بهترین سریال تاریخ تلویزیون ایران از جهت کیفیت اجرا و کمیت مخاطب همچنان پرطرفدار است
چینش کنداکتور با در نظر داشتن مناسبتها و اولویتهای پخش، خوشسلیقگی رسانه را میرساند اما گاهی دست رسانه به قدری از تولیدات خالی است که ناچار میشود به تکرار تن دهد. در تلویزیون این اتفاق زیاد میافتد، بویژه در ماههای اخیر. ماجرای «مختارنامه» اما متفاوت است. به گزارش «وطنامروز»، «مختارنامه» با هر بار پخش گویا بیشتر از گذشته دیده میشود. گویی مردم هر سال منتظر تماشای «مختارنامه» در ایام محرمند. مانند برگزاری مراسم تعزیه در برخی مناطق ایران که از سنتهای محرمی و عاشورایی است و مخاطبانش هر سال منتظر برگزاری آن هستند. اگر چه پخش مکرر «مختارنامه» موجب شوخیهایی هم در فضای شبکههای اجتماعی شده است اما نمیتوان منکر این گزاره شد که این سریال مخاطبان پر و پا قرصی دارد که پای تماشای آن مینشینند. این اتفاق برای سریال «یوسف پیامبر» نیز افتاده است. «مختارنامه» اما وجه ممیزه دیگری دارد و آن کیفیت اجراست. «مختارنامه» بیتردید بهترین سریال تاریخ تلویزیون ایران از جهت کیفیت اجرا و کمیت مخاطب است. از 12 سال قبل که مجموعه نمایشی «مختارنامه» به پخش رسید، هر سال دست کم یک بازپخش از این سریال را از یکی از شبکههای سیما شاهد بودهایم و این بازپخشها عموما حوالی ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) بوده است. این اتفاق حتی تا به امروز هم ادامه یافته است و امسال هم نظیر 10 سال گذشته، هر شب ساعت 22 میتوانیم بازپخش «مختارنامه» را از شبکه آیفیلم تماشا کنیم.
اگرچه در چند سال اخیر این رویه تکراری واکنشهای گوناگونی را در پی داشته است که یکی از آنها، دستمایه طنز قرار دادن این پخش هر ساله است اما طبیعی است که این مساله به معنای مخاطب نداشتن «مختارنامه» نیست و این واکنشهای محدود در شبکههای اجتماعی که عمدتا از منظر طنز مطرح میشود را نمیتوان به کل بینندگان این سریال تعمیم داد.
قابل تعمیم نبودن این واکنشها به بازپخش «مختارنامه» را جایی میتوان فهمید که محمدحسین کشکولی، دبیر شورای معارف سیما از درخواستهای متعدد مخاطبان برای بازپخش سریالهایی همچون «مختارنامه» و «یوسف پیامبر» خبر میدهد. کشکولی البته خودش به این نکته معترف میشود که انبوهی این درخواستها نافی نیاز به افزایش تولید در این حوزه نیست و طراحیهایی برای بالا بردن این تولیدات جهت بازتر شدن دست صداوسیما در چینش کنداکتور، در دستور کار است.
دبیر شورای معارف سیما همچنین در مصاحبهای با تسنیم، انتقادهایی را که مخاطبان طنزگونه به بازپخش «مختارنامه» داشتهاند، وارد دانسته و تصریح کرده است: سریالهایی که در حوزه معرفتی باشند را در اولویتمان قرار دادیم که صرفا دینی هم نیستند. یعنی سریالهایی که انقلابیاند، دفاعمقدسیاند و حتی داستانهایی دارند که به فرهنگ بومی و واقعی مردم ایران برمیگردد اما در آنها معرفت نهفته است. فیلمنامههایی در حال بررسی است و برخی از کارها در مرحله پیشتولید قرار دارند؛ نوید اتفاقات خوبی در عرصه سریالسازی را میدهم که در آیندهای نزدیک شاهد این رونق خواهیم بود.
