رها عبداللهی: هفته گذشته در روز عید غدیر شاهد جلوه باشکوهی از سرمایه اجتماعی ایران در یک نقطه از پایتخت آن هم برای پاسداشت یک جشن مذهبی بودیم. حضور حدود ۳ میلیون تهرانی در «میهمانی 10 کیلومتری عید غدیر» واقعهای بینظیر بود؛ اتفاقی که جا داشت جامعهشناسان را به تکاپو وادارد تا این واقعه را تحلیل کنند. ما عادت کردهایم با هر اتفاق منفی، فضای مجازی از تحلیلهای تند و تیز علمای اجتماعی اینستاگرامی پر شود که درباره از دست رفتن همبستگی ملی، تضعیف عقاید مذهبی و از همگسستن رشتههای جامعه ایرانی احکام «این است و جز این نیست» صادر کنند. اما در چند روز گذشته این اکانتها ترجیح دادند یا این واقعه را نبینند، یا اشاراتشان آلوده به فرافکنی و تناقض باشد.
بعضی از آنان که تاکنون تحلیل میکردند جامعه ایرانی از تمایلات دینی فاصله گرفته و دلیلش را هم ایدئولوژیک بودن اقدامات حاکمیت عنوان میکردند، حالا میدیدند برخلاف تحلیلهای همیشگیشان، در پایتخت حول یک امر دینی تجمع میلیونی اتفاق افتاده. اینان ترجیح دادند دست به فرافکنی زده و از این اتفاق فقط ترافیکش را ببینند و از بیبرنامگی شهرداری در بستن خیابانها بنالند. بدون اینکه بپذیرند به هر حال همه مراسمات و فستیوالهای بزرگ در دنیا چنین تبعاتی دارد و در برنامه معمول شهر تغییراتی به وجود میآورد که چندان با اهمیت نیست؛ آن هم در یک روز تعطیل!
البته در برخی از این تحلیلها سعی شد حضور این جمعیت بالا به عوامل دیگری جز تعلقات دینی ربط داده شود که باز هم با تحلیلهای سابقشان تناقض داشت. مثلا از تاثیر تبلیغات چند روزه رسانه ملی بر افزایش جمعیت این مراسم میگفتند؛ حال آنکه همیشه معتقد بودند رسانه ملی دنبالکننده زیادی ندارد و تاثیرش بر جامعه ایرانی را از دست داده و کسی به آن اعتماد نمیکند.
یا تلاش کردند دلیل این حضور را نیاز شدید مردم به شادی عنوان کنند که مثلا حاکمیت تا به حال از مردم سلب کرده؛ که البته نکته قابل توجهی است اما ناقص است، چراکه باز هم سعی میکند نادیده بگیرد این شادی حول یک امر دینی شکل گرفته نه آن نوع شادی که همواره تحلیلگران غربگرا به عنوان میل و مطالبه اکثریت مردم مطرح میکنند.
کمتر کسی از ظرفیت دینی زنده درون جامعه ایرانی که موجب چنین اجتماع عظیم آکنده از معنای مذهبی شده بود، نوشت.
کسی نگفت در شرایطی که بسیاری فکر میکنند بین حاکمیت و سرمایه اجتماعی مفاهمه و زبان مشترک از بین رفته چگونه مردم از تمام اقشار با دعوت به یک مراسم جشن دینی پاسخ مثبت میدهند و با آن ارتباط میگیرند؟ کسی بر لزوم تکرار چنین ابتکاراتی برای افزایش امید و حس خوب در جامعهای که هر روز با تهاجم اخبار ناامیدکننده و غمبار واقعی یا رسانهساخته روبهرو میشود، تاکید نکرد.
ما دچار ضعف در بازنمایی حقایق جامعه خود هستیم، چرا که ذهنیتها از جامعه را تحلیلهای ناقص و سوگیرانه اکانت اجتماعی کف اینستاگرام و توئیتر که از واقعیات کف جامعه فرسنگها فاصله دارند، ترسیم میکنند. آنها از جامعه فقط چیزهایی را میبینند و بازگو میکنند که یا در رسانه بازخورد داشته باشد یا به اثبات پیشفرضهای ناقصشان کمک کند. برای آنان تجمع 40 دختر نوجوان بیحجاب در شیراز بیتوجهی اکثریت نسل جدید به دین و احکامش معنا میشود و تجمع این همه کودک و نوجوان در اجتماعات «سلام فرمانده» و پویش «اهدای اسباب بازی» به عشق علی(ع) را امری حکومتی و نه مردمی میبینند.