کتاب «گمشده مجنون» زندگینامه سردار شهید محمدرضا کارور از شهدای شاخص 8 سال دفاعمقدس که به رشته تحریر درآمده رونمایی میشود؛ شخصیتی با محبوبیت فراگیر؛ محبوبیتی که علت اصلی آن اخلاق و گمنام بودنش است. زندگی سادهای داشت به دور از تجملات و همواره خانوادهاش را توصیه به سادهزیستی میکرد و همینطور ولایتپذیری جزء لاینفک زندگیاش به شمار میرفت؛ اینها سرگذشت سردار شهید محمدرضا کارور است؛ شهیدی که اسفند ۱۳۳۶ در روستای درده از توابع فیروزکوه چشم به جهان هستی گشود. در کودکی در کارگاه نجاری پدر به فرا گرفتن این حرفه مشغول شد. از آنجا که روستای زادگاهش فاقد امکانات تحصیلی و آموزشی بود، به اتفاق خانواده به شهر ورامین عزیمت کرد. او ایام خود را با کار و تحصیل سپری میکرد اما از اوضاع اجتماعی پیرامون خود نیز غافل نبود. البته که دغدغه اجتماعی وجه مشترک بسیاری از شهدای 8 سال دفاعمقدس ما به شمار میرود، محمدرضا هنگامی که به سن سربازی رسید، با خود عهد بست به هیچ قیمتی حتی برای یک ساعت به رژیم طاغوت خدمت نکند، به همین دلیل مجبور به فرار از خانه و کاشانه خود شد. جرم او علاوه بر فرار از خدمت سربازی، مبارزات سیاسی هم بود. محمدرضا در اغلب صحنههای سرنوشتسازی که سال ۱۳۵۷ در تهران رخ میداد، حضوری فعال داشت و در عین حال با ادامه تحصیل، موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و به دنبال شروع جنگ تحمیلی، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در جبهه مسؤولیتهای متعددی را عهدهدار شد. از جمله: فرماندهی گردان مقداد و مسؤولیت طرح و برنامه تیپ ۲۷ حضرت محمد رسولالله(ص). عزیمت به لبنان به همراه شهید همت و حاجاحمد متوسلیان و فرماندهی گردان مالک نیز از دیگر فعالیتهای او بود.
حالا قرار است آیین رونمایی از کتاب «گمشده مجنون» زندگینامه سردار شهید محمدرضا کارور، نوشته مریم عباسیجعفری برگزار شود. در این رابطه نویسنده اثر، مریم عباسیجعفری درباره دلیل پرداختن به شهید محمدرضاکارور اینطور به «وطنامروز» میگوید: محمدرضا از دنیا بریده و آخرتگرا بود. حضور پیوسته و مداوم او در میدان جهاد و شهادت حاکی از این است که از دنیا دل کنده بود و تعلقی به دنیا و آنچه در آن وجود دارد، نداشت و خود را برای حضور در محضر پروردگار آماده کرده بود. اوایل سال 1397بود که یکسری مصاحبه که فکر میکنم فقط از خود خانواده شهید بود، 40-50 صفحه از طرف استاد بزرگوار جناب آقای مخدومی در اختیارم قرار گرفت و من همه را مطالعه کردم، مصاحبهها تاثیرگذار بودند اما کامل نبودند. از آنجا که برای نوشتن کتاب زندگینامه شهید احتیاج به مصاحبههای همرزمانش داشتم، تصمیم گرفتم خودم برای گرفتن مصاحبهها اقدام کنم.
به گفته نویسنده کتاب، محمدرضا به دور از هرگونه شعارزدگی، خدامحور و مخلص بود و اخلاص و صداقت محمدرضا زبانزد بود. عباسی ادامه میدهد: در ابتدای امر تصمیم داشتم از نوشتن صرفنظر کنم، زیرا با مصاحبههایی که در دست داشتم فقط میتوانستم دفترچهای از خاطرت شهید کارور بنویسم. تا آنجا که یک روز با راهنمایی یکی از دوستانم با آقای جواد کلاتهعربی، نویسنده کتاب «مگر چشم تو دریاست» تماس گرفتم و موضوع را برایشان شرح دادم. اولش استقبال خوبی نداشتند اما بعد از مدتی پرونده شهید را تحویل من دادند و توصیه کردند خوب و با دقت مطالعه کنم. مصاحبههای شهید کارور را که بیشتر برای اوایل جنگ و بعضیشان بسیار ناب و زیرخاکی بود، تحویل گرفتم. با بررسی پرونده شهید، متوجه شدم باز هم نیاز به مصاحبههای بیشتر دارد و سوالات جزئیتر. وقتی تصمیمم برای نوشتن قطعی شد، با همسر، خانواده و دوستان شهید تماس گرفتم و زمان و مکان مصاحبهها را هماهنگ کردم و با خانم زکیزاده، محقق محترم نشر27 که انصافا دلسوزانه وقت میگذاشت مصاحبهها را طی چندین هفته، ماه و بعضا یک سال انجام دادیم.
