printlogo


کد خبر: 250823تاریخ: 1401/4/23 00:00
پیامی از اسی سگ‌دست به هم‌محلی‌ها

خدمت همه شما آبجیا و داداشای گلم عرض کنم که خاطرتون کلا واس ما عزیزه و خوش نداریم چنگول و دندون هیچ جونبنده‌ای به زیر گولوی خودتون یا بچتون بخوره... مدیونید اگه فک کنید منظورم از اون جونبندهه، سگ طبقه بالاییمون باشه‌ها... یعنی من که غلومتونم ولی سر جدتون هر کی رو که بخواید، عکس می‌گیرمو و جنازه تحویل میدم. یعنی مثله آب خوردن باهاش کل می‌ندازمو همین که دهن باز کنم یارو غلاف می‌کنه و ننه‌باباش میان جلو چشاش. ولی ارواح عمتون ما رو با ژولی جون در نندازید! لاکردار اون چشمون سیاهش سگ داره و آدم از دیدنش می‌گرخه و خودش را در برابر آن موجود، ضعیف می‌پندارد! شوما که غریبه نیستید ولی من و باقی همساته‌ها، از وختی که پلیس‌های زحمتکشمون نزاشتن ژولی جون بره پارک، دربست تو خونه‌هامون کز کردیم و حتی جرأت نداریم به همساته بالاییمون فوش بدیم، بس که ژولی جون آنقدر هار و نکبت و وحشی و گولاخه (اینارو تو دلمون گفتیم) آخه یکی نیست بگه این سگ‌مصب چیکارشون داره که نمیزارن بیاد پارک. حالا ده‌پونزده بار بچه‌ها را گاز گرفته و سرسره را واس خودش پاتوق کرده و نهایتا نمیزاره بچه‌مچه‌ها برن سمت تاب... خب بعضی‌ها خلقتشون همینه، وگرنه این همساته بالاییه کلی پول داد تا حنجره ژولی جون را عمل کنه و صداش مامانی بشه، چشمونش را عمل کرد که خاک بر سر (توی دلمون گفتیم) گوگولی‌تر بشه. البته خوبیش اینه که عقیم شده و تو این وانفسا نسلی از خودش نمیزاره... حالا بگذریم و یادتون نره آبجیا و داداشای خودم هر وخ از جونبنده‌ای ترسیدید، داشتون را صدا کنید تا واستون ریدیفش کنم، با ایزتون منظورم از جونبنده هم پشه و سوسک بالدار و ایناس...
رخصت.
 

Page Generated in 0/0051 sec