printlogo


کد خبر: 251158تاریخ: 1401/5/2 00:00
ایتالیا؛ شروع دومینوی بحران سیاسی در غرب

فرزانه دانایی: ایتالیا بار دیگر با استعفای نخست وزیر، به بحران سیاسی جدیدی وارد شد. بسیاری بر این عقیده‌اند علت اصلی بحران سیاسی در ایتالیا ناشی از روی کار آمدن فضای حمایت از پوپولیست‌ها در انتخابات سال ۲۰۱۸ بود که طی چندین دوره، سیکل حرکت سیاسی ایتالیا از پوپولیست‌های چپ به سمت پوپولیست‌های راست را هموار کرد. این چرخه پراشتباه، بار دیگر در طول چند روز گذشته باعث استعفای نخست‌وزیر و فروپاشی کابینه شد. تلاش هر ۲ گروه چپ و راست میانه برای به دست گرفتن قدرت در ایتالیا در طول چند سال گذشته، در نهایت منجر به شکل‌گیری دولت «ماریو دراگی» شد که ترکیبی از احزاب چپ و راست میانه‌رو اما پوپولیست بود. روی کار آمدن این دولت و ناکارآمدی آن در نهایت موجب رشد روزافزون تمایل به احزاب دست راست افراطی مانند «برادران ایتالیا» شد که حالا گمان می‌رود بیشتر از باقی احزاب بتوانند در انتخابات آتی رای جمع کنند. 
فروپاشی کابینه دراگی در ایتالیا، با وجود اینکه از آن دست اتفاقاتی بود که از مدت‌ها قبل قابل پیش‌بینی بود اما به نظر نمی‌آمد به این زودی‌ها رخ دهد، زیرا در میانه یک جنگ در اروپا، مبارزه ایتالیا با تغییرات آب و هوایی و آتش‌سوزی‌های گسترده در این کشور و مهم‌تر از همه، کمی قبل از دیدار مهم دولت این کشور با مسؤولان بانک مرکزی اروپا، رخ داد. 
این بحران زمانی رخ داد که «جوزپه کنته» رهبر حزب ۵ ستاره ایتالیا که نخست‌وزیر این کشور تا فوریه ۲۰۲۱ بود، روند فروپاشی کابینه را تسهیل کرد و «متئو سالوینی» رهبر حزب «لگا نورد» نیز حمایت خود از دولت را قطع کرد. دولت دراگی فوریه ۲۰۲۱ در قالب دولت وحدت ملی ایتالیا با حضور احزابی چون حزب دموکرات، جنبش ۵ ستاره، فروز ایتالیا و سایر احزاب کوچک‌تر راست و چپ میانه شکل گرفت. عدم حمایت ۲ حزب اصلی یعنی جنبش ۵ ستاره به رهبری جوزپه کنته و لگا نورد به رهبری متئو سالوینی از دولت دراگی، در نهایت ایتالیا را در اوج بحران‌های اقتصادی‌اش با مساله بی‌دولتی و ضرورت برگزاری دوباره انتخابات رو‌به‌رو کرد. 
از سال ۲۰۱۸ تاکنون که احزاب متعدد با اجماع خود توانستند دولتی پوپولیست را در این کشور تشکیل دهند، همگی گمان می‌کردند با این کار توانسته‌اند بر جنبش‌های راست‌گرا و چپ‌گرای افراطی پیروز شوند اما در نهایت گستردگی افکار و ایده‌های هر کدام از سیاستمدارانی که در این ائتلاف حضور داشتند، نه‌‌تنها گروه‌های سیاسی را درگیر حواشی و جنگ‌های روزانه برای پیشبرد اهداف خود در دولت کرد، بلکه باعث عصبانیت رای‌دهندگان و عدم اطمینان و اعتماد آنها به این ائتلاف شد. از همین رو به نظر می‌رسد این بار ایتالیا بیشتر از هر زمان دیگری امکان دارد در دام احزاب راست‌گرای افراطی بیفتد و بیشتر از این به سمت پوپولیسم و ملی‌گرایی و عدم همکاری با اتحادیه اروپایی پیش رود. 
نظرسنجی‌ها هم چنین نظریه‌ای را تقویت می‌کند. بر اساس آخرین نظرسنجی‌ها دولت بعدی به احتمال زیاد، ائتلافی از احزاب راست‌گرای افراطی خواهد بود؛ از برادران ایتالیا گرفته تا حزب «سیلویو برلوسکونی» که همچنان چون شبحی بر فراز ایتالیا حضور دارد. این مساله زمانی خطرناک‌تر می‌شود که بدانیم بسیاری از تحلیلگران ایتالیایی بر این عقیده‌اند محبوبیت حزب برادران ایتالیا و رئیس این حزب، خانم «جورجیا ملونی» نه به خاطر داشتن ایده‌های خاص برای حکمرانی، بلکه به این دلیل است که او استاد انتقاد از تمام سیاست‌های دولتی است و در صورتی که حزب او برنده میدان باشد، هیچ درکی از گرفتن تصمیمات سخت برای اداره کشور ندارد. 
 