«روحیه ایثار، گذشت و فداکاری داشت و قلبش مالامال از عشق و محبت به دوستان و آشنایان و ضعیفان و درماندگان بود. او همه زندگی خود را وقف انقلاب و امام کرده بود. شجاعت و بیباکی محمدرضاکارور، در برابر دشمنان یکی دیگر از علتهای محبوبیت او در بین بسیجیان و رزمندگان بود». این بخشی از شخصیت شهید کارور به گفته عباسیجعفری است که در ادامه بیان داشت: من معتقدم نویسندهای که میخواهد درباره هر شهیدی، سرگذشتنامه بنویسید، اول باید خودش روحیه شهادت داشته باشد و در گام دوم با وسواس خاصی و با جزئیات مصاحبهها را بگیرد و نقاط ابهام و جاهای خالی زندگی شهید که در کوچه پس کوچه تاریخ گمشده و به دست فراموشی سپرده شده است را برطرف کند. در مصاحبهها، درهمریختگی به چشم میخورد و توالی زمانی رعایت نشده بود. مصاحبهها را بازنویسی کردم و اگر سوالاتی از متن مصاحبهها برایم پیش میآمد زنگ میزدم و از راوی میپرسیدم. درحین نگارش کتاب سعی کردهام برای ارجاع دادن به تاریخهای عملیاتها و مکانها به منابع کتابخانهای و منابع معتبر در دسترس و در کتابخانه جنگ حوزه هنری و اسناد موجود در نشر27 و حفظ آثار و حفظ اسناد دفاعمقدس مراجعه کنم اما بیشتر سعی کردهام از راویها و آنهایی که در تاریخی مشخص و زمان معین همراه شهید بودند کمک بگیرم.
وی اظهار داشت: سعی کردم در نوشتن زندگینامه شهید محمدرضا کارور تحریف نداشته باشم و بر مبنای مستندات و واقعیتهایی که راوی میگوید، باشد و البته با تحقیق و راستیآزمایی. سعی کردم تاریخها و توالی زمان در کتاب و در پینوشتها حفظ شود هر چند در بعضی از موارد خیلی کم ممکن است رعایت نشده باشد. سعی کردم از تخیل خودم استفاده نکنم و همه آنچه که در کتاب آمده است حاصل ساعتها مصاحبههایی است که با خانواده و همرزمان و دوستان شهید محمدرضا کارور انجام شده است. به گفته نویسنده، دلیل نامگذاری کتاب بنا به پیشنهاد یکی از خواهرهای شهید به مرکز نشر بوده است و انتخاب نویسنده نبود، اگر چه به نظر بامفهوم است. گمنام بودن و مفقودالاثر بودن شهید دلیل دیگر انتخاب این نام برای کتاب بوده است.
***
سرگذشت شهید کارور کتاب شد
آیین رونمایی از کتاب «گمشده مجنون» زندگینامه سردار شهید محمدرضا کارور، نوشته مریم عباسیجعفری قرار است ساعت 16 امروز در مرکز تبادل کتاب برگزار شود. این کتاب از تازههای نشر بعثت 27 است که در آن زندگینامه فرمانده گردان مالک اشتر لشکر 27 محمد رسولالله(ص) به رشته تحریر درآمده است. این اثر سیامین کتاب از مجموعه بیستوهفتیها است و در 559 صفحه با قطع رقعی با تصاویر رنگی در پایان کتاب، با قیمت 139 هزار تومان منتشر شده است. نویسنده کتاب «گمشده مجنون» کوشیده تا روایتی براساس خاطرات و مصاحبهها به شیوه داستانی و پایبند به مستندات موجود را عرضه کند. کتاب شامل 5 فصل است و به ویژگیهای اخلاقی و زندگی فردی و حضور شهید کارور در جبهه پرداخته است.