کمیت هم در کنار کیفیت مهم است یا خیر؟ این همان سوالی است که رؤسای صداوسیما از زمان تاسیس این سازمان تاکنون در پاسخ به آن اختلافنظر داشتهاند. در دوره ۴ رئیس قبلی صداوسیما، تاسیس شبکههای جدید و تعطیلی تعدادی دیگر، امری معمول و تکراری بوده است و حالا در دوره ریاست پیمان جبلی هم شاهدیم از پنجم مرداد، ۲ شبکه «ایرانکالا» و «شما» را به دلیل کمبود شدید مخاطب دیگر روی آنتن نخواهیم داشت و برخی شبکهها هم در این باره اخطار و اولتیماتوم گرفتهاند.
به گزارش «وطنامروز»، هفتم مهرماه سال گذشته بود که رهبر حکیم انقلاب مدظلهالعالی در حکمی پیمان جبلی را هشتمین رئیس سازمان صداوسیما انتصاب کردند. در بخشی از حکم وی آمده بود: «هدایت فرهنگی، تقویت روحیه و احساس هویت ملی و انقلابی، ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی و افزایش همبستگی ملی، در شمار اولویتهایی است که باید با ارتقای سرمایه انسانی و رشد کیفی برنامهها و بهرهگیری از ابتکار و با تلاش شبانهروزی به آن دست یابید. انشاءالله». کلیدواژه کیفی در این عبارات و عدم اشاره به کمیت، گویای این است که طبق نظر و رهنمودهای رهبری، جبلی در ۵ سالی که سکان رسانه ملی را در دست دارد، باید بیش از تمرکز بر کمیت، به «رشد کیفی برنامهها» بها دهد.
صداوسیما در دهه اخیر، ۳ رئیس به خودش دیده که هر کدام در دوراهی رجحان کیفیت یا کمیت، دیدگاه متفاوتی داشتند. در دوره ریاست ضرغامی شاهد رشد کمی شبکههای صداوسیما بودیم به گونهای که عدهای از این روند افزایشی تحت عنوان «رشد قارچی شبکهها» یاد کردند. تاسیس شبکههای تخصصی از جمله شبکه پویا، ورزش، مستند، نسیم، نمایش و... منجر به افزایش کمی شبکههای تلویزیونی شد. این افزایش کمی حتی در بخش برونمرزی نیز محقق شد که حاصل آن، تاسیس پرس تیوی، سحر، الکوثر، العالم و هیسپان تیوی است.
قاعدتا تعدد شبکهها، محتوای بیشتری را میطلبید و رسانه ملی در این دوران، از حیث محتوا نیز نسبتا موفق عمل کرد و بینندگان را با آثار پربینندهای چون «متهم گریخت»، «مرد هزار چهره»، «شبهای برره»، چندگانههای «ستایش»، «پایتخت» و... پای تلویزیون نشاند. حتی پروژه نیمهتمام دوره قبل نیز تکمیل شد تا «مختارنامه» تنها سریال الف ویژه ساخته شده در دوره ضرغامی باشد.
دومین رئیسی که دهه 90 بر مسند ریاست سازمان صداوسیما نشست، محمد سرافراز بود. رویکرد سرافراز در این باره 180 درجه با رئیس قبلی متفاوت بود. در این دوره بود که پخش برنامههای شبکه «تماشا» به یکباره و در میانه پخش سریال «رابینسون کروزو» متوقف و شبکه تماشا با شبکه نمایش ادغام شد. شبکه «شما» و شبکه «بازار» (ایران کالای فعلی) هم شبکههای دیگری بودند که در آن دوره تعطیل شدند، همان ۲ شبکهای که این روزها خبر تعطیلیشان را دوباره میشنویم. شاید از این تشابه بتوان اینگونه نتیجه گرفت که سیاستهای جبلی در حوزه شبکههای تلویزیونی، حتی اگر با سرافراز یکسان نیست، شباهتهای بسیاری دارد.
اختلاف دیدگاه 180 درجهای با رئیس قبلی برای عبدالعلی علیعسکری هم صدق میکرد. علیعسکری شبکه «شما» و «تماشا» را مجددا به آنتن بازگرداند و برای شبکه بازار جانشینی تعیین کرد به نام «ایرانکالا»؛ که این رویکرد، کمینگری علیعسکری به شبکههای صداوسیما را میرساند.
اکنون اما رسانه ملی در شرایطی به سر میبرد که تشنه «محتوا» و «کیفیت» است. به استناد نظرسنجیهای اخیر تلویزیون، افت مخاطب شبکههای مختلف بحرانی جدی است که پیمان جبلی، رئیس رسانه ملی هم خود بر آن مهر تأیید زده است. تاکید حکم رهبری که پیشتر به آن اشاره کردیم بر رشد کیفی برنامهها نیز گویای همین مساله است. کاهش کمیت در راستای افزایش کیفیت، راهبردی است که علیالظاهر جبلی در پیش گرفته تا این خلأ کیفیت را پر کند و مرجعیت در معرض خطر رسانه ملی را نجات دهد اما اگر به چند نکته توجه نشود، این کاستن از کمیتها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
در تیزری که صداوسیما برای اعلام تعطیلی ۲ شبکه «ایرانکالا» و «شما» تدارک دیده، دلیل این تعطیلی بازآرایی شبکهها بر اساس نظر مخاطبان معرفی شده و همچنین عنوان شده برنامههای شاخص این ۲ شبکه، به شبکههای «پربیننده» سیما منتقل خواهند شد تا بیشتر دیده شوند. پرسشی که در این باره پیش میآید، این است: آیا دیده نشدن این برنامهها صرفا به خاطر این است که از «ایرانکالا» و «شما» پخش میشدند؟ اگر این برنامهها به شبکههای دیگر بروند، تبدیل به برنامههایی پربیننده میشوند؟
علاوه بر این، پیشتر در توضیح علت تعطیلی این ۲ شبکه، به کمبود شدید مخاطب اشاره شده بود. در صورتی که تنها این ۲ شبکه نیستند که با کمبود مخاطب مواجه هستند. شبکههای کممخاطب دیگری نیز وجود دارند که هرس کردن آنها میتواند ظرفیت عظیمی برای همافزایی در جهت بالا بردن کیفیت و محتوا فراهم کند. برخی رسانهها به اسامی برخی از این شبکهها اشاره کردهاند و آنها را در زمره شبکههایی آوردهاند که در آینده نزدیک رنگ تعطیلی را خواهند دید؛ از جمله شبکه «سلامت» و «تماشا».
از تعطیلیها که بگذریم، زمزمههایی مبنی بر ورود شبکه «ورزش 2» به آنتن به گوش میرسد. چنین تصمیمی را میتوان به فال نیک گرفت و آن را نشانهای از توجه رئیس فعلی صداوسیما به اولویتها دانست. این تصمیم نشان میدهد آنچه در دوره جدید برای رسانه ملی اولویت دارد، نه کاهش کمیت است و نه افزایش آن، بلکه اگر ارائه محتوای باکیفیت نیازمند تاسیس شبکه باشد، این امر رخ خواهد داد. اولویت دانستن محتوا بر هر چیز دیگر، شاید بتواند دوای درد بحران مخاطب رادیو و تلویزیون ما باشد، به این شرط که پیش از آنکه دست به حرکت تازهای بزنیم، جوانب و پیامدهای هر تعطیلی یا تاسیسی را بسنجیم.