* از قهرمان اروپا تا منفور ایتالیا
ماریو دراگی تا پیش از به دست گرفتن سکان هدایت ایتالیا در سال ۲۰۲۱، رئیس بانک مرکزی اروپا بود. از او به عنوان فردی یاد می‌شود که در زمان تصدی این سمت، توانست یورو را از مرگ حتمی نجات دهد و وضعیت اتحادیه را با ثبات بیشتری رو‌به‌رو کند. او بعد از این پیروزی و موفقیت بزرگ، در ایتالیا نیز رای‌دهندگان را به خود مجذوب کرد و توانست نخست‌وزیر شود. دولت او در واقع «دولت وحدت ملی» برای بیرون کشاندن ایتالیا از بحران اقتصادی ایجادشده بعد از پاندمی کرونا بود. عبور ایتالیا از این مرحله اما باعث نشد دراگی به یک شخصیت محبوب تبدیل شود، بلکه همان احزابی که او را به قدرت رسانده بودند، به خاطر اختلاف دیدگاهی که با یکدیگر داشتند، در نهایت نوک پیکان حملات خود را به سمت او نشانه رفتند. ماریو دراگی اما به سرعت در این باره کوتاه آمد و به یکباره استعفا کرد. 
 
* پیش‌بینی آینده و انتخابات پاییز
با وجود اینکه برخی نظرسنجی‌ها و پیش‌بینی‌ها درباره انتخابات آتی نشان می‌دهد ایتالیا به احتمال زیاد به سمت حمایت از احزاب راست افراطی می‌رود، برخی تحلیلگران بر این عقیده‌اند نباید با ذهن آمریکایی به ماجرای سیاست در ایتالیا نگاه کرد. روی کار آمدن ترامپ و وجود داشتن شبح او در تمام مسائل سیاسی و اقتصادی آمریکا به قدری سریع و با جدیت تمام در فضای سیاسی آمریکا پیش آمد که بسیاری بر این باورند همین اتفاق ممکن است برای ایتالیا به عنوان یک عضو ضعیف از منظر اقتصادی در جامعه اروپایی نیز رخ دهد.
 البته همین مدل فکر کردن آمریکایی است که موجب شده بسیاری از احتمال روی کار آمدن دولت افراطی و راست‌گرا در فرانسه نیز به هراس بیفتند. در ایتالیا اما وضع چنان نیز آشفته نیست که احتمال روی کار آمدن احزاب میانه‌رو دوباره کم باشد. 
با اینکه برخی خوش‌بینی‌ها درباره روی کار آمدن دوباره احزاب چپ میانه‌رو در انتخابات آتی ایتالیا وجود دارد اما بیشتر تحلیلگران بر این عقیده‌اند ایتالیا بزودی در دام راست‌گرایان افراطی می‌افتد و این نتیجه‌ای قابل پیش‌بینی برای تمام کشورهای غرب از جمله آمریکاست. چرخه اقتصادی معیوب و ناکارآمد، دولتی برآمده از یک موج احساسی و با ایدئولوژی‌ای که هیچکدام از گروه‌های تشکیل‌دهنده آن سنخیتی با آن ندارند و از همه مهم‌تر، مردمی که دیگر از سیستم سیاسی - انتخاباتی معیوب خسته شده‌اند، همه دست به دست هم داده‌ تا مردم ایتالیا به سمت احزاب راست افراطی تمایل پیدا کنند. این مساله ممکن است برای هر کشور غربی اتفاق بیفتد و جنگ در اوکراین به این موضوعات دامن ‌زده است. افزایش روز افزون نرخ تورم در کشورهای غربی و اروپایی، عدم توانایی دولتمردان برای مقابله با بیماری کووید و واکسیناسیون درست و بموقع، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و درگیری‌ها و اعتراضات خیابانی که ممکن است در هر کدام از پایتخت‌های اروپایی یا ایالت‌های آمریکا شکل بگیرد؛ همه موضوعاتی فراگیر برای تمام کشورهای غربی است که باید انتظار وقوع آن را در هر زمانی داشت.

Page Generated in 0/0064 sec