کشکولی در ادامه درباره ساخت بهتر آثار دینی و مناسبتی برای سریالسازان توصیهای داشته و تأکید کرده است: در وهله اول، اولویتها، محتواها و سرفصلهایشان را از کارشناسان عمیق دینی بگیرند. دوم، عرصه محتوای دین آنقدر جذاب، متنوع و دریافتشدنی برای جوانها هست که اگر یک مقداری وقت بگذارند و به علما و دستاندرکاران این حوزه مراجعه کنند، حتماً به سوژههای جذاب و کاربردیای دست پیدا خواهند کرد که سراغ کارهای کممحتوا و سطحی نخواهند رفت. کارهای مناسبتی جان خواهند گرفت، بویژه برای اهلبیتمان تلاش خواهیم کرد کارهایی که نشده و کارهایی که کمتر سراغشان رفتهاند، رونق بیشتری نسبت به چند سال اخیر بگیرد. «مختارنامه» طی یک فرآیند طولانی حدودا 6 ساله (همراه با چندین وقفه) در دهه 80 تولید شد و میرباقری در همان زمان هزینه ساخت کل پروژه را 20 میلیارد تومان اعلام کرد که رقم قابل توجهی به شمار میآمد. طبیعتا در شرایط فعلی، به رقم بسیار بزرگتری برای ساخت سریالی در تراز «مختارنامه» نیاز داریم و با توجه به اختصاص بودجه حدودا 8 هزار میلیاردی و اولویت داشتن محتوا و ساخت سریالهای فاخر برای رسانه ملی در دوران تحول، امید آن میرود که صداوسیما از این فرصت جهت رفع فقر تولیدات نمایشی فاخر مناسبتی بهره ببرد.
تولیدات فاخر البته محصول پروسههای روزمره در صداوسیما و فرآیندهای تصویب و تایید فعلی نیستند و نیاز به ارادههای بزرگ دارند؛ ارادههایی که سازمان صداوسیما و عظمت آن را برای تولید در حوزه نمایش برای ایران و منطقه درک کنند. در عین حال مساله «فیلمسازان» و اضافه شدن نسل جدیدی از نیروها در حوزه نمایش نیز مهم است، چرا که فیلمسازانی از جنس میرباقری یا حاتمیکیا زیاد نیستند و روند اعتماد به نیروهای جوانتر باید توسعه پیدا کند. بنابراین باید منتظر باشیم و ببینیم صداوسیما چه گزینههایی را برای تولیدات جدید و رفع این خلأ زیر سر دارد.
افزون بر همه این نکات، «بازپخش» طی چند سال اخیر مسکنی بوده است تا تلویزیون در مواقع اضطرار از آنها برای حفظ کارکرد سرگرمی خویش و پاسخگویی به سلایق گوناگون بهره ببرد اما ظاهرا این مسکن، خود مسبب بیماری دیگری به نام «انفعال» شده است. درست است «مختارنامه» با هر بار پخش هنوز از نظر مخاطبان دور نمانده و بعد از پخش حرف و حدیثهایی درباره آن در شبکههای اجتماعی طرح میشود اما نافی تولید جدید نیست. آمار تماشای این سریال در تلویبیون و تنها از ۳ شبکه 4، قرآن و آیفیلم نزدیک به 10 میلیون نفر بوده است که طبعا آمار تماشای تلویزیونی و نیز دیگر فرصتهای موجود در شبکههای اجتماعی بسیار بیش از این عدد است. استفاده از تصویر بازیگر نقش مختار در کشورهای منطقه و معرفی آن به عنوان تمثالی ماندگار از شخصیت مختار، جذابیتهای ویژه این سریال را بیشتر نیز کرده است. در عین حال «مختارنامه» در کنار طرح مسائل مربوط به دوران امام حسن علیهالسلام و ماجرای عاشورا و پس از آن، ظرفیت قصهای بینظیری در تاریخ سریالسازی کشور نیز محسوب میشود. در واقع مختارنامه برخلاف بسیاری از کارهای مناسبتی و تاریخی دیگر، صرفا به جهت مضمون و محتوا مورد علاقه مخاطبان نبوده، بلکه قصه و داستانگویی خوبی نیز دارد و این ظرفیتی است که آن را متفاوت از کارهای دیگر میکند.