در دستان خود دارد به مرور زمان بدترین تصویر مدیریتی ممکن را از خود نشان داد. بر همین اساس بیراه نیست اگر جریان اصلاحات را در سال‌های اخیر یک جریان بلاموضوع به حساب آوریم. صدالبته که این بلاموضوعی به معنای فقدان نمود و حضور اجتماعی نبوده و نیست، با این حال عملا این جریان موضوعیت سیاسی خود را در جامعه ناراضی ایران به سرعت برق و باد از دست داد. اصلاح‌طلبان از سویی برای پیروزی در انتخابات و رسیدن به میز قدرت ادبیات رادیکال و ضدملی را در پیش گرفتند و از سوی دیگر در عرصه عمل ناکارآمدی خود را در بالاترین سطح ممکن به نمایش گذاشتند. این 2 عامل در کنار یکدیگر باعث شد این جریان عملا پایگاه اجتماعی‌اش را از دست بدهد؛ پایگاهی که از سویی با ادبیات رادیکال اصلاح‌طلبان انتظارات بالایی پیدا کرده بود و از سوی دیگر با مشاهده عملکرد فضاحت‌بار دولت یازدهم و دوازدهم در بهت و حیرت فرو رفت. فروپاشی این پایگاه تا آنجا پیش رفت که جریان اصلاحات شاهد فقدان پژواک و نفوذ سیاسی در جامعه سرخورده و ناراضی ایران شود. هرچند احزاب اصلاح‌طلب در این میان سعی کردند با استراتژی‌هایی همچون تحریم انتخابات این سقوط آزاد را کتمان کنند اما در عمل جامعه با روی خوش نشان ندادن به غربگرایان، مسیر خود را در جدایی از این جریان پی گرفت. 
با تمام این اوصاف و در روزهایی که دولت سیزدهم به پایان نخستین سال زمامداری خود بر امور اجرایی نزدیک می‌شود، چهره‌های اصلاح‌طلب هرکدام در حد توان خود تلاش می‌کنند جبهه خود را از بلاموضوعی سیاسی خارج کرده و حداقل در قامت نمایندگان منتقد دولت سیزدهم در فضای عمومی برای خود جبهه و وجهه‌ای به دست آورند. تکراری‌ترین و البته قابل پیش‌بینی‌ترین استراتژی اصلاح‌طلبان حرکت به سمت رادیکالیسم و اظهارات هنجارشکنانه برای قرار گرفتن در مرکز توجه افکار عمومی است. گویی اصلاحات بار دیگر به این جمع‌بندی رسیده که شهرت با بدنامی به مراتب بهتر از گمنامی و فراموش شدن در افکار عمومی است. اظهارات هتاکانه و بلاهت‌بار فائزه هاشمی در ماه‌های اخیر را می‌توان شاهدمثالی بر این امر دانست. طرح مواضعی که اندک تفاوتی با جریانات ضدانقلاب و برانداز ندارد در کارنامه این آقازاده پرحاشیه امری جدید به حساب نمی‌آید، با این حال رفتار ماه‌های اخیر وی و دیگر چهره‌های شناخته‌شده اصلاح‌طلب نشان از در پیش گرفتن چنین رویه‌ای به شکل حساب‌شده دارد. 
اصلاح‌طلبان از سویی تلاش می‌کنند با اظهارات رادیکال موقعیت خود را از جایگاه متولیان و عاملان وضع موجود خارج کرده و در صورت امکان به عنوان بخشی از معترضان وضع موجود شناخته شوند و از سوی دیگر با احیای تشکیلات و انسجام نسبی تبدیل به رکنی اثربخش در معادلات سیاسی کشور شوند. برای نمونه تقریبا تمام چهره‌های اصلاح‌طلب فعال در شبکه‌های اجتماعی در خط واحدی در چند ماه گذشته با تکرار ادعای طرف آمریکایی سعی می‌کنند مقصر به سرانجام نرسیدن مذاکرات هسته‌ای را پافشاری تیم مذاکره‌کننده بر اخذ تضمین از طرف آمریکایی بخوانند. این موضع در شرایطی است که باتلاق فعلی پرونده هسته‌ای ناشی از مسیری است که تفکر جریان غربگرا در سال‌های گذشته پی گرفته بود. ری‌برندینگ سیاسی در سایه اعتراضات اینچنینی در حالی است که چهره‌های اصلاح‌طلبی همچون فائزه هاشمی پس از شکست ترامپ در انتخابات آمریکا صراحتا نارضایتی خود را از احتمال کاهش فشارهای اقتصادی به کشورمان اعلام کرده بودند. در مورد مشابه دیگری راه‌اندازی مجدد روزنامه «هم‌میهن» از سوی چهره‌های شناخته شده اصلاح‌طلب و اتخاذ مواضع تند علیه متحدان منطقه‌ای جمهوری اسلامی در پیش‌شماره این روزنامه را می‌توان از دیگر نشانه‌های این رادیکالیسم کور و ضدملی دانست که جریان اصلاحات در روزهای اخیر از آن رونمایی کرد. با این حال توهین به مقدسات و پرده‌دری گستاخانه فائزه هاشمی در سفیدنمایی رژیم جانی و اشغالگر صهیونیستی برای مقدمه‌چینی حمله به نظام بار دیگر سیمای حقیقی جریانی که جز قدرت به هیچ اصول دیگری متعهد نیست را نمایان کرد؛ رویه منافقانه‌ای که بیشترین نقش را در کشاندن کشور به موقعیت دشوار کنونی داشته و حالا برای تبرئه خود ننگ سفیدشویی و حمایت از غده سرطانی منطقه را می‌خرد.
ادبیات تثبیت شده فائزه هاشمی در هتاکی به مقدسات و حمله به اصول و منافع ملی را که همواره با حمایت مستقیم و غیرمستقیم رسانه‌ها و چهره‌های اصلاح‌طلب همراه بوده است، می‌توان عصاره‌ای از روش و منش جریان اصلاحات دانست. تغییر دولت و سقوط آزاد اصلاح‌طلبان در فضای عمومی جامعه ایران بار دیگر فرصتی را فراهم آورده است تا این جریان واقعیت اندرونی خود را ظهور و بروز بیرونی ببخشد.

 


Page Generated in 0/0152 